با توجه به محبوبیت بالای شخصیت «آقای حکایتی» متاسفانه در تلویزیون اجرای این برنامه ادامه پیدا نکرد و در طول این سالها چنین سرمایه محبوبی که از دل خود تلویزیون شکل گرفته بود به فراموشی سپرده شد.
به گزارش سلام نو، ویدیو مراسم تقدیر از بهرام شاه محمدلو (آقای حکایتی) در اختتامیه جشنواره قصه گویی شور و حال خاصی در میان کاربران فضای مجازی به وجود آورده است و نشان دهنده این مهم است که فارغ از کمیت همیشه کیفیت خوب است که به یاد میماند.
زیر گنبد کبود یا آقای حکایتی نام مجموعه تلویزیونی مخصوص کودکان بود که در دهه ۶۰ و ۷۰ خورشیدی از تلویزیون پخش میشد. در این برنامه بهرام شاهمحمدلو در نقش آقای حکایتی به ایفای نقش میپرداخت. سری اول با نویسندگی ایرج طهماسب در سال ۱۳۶۶ کلید خورد.
آقای حکایتی اسم قصه گویی بود که فرقی نمیکرد شب عید باشد یا روزهای عادی سال، مهمانی باشیم یا سرگرم بازی هفت سنگ با بچههای کوچه، در همه صورت میدانستیم که چه ساعتی باید پیچ تلویزیون را بچرخانیم تا با ترانه زیرگنبد کبود، بلند بلند بخوانیم" یکی بود یکی نبود / زیر گنبد کبود / روبه روی بچه ها / قصه گو نشسته بود"
از نکات جالب توجه این است که سری اول این برنامه در سال ۱۳۶۶ و سری دوم در سال ۱۳۷۴ ساخته شد و بین زمان ساخت این دو سری ۸ سال فاصله بود. موسیقی این مجموعه ساخته بهرام دهقانیار است.
این برنامه در فضای یک فروشگاه با نام فروشگاه قصه (در سری بعدی بازار قصه) اجرا میشد. در این برنامه با یک قصه، موضوعی بیان میشد و وظیفه بعدی بر عهده بازیگران بود که به نحوی موضوع را بسط بدهند و مسئلهای که در داستان ایجاد شده بود را با کمک آقای حکایتی حل کنند.
بهرام شاه محمدلو یکی از تشکیل دهندگان اولین گروه مرکز حرفهای تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۵۰ بود، در سال ۱۳۵۲ تحصیلاتش را در رشته هنرهای نمایشی دانشکده هنرهای زیبا به پایان بردهاست.
در گفتگویی که شاه محمدلو با روزنامه «7 صبح» انجام داده است دلیل این عدم همکاری با تلویزیون در طی این سالها را 3 نکته اساسی اعلام کرده است: 1- اسپانسر 2- کارهای عجلهای تلویزیون 3- حساسیت کار کودک.
در بخشی از گفتگو اشاره کرده است: « همین چند سال پیش بود که شبکه 2 طرحی را تصویب کرد، میخواستیم مراحل پیش تولید را انجام دهیم گفتند بودجه نداریم، اسپانسر بیاورید و فلانی گفته اگر تهیه کننده اسپانسر نیاورد که دیگر تهیه کننده نیست.» و طبیعتا برنامه تولید نشده است.
واقعا جای این پرسش مطرح است که چرا تلویزیون برای شخصی تحصیلکرده، با تجربه، محبوب و کاربلدی چون شاه محمدلو بودجه ندارند، آیا همه چیز بودجه و اسپانسر است؟ پس سهم فرهنگ سازی و تولید برنامه های وزین برای ارتقا سطح فرهنگ و سواد زندگی کودکان و مخاطبان تلویزیون چه میشود؟
سوال دیگر این است اگر به آقای حکایتی امکان برنامه سازی داده نشده است به جای او چه برنامه یا چه کسی دیگری آمده است که چنین در دل مخاطبان برای خودش جای باز کرده باشد؟
دلیل دوم «کارهای عجلهای تلویزیون» هم واقعا جالب توجه است، برای هنرمندانی چون شاه محمدلو قبل از انجام کار و تولید برنامه تحقیق و پژوهش جایگاه مهمی دارد، تربیت و تحصیل آنها این گونه است، سمبل کار و آب بند نیستند، ترجیح میدهند برنامهای نسازند تا یک برنامه بزن در رویی تولید کنند که نه هنری در آن است و نه ماندگاری؟ یا اصطلاحا نه این دنیا را دارد و نه آن دنیا را؟
به همین دلیل هم هست که بعد از این همه سال همچنان برنامه «زیر گنبد کبود» طعم و مزه خاص خود را دارد که مخاطبان آن برنامه همچنان در گوشه قلبشان آنرا نگه داشته و به نیکی از آن یاد میشود.
حساسیت کار کودک هم به عنوان سومین دلیل، حکایت از این دارد که آقای حکایتی تا چه اندازه به رشته تخصصی خودش متعهد است و این مقوله را با چه دقت و وسواسی دنبال میکند.
این 3 دلیل اشاره شده توسط آقای حکایتی به شکلی چکیده ریشه بسیاری از مشکلات تلویزیون و رویکرد آنها در تولید برنامه است.
ای کاش تلویزیون قدر این سرمایه های فرهنگی هنری را بداند و دریابد که در سیستمی که قدر بزرگتر را ندانند هیچ گاه کوچکها هم بزرگ نمیشود.
کاوه معین فر، عصر ایران/