به گزارش سلام نو، "الدار ممدوف" مشاور سیاسی سوسیال دموکراتها در کمیته روابط خارجی پارلمان اروپا در نوشتاری با عنوان "سه کشور اروپایی مجری عملی تحریمهای ایالات متحده علیه ایران؟ " افزود: در حالی که تنش در خلیج فارس بی وقفه به سمت بحران پیش میرفت، به تازگی چرخشی امیدوارانه صورت گرفت. در این میان تلاشهای چندگانه بین المللی برای کاهش تنش میان ایالات متحده و ایران و همچنین بی میلی دو طرف برای آغاز جنگ از دلایل موثر در کاهش تنش بوده است. پیشنهاد"سرگئی ریابکوف" معاون وزیر خارجه روسیه برای تشکیل جلسه اضطراری طرفهای باقیمانده در برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) همراه با سوئیس، عراق و عمان که تلاش میکنند بار دیگر کانالهایی برای گفتگو میان واشنگتن وتهران داشته باشند وسفر پیش روی "شینزو آبه" نخست وزیر ژاپن، به تهران پس از دیدار با "دونالد ترامپ"، همه از تلاش بازیکنان زیادی که به طور جدی متعهد به اجتناب از جنگ هستند، خبر میدهد.
در ادامه گزارش درج شده در این تارنمای خبری تحلیلی آمریکایی میخوانیم: "هایکو ماس" وزیر امور خارجه آلمان، آخرین شخصیت مهمی است که سفر خود به تهران با هدف نجات برجام را اعلام کرده است. انتظار میرود وی روز دوشنبه ۱۰ ژوئن (۲۰ خرداد) با "محمد جواد ظریف" همتای ایرانی اش ملاقات کند. هرچند این سفر باید زودتر از این انجام میشد اما بازهم حرکت خوبی است. لازم به ذکر است بلافاصله پس از اعلام برنامه سفر "آبه" به تهران، که امضا کننده برجام هم نیست، به نظر میرسد طرفهای اروپایی برجام از این حرکت وی خجالت زده شدهاند و در تلاش هستند اقدامی عملی برای وضعیت پیش روی کنونی انجام دهند.
لازم به یادآوری است اتحادیه اروپا دارای مسئولیت ویژه ای در حفظ برجام است، چرا که برای تأمین امنیت خود، ۱۲ سال مذاکرات دیپلماتیک را سرمایه گذاری کرده و برجام را به عنوان یک موفقیت چند جانبه موثر میداند. اما "ماس" قرار است چه پیامهایی به نمایندگی از اتحادیه ۳ کشور اروپایی به همتایان ایرانی خود ارائه دهد تا آنها را متقاعد سازد که در توافق بمانند؟
بیانیههای سیاسی اتحادیه اروپا در حمایت از برجام، که اروپا تعداد زیادی ازآنها تولید کرده، با بالا گرفتن تنش ایران و ایالات متحده، مفید بوده است، اما اکنون برجام باید با اقدام واقعی و ملموس پشتبانی شود. استقبال از صبر استراتژیک ایران از لحاظ اخلاقی و همچنین اصرار بر اینکه گزینههای دیگر غیر از ماندن در برجام بدتر هستند و امیدواری به آمدن دولتی جدید در واشنگتن پس از انتخابات ۲۰۲۰ از دیدگاه اروپاییان منطقی به نظر میرسد، اما دیگر ایران را تحت تأثیر قرار نمیدهد. زیرا فقدان دریافت مزایای لازم از جانب برجام برای ایران، دیگر هیچ مدافعی برای آن باقی نگذاشته است. این امر مخالفان تندرو را که انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را پیش رو دارند، قدرتمندتر میکند.
از سوی دیگر، عملکرد EU3 (فرانسه، آلمان و بریتانیا) تا کنون خوشبینی چندانی در پی نداشته است. ماس در ۳۱ ماه مه (۱۰ خرداد) در نشست مطبوعاتی با "مایک پمپئو" وزیر خارجه ایالات متحده در برلین، اساساً سخنان پمپئو را تأیید کرد، تا زمانی که اینستکس (ابزار حمایت از مبادلات تجاری شرکتها با ایران) محدود به تجارت کالاهای بشردوستانه (مواد غذایی و دارو) باشد، مشکلی ایجاد نمیکند. ناگفته نماند وزارت دارایی ایالات متحده به روشنی EU3 را در خصوص راه اندازی اینستکس تهدید به تحریم کرده بود. چنین چیزی به شدت نزدیک به تحمیل سیستم "غذا در برابر نفت" علیه عراق پس از شکست در جنگ خلیج فارس است.
با این حال، بر خلاف "صدام حسین" (رئیس جمهوری وقت عراق در زمان جنگ خلیج فارس) ایران در جنگ شکست نخورده و پس از برجام تحت تحریمهای هستهای سازمان ملل متحد قرار ندارد و برعکس و برخلاف ایالات متحده، به تعهداتش در قبال برجام پایبند بوده است.
از سوی دیگر، احترام به تحریمهای آمریکا علیه هدف اعلام شده از سوی اینستکس در راستای تسهیل تجارت مشروع اروپا با ایران است. در حقیقت، بیانیه EU3 روشن ساخت که تجارت بشردوستانه نخستین قدم برای عملی کردن این سازوکار است. بنابراین، محدود کردن این ابزار به تجارت غذا و دارو، اتحادیه اروپا را به مجری عملی تحریمهای ایالات متحده، بدون هیچ گونه مبنایی در قوانین بین المللی و اروپایی، تبدیل میکند.
"امانوئل مکرون" رئیس جمهوری فرانسه، در جریان دیدار خود با ترامپ در جشن "روز دی" (پیاده سازی نرماندی) آب را گل آلودتر کرد و گفت که اروپاییها و آمریکاییها اهداف مشابهی در مورد ایران دارند و تنها در مورد چگونگی دستیابی به آن دیدگاه متفاوتی دارند.
اکنون این سوال پیش میآید که آیا سخنان مکرون به پذیرش ۱۲ درخواست پمپئو اشاره دارد، یعنی تغییر رژیم در ایران و اختلافها تنها بر سر تاکتیکها است؟ یا این اظهارات تنها به مساله هستهای محدود است؟
از طرفی، درست است که هدف ایالات متحده و اتحادیه اروپا اجازه ندادن به ایران برای دستیابی به سلاح هستهای است، اما بهترین راه برای اطمینان از این نتیجه، تشویق واشنگتن به پیوستن دوباره به برجام است نه اینکه فشار را بر طرفی که (ایران) به تعهدات خود کاملاً پایبند بوده، بیشتر کنند.
هرچند شاید دلیل این اظهارات، پایبندی اروپا به متحد دیرین (آمریکا) خود باشد، اما احتمالش کم است. همچنین ممکن است دلیل دیگر موقعیت کنونی این باشد که ایرانیان از تمام فرصتها برای تعامل با اتحادیه اروپا استفاده نکردند. در هفتههای اخیر، اروپا در برنامه سفرهای دیپلماتیک مقامات ارشد ایران لحاظ نشده بود. به دلیل درگیریهای جناحی (در ایران)، دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا هرگز در ایران اجازه فعالیت پیدا نکرده و حبس مکرر شماری از دو تابعیتیها در ایران و تحریم وزارت اطلاعات ایران از سوی اتحادیه اروپا، از اعتماد دو طرف به یکدیگر کاسته است.
اما باید تاکید کرد اروپا باید برجام را نه به خاطر ایران، بلکه به دلیل نقش خود در نظام بین الملل حفظ کند. بر خلاف ایالات متحده، اتحادیه اروپا عمدتاً قدرت نرم است و نفوذ و ارتباط آن تنها از طریق نظم بین المللی مبتنی بر قوانین به حداکثر میرسد.بنابراین غیر قبال قبول است در دنیای زیر سلطه قلدرها بخواهیم در بازی مجموع صفر (یک بازی ریاضی که در آن سود و زیان یک شرکت کننده دقیقاً برابر است با سود و زیان شرکت کنندههای دیگر)، شرکت کنیم. به همین دلیل است که باید برای برجام ایستادگی کرد، حتی اگر چنین چیزی به معنی هزینه دادن در روابط با ایالات متحده باشد.
در غیر این صورت، اگر واشنگتن و تهران در نهایت پای میز مذاکره بنشینند، اروپاییها به چنین گفتمانی دعوت نمیشوند و چنین چیزی ضربه محکمی به اعتبار اتحادیه اروپا خواهد زد. زیرا این امر توانایی آنها را در دفاع از موافقتنامههای بین المللی که خود را قهرمان آن میداند، زیر سوال میبرد. لذا هایکو ماس در سفر به تهران باید این را به خاطر داشته باشد.
"تارنمای لوبلاگ از نام جیم لوب سردبیر این تارنما، روزنامه نگار کهنه کاری که گزارشهای تحلیلی از سیاست خارجی واشنگتن در قبال خاورمیانه مینوشت گرفته شده است. این تارنما اولین وبلاگ برای دریافت جایزه "آرتور رأس" برای گزارش گیری و تجزیه و تحلیل مستقل از آکادمی دیپلماسی آمریکا در سال ۲۰۱۵ بود. این تارنما در سال ۲۰۰۸ راه اندازی شد و هدفش بیشتر تحلیل سیاستهای اتخاذ شده از سوی واشنگتن در قبال تهران بود"./خبرانلاین
نظرات