هومن خلعتبری، یکی از آهنگسازان ایرانی به مناسبت زادروز زنده یاد «بابک بیات» با انتشار تصاویری در صفحه شخصی خود نوشت:
گرامی باد ۲۳خردادماه تولد "علی حسین بیات زرندی مطلق " با نام هنری «بابک بیات» آهنگساز بنام و خوش ذوق ایرانی.
همجواری و همکاری در کنار واروژان، محمد اوشال، مرتضی حنانه و...تجربیات گرانبهایی برای او به ارمغان داشت وهمین، سبب خلق آثاری زیبا در حیطه موسیقی پاپ و موسیقی فیلم شد.
مردی که خالق ملودی ها و ترانه های ماندگاری بود، با بسته شدن درهای موسیقی پاپ در بعد از انقلاب، بیشتر به سمت موسیقی فیلم کشیده شد و نواهای زیبایی برای بسیاری از فیلم ها و سریال ها ساخت و صد البته در دوران آقای خاتمی مجدداً در حوزه ترانه فعال شد و به معرفی خواننده های جوان(ایضاً برای استفاده در موسیقی متن فیلمها) پرداخت.
بیات همواره از حضور جوان ها در حرفه ساخت موسیقی فیلم راضی بود؛ اما خود اذعان داشت:
«متأسفانه بسیاری از این ها از آن حس موسیقایی و تخصص در موسیقی فیلم برخوردار نیستند و فقط آن را یدک می کشند و چون کار دیگری بلد نیستند پس موسیقی فیلم می سازند.»
درمورد ترانه جنگل - موسیقی فیلم خورشید در مرداب باید گفت در مرور تاریخ سیاسی معاصر ایران، آنجا که به بخش جنبش های انقلابی و حرکت های اعتراضی و مردمی می رسیم، واقعه ی «سیاهکل» فصل ویژه ای است که نه تنها در مقوله ی مبارزات سیاسی از جایگاه خاصی برخوردار است، بلکه تأثیر آن بر ادبیات معاصر، و به ویژه در شعر وترانه، چنان پُررنگ و ماندگار بوده که دوره ی سرودن اشعار سیاسی را به دو دوره ی قبل و بعد از «واقعه ی سیاهکل» تقسیم کرده اند.
به «سرودهای» حماسی که در یادمان این واقعه خوانده شده، اگر «اشعار» شاعرانی که در رثا و یادبود آن رویداد سروده اند را اضافه کنیم، به همراه «ترانه ها»یی که در آن به استعاره و تمثیل اشاره و یادی از آن ماجرا شده، مجموعه ای در خور و غنی به نام «سیاهکل در شعر و موسیقی و ترانه» خواهیم داشت.
ترانه ی «جنگل، سروده ی «ایرج جنتی عطایی» از جمله ترانه هایی ست که در توصیف موقعیت سخت چریک های درگیر سروده شده و فضای وحشت و اضطراب حاکم بر محیط درگیری را بیان می کند. و شاید از همین ترانه به بعد است که «واقعه ی سیاهکل» به شکل کلمه ی «جنگل»، وارد ترانه و شعر سیاسی - اعتراضی معاصر ایران شد و معنای خاص خود را گرفت. او خود در بخشی از گفتگویی که در کتاب "مرا به خانه ام ببر" منتشر شده، می گوید:
«این ترانه در رابطه با سیاهکل سروده شده. در آن دوره در تهران پوستر چاپ شده بود و دنبال چریک ها می گشتند. بعد ماجرای تعقیب شان تو جنگل و تیراندازی هایی که پیش آمد و این موضوع که می گفتند بخشی از روستایی های آن جا هم کمک کرده بودند به پلیس، برای دستگیری چریک ها و آن ها هم البته اذیت و آزاری به روستایی ها نرسانده بودند. تمام این موضوعات و خبرها در من غلیان کرد و آن ترانه را نوشتم.»
ترانه ی «جنگل» به رسم فیلم های متفاوت آن روزگار، در ظاهر به عنوان ترانه ی فیلم «خورشید در مرداب» نوشته شده بود. فیلمی که اولین تجربه ی کارگردانی «محمد صفار»(م.صفار) در سینما و همچنین تجربه ی نخست «بابک بیات» در ساختن موسیقی فیلم بود. ایرج جنتی عطایی خود در این باره می گوید:
«ما آن زمان برای فرار از مسئله ی تصویب سانسور مقری پیدا کرده بودیم که سینما بود. چون در سینما سناریو را یک اداره می دید و تصویب می کرد و فیلمش را هم یک اداره ی دیگر، و کسی توجه ای به موسیقی اش نداشت. تا که گندش در آمد و جلوی آن کار را هم گرفتند! بنابراین چند تا ترانه را من و همکارانم توانستیم به این طریق از زیر تیغ سانسور قرار بدهیم.»
#بابک_بیات #ایرج_جنتی_عطایی #داریوش #هومن #هومن_خلعتبری