سلام نو – سرویس اقتصادی: این روزها فعالین اقتصادی از چشم انداز تاریک اقتصاد ایران در آینده نزدیک سخن میگویند؛ از توروم افسار گسیخته، بیکاری و تضعیف بیش از پیش اقتصاد ایران.
این تصویر تا چه اندازه واقعی است و راه علاج احتمالی آن چیست؟ سید مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با سلام نو تایید میکند که در صورت عدم رفع تحریمها پیشبینی فعالان اقتصادی چندان دور از واقعیت نخواهد بود. با این استاد دانشگاه شهید چمران اهواز از نگاه اصولگرایان به اقتصاد، ریشه مشکلات امروز کشور و چشماندازهای اقتصاد ایران حرف زدیم.
مشروح گفتوگوی سلام نو با سید مرتضی افقه را در ادامه میخوانید.
این روزها فعالین اقتصادی و تجار چشماندازهای ترسناک و تاریکی از آینده اقتصاد ایران ارائه میکنند که با مواردی مثل تورم افسار گسیخته در هم آمیخته است. این تصاویر تا چه اندازه واقعی و محتمل است؟
در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت که تصویر مبهمی پیش روی اقتصاد ایران است. متاسفانه سه دهه سوء مدیریت در اقتصاد، ایران را در برابر تحریمها بسیار آسیبپذیر کرده است. به خصوص تحریمهای بعد از سال ۹۷ که شدیدترین تحریمهایی بود که با آن رو به رو بودیم و تقریبا روابط ما با اقتصاد دنیا را قطع کرد. به دلیل وابسته بودن اقتصاد ما به این روابط، تحریم باعث مشکلات بسیار جدی شد.
در سه سال گذشته نیز دولت برای پر کردن خلاء فروش نفت هر آن چه تواست استقراض کرد؛ چه از فروش اموال، چه استقراض از بانک مرکزی و چه فروش اوراق به مردم، هرچند مردم از فروش اوراق استقبال نکردند. حالا بعد از سه سال این ظرفیتها هم به اتمام رسیده است و دیگر امکان استقراض هم چندان وجود ندارد.
با این شرایط اگر نتوانیم مشکل تحریمها را حل کنیم آن آیندهای که توسط فعالین اقتصادی پیش بینی میشود بیتردید به وجود خواهد آمد.
با وجود اصولگرایان در راس هرم قدرت و نگاه خاص آنها تحریم برداشته میشود؟
قسمت خوش بینانه ماجرا این است که با وجود نگرش منفی اصولگرایان به برجام، به دلیل وضعیت فعلی و شکنندگی اقتصاد، آنها به سمت حل مشکل تحریمها پیش بروند. در نتیجه اگر پیشبینیهای سیاسیها را هم بپذیریم فکر میکنم دولت جدید ناچار میشود مذاکرات را به جایی برساند که تحریمهای لغو شود. البته باید دانست رفع تحریمها شرط لازم است و شرط کافی این است که فکری به حال FATF هم بکنیم، چون فروش نفت به شکل فیزیکی و عدم بازگشت وجوهش مشکلی را حل نمیکند.
سناریو بدبینانه هم این است که دولت جدید مشکل تحریم را حل نکند، آن وقت حداقل به ذهن من نمیرسد که درآمدهای نفتی را با چه جایگزین میکنند. برخلاف تبلیغاتی که برخی افراد، که نام آنها برای کابینه هم مطرح است، میکنند ساختارهای اقتصادی به این سادگی قابل تغییر نیستند که بتوانند مشکل تولید داخلی را، بدون رفع تحریم، در کوتاه مدت حل کنند. تازه این به شرطی است که اراده و همتی در میان باشد.
در مجموع به نظرم به خاطر شرایط کشور به سناریوی خوشبینانه تحقق مییابد و به سمت رفع تحریم میرویم. واقعیت این است که امروز آستانه صبر مردم از نظر اقتصادی به پایان رسیده و اگر مشکلات اقتصادی کاهش پیدا نکند شاهد تنشهای اجتماعی و سیاسی هم خواهیم بود.
ما سالها است از ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران حرف میزنیم. آیا امروز وضعیت ایران را میتوان مثل ونزوئلا یک الگو دانست یا هنوز به آن نقطه بحرانی نرسیدهایم؟
به نظر من وارد آن نقطه بحرانی شدهایم، به خصوص اگر مشکل تحریم حل نشود به نقطه جوش بحران میرسیم. بخش قابل توجهی از مشکل هم به مشکلات دیرپا و ساختاری کشور و بیتدبیریها و بیکفایتیها باز میگردد که به دلیل درآمدهای نفت پوشش پیدا میکرد و درست نمیشد.
با توجه به اعتیاد بودجه به درآمد نفت، اگر مسئله تحریم حل نشود ما در کوتاه مدت هیچ جایگزینی برای پول نفت نخواهیم داشت. شما میبینید که بسیاری از ردیفهای هزینه برای دوران وفور درآمد نفتی است. در آن دوران هر دستگاه و نهادی که نفوذ داشته یک ردیف بودجه گرفته است، همان ردیف بودجه امروز منشا کسری بودجه، افزایش نقدینگی و در نهایت تورم شده است.
در این وضعیت راهی برای تحول اقتصاد ایران و بهبود شرایط وجود دارد؟
اگر قرار است تحولی رخ دهد باید نگرش تصمیمگیران و تصمیمسازان به معیشت مردم عوض شود. من فکر میکنم رفاه و معیشت مردم جزو اولویتهای اولیه تصمیمگیران و تصمیمسازان نیست و همین نگرش ساختارهای ضد تولید و ضد توسعه ایجاد کرده است که آثار منفی آن به دلیل وجود درآمدهای نفتی تا امروز مشخص نبوده است.
من نشانهای از تغییر در نگرشها نمیبینم و به نظرم همه منتظر هستند تا مشکل تحریم و فروش نفت حل شود تا مشکلات فعلی کشور را تا حدی کم کنند. اما در نهایت راه حل اساسی منوط به تغییر در نگرش و ساختارهای ضد تولید و ضد توسعه است و چاره دیگری نیست.
منتقدان دولت روحانی معتقد هستند در شرایط فعلی هم میشد اقتصاد را درونزا کرد ولی دولت لیبرال روحانی اراده چنین کاری را نداشت. در این شرایط اقتصاد درونزای مد نظر اصولگرایان عملیاتی است یا یک شعار سیاسی بیش نیست؟
این حرف یک شعار بسیار غلط انداز است. هشت سال آقای احمدینژاد که کاملا همفکر و همسوی دوستان بود و بهترین درآمد نفتی تاریخ ایران را داشت رییس جمهور بود. اگر قرار بود تحولی در راستای آن چه اقتصاد درونزا مینامند رخ دهد، رخ میداد. البته من متوجه منظورشان از اقتصاد درونزا نمیشوم! مگر میشود اقتصادی بدون مراوده با خارج جامعه را به رفاه برساند؟ باز هم با توجه به همه اینها هر چه در ذهن آقایان هست اگر قابل اجرا بود در هشت سال احمدینژاد، که همه از او حمایت میکردند، اجرا میشد.
من خودم مخالف تفکر لیبرال در اقتصاد هستم ولی اصولگرایان از نظر مبنایی با توسعه مشکل دارند. دلیل آن این است که این تفکر در روابط بینالملل کارآموزده نیست و در داخل از تمام ظرفیت نیروهای کارآمد استفاده نمیکند. از نظر من چنین تفکری قادر به عملیاتی کردن اقتصاد درونزایی که میگوید نیست و این حرف یک بلوف است.
اخیرا طرحی مشهور به صیانت از فضای مجازی مطرح شده. تاثیر اجرای احتمالی این طرح بر اقتصاد را چگونه میبینید.
همین مسئله طرح صیانت نشان میدهد که معیشت در اولویت بسیاری از تصمیمگیران و تصمیمسازان نیست. این طرح اگر عملیاتی شود از دو بُعد موجب افزایش نارضایتی است. یک بُعد همان مسئله اقتصادی است که بر اساس گفته برخی کارشناسان تا دو میلیون شغل با خطر مواجه میشود.
مجلس با این اقدام به جای اینکه کمکی به افزایش اشتغال بکند، به بیکاران اضافه و زمینه اعتراضات را تقویت میکند.
مشکل بعدی محدود کردن آزادیها سیاسی و افزایش ناراضایتی سیاسی است. امروز با این طرح صیانت هم نارضایتی سیاسی بین طبقات متوسط و بالاتر از آن افزایش مییابد و هم نارضایتی اقتصادی تشدید میشود، به خصوص در حوزه بیکاری که یک مشکل جدی است.
بسیار سوال برانگیز است که نمایندگان در این شرایط سخت چطور راضی شدند چنین طرحی را پیگیری کنند. اگر اجازه میدادند آقای رییسی دولت را دست بگیرد و یکی دو سال اقتصاد را مدیریت کند و بعد وارد چنین طرحی میشدند تصویر معقولانهتری از خود ارائه میکردند، ولی این تصمیم اخیر نشان میدهد حتی در این وضع هم معیشت مردم در اولویت آقایان نیست.
نظرات