مردم البته حق دارند نگران باشند. وقتی تفاوت محسوسی در عملکردها دیده نمی شود و عکس گفته های مسئولین محقق می شود بی اعتمادی طبیعی ترین واکنشی است که رخ می دهد. قحطی کالا را اگر بی تفاوت از کنارش رد شویم قحطی مدیر کارآمد را باید جدی بگیریم.<br/> <br/> 

سلام نو – سرویس اقتصادی: جامعه ای که مستعد شایعه باشد و از سویی بسترسازی مناسبی برای فرهنگسازی در حوزه شبکه اجتماعی در آن صورت نگرفته باشد اتفاق عجیبی نیست که یک شایعه سطحی آن جامعه را دچار مساله کند.

به گزارش سلام نو، در ماه های اخیر بارها و بارها شایعه های بی اساسی مبنی بر اینکه به زودی کشور با قحطی مواجه می شود را شنیده ایم. ایجاد مشکل  در تامین کالاهای اساسی نیز چندین بار از زبان افراد مختلف شنیده شده است. شاید نزدیک به هشت ماه قبل بود که از زبان مسعود خوانساری، رییس وقت اتاق بازرگانی تهران نقل شد که تا سه ماه آینده کشور با قحطی مواجه می شود. این خبر یا بهتر بگوییم تحلیل با توجه به جو روانی موجود در جامعه سوژه خوبی برای فراگیر شدن در شبکه های اجتماعی بود. با وجود مشکلاتی که در کشور است هنوز به شایعه هایی که ذکر شد نرسیده است با این حال بدون تردید شایعات این چنینی ما را به سمت بحرانی شدن فضا سوق می دهد. امری که اگر نگوییم در این فضای ملتهب اقتصاد چنین شایعاتی بیش از افزایش نرخ ارز آسیب زننده است قطعا کمتر از آن هم نیست.

وقتی اعتماد عمومی ترک بر‌می‌دارد

هجوم به فروشگاه های زنجیره ای برای خرید برخی کالاها در این چند وقت اخیر نشان از همین مساله دارد. نگرانی به حق مردم از بالا رفتن قیمت ها و همچنین نایاب شدن آن خریداری غیرمتعارف بسیاری از کالاها را به همراه داشت. در این حین تیم رسانه ای دولت همچون گذشته در خواب سنگینی به سر می برد. طبق معمول عملکرد تیم رسانه ای دولت بسیار پایین تر از حد انتظار بود و عملا نتوانست به مردم بقبولاند که قحطی کالا به آن معنی که تصور می شود وجود ندارد. یا بهتر بگوییم حداقل فعلا وجود ندارد! البته همه چیز را نمی توان گردن تیم رسانه ای دولت انداخت. در تلگرام و اینستاگرام و توییتر هنوز هم پس از گذشت این همه وقت از التهاب ارزی گفت و گوی تلویزیونی رییس جمهور با رضا رشیدپور زمانی که با اطمینان خاطر می گفت نگران دلار نباشید ترند است و لایک می خورد! به هرشکل باید باور کنیم که اعتماد عمومی با موضع گیری های اینچنینی و خدشه دار شده و امروز در شرایطی به سر می بریم که اعتماد عمومی در نازل ترین سطح خود قرار دارد.

در همین راستا پیش تر محمود هاشمی،نایب رییس اتاق اصناف ایران رسانه ها و صداوسیما را عامل ترس مردم از قحطی و کمبود کالا دانسته ابود. او مدعی شده بود کمبود کالا وجود نداشته و مردم نباید نگران باشند. او البته حرف قابل تاملی می زند. هاشمی می گوید تمرکز بر روی بازار صرفا یک کالا- مثلا پوشک بچه- را نباید به بازار باقی کالاها تعمیم داد. حرفی که به نظر درست می آید ولی اگر این این بلبشوی گرانی و احتکار و بی اعتمادی را کنار کارنامه نه چندان موفق متولیان اقتصاد و صنعت بگذاریم باید قبول کنیم که سخت است مخاطب به این سخنان اهمیتی بدهد.

شاید اولین تنش ها درباره مساله قحطی و همچنین گرانی بیش از حد محصولات را بتوان به کم شدن  پوشک بچه در مغازه ها نسبت داد. بعد از آن نوبت نوار بهداشتی و بعد هم مواد غذایی نظیر گوجه، سیب زمینی، رب و اخیرا هم ماکارونی و شکر و خرما و ... شد. در تمامی این موارد مسئولان از نبود نگرانی در این باره گفتند و جامعه هم بلا استثنا رویکردی درست در نقطه مقابل این گفته ها از خود نشان داد. همین امر به خوبی نشان می دهد تا چه میزان اعتماد عمومی مردم ترک برداشته است.

مردم حق دارند نگران باشند

طبق گفته های مسئولین وضعیت کشور اگر چه مطلوب نیست و با شرایط استاندارد فاصله زیادی دارد اما با آن چه "بحران" بدان اطلاق می شود تفاوت دارد. ادعایی که بسیاری از فعالان اقتصادی بر آن صحه می گذارند. هرچند همین افراد آگاه به اقتصاد منکر این مساله نیستند که ادامه این روند با همین فرمان ما را به بیراهه ای می برد که شاید شایعات امروز را به واقعیات فردا تبدیل کند.  مردم البته حق دارند نگران باشند. وقتی تفاوت محسوسی در عملکردها دیده نمی شود و عکس گفته های مسئولین محقق می شود بی اعتمادی طبیعی ترین واکنشی است که رخ می دهد. قحطی کالا را اگر بی تفاوت از کنارش رد شویم قحطی مدیر کارآمد را باید جدی بگیریم.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***