دیپلماسی ایرانی: همسایه کوچک جنوبی ایران، بحرین در روزهای چهارم و پنجم تیر میزبان همایشی اقتصادی تحت عنوان «صلح تا آبادانی» خواهد بود؛ نشستی که با حضور وزیران اقتصاد و روسای شرکتهای تجاری از کشورهای مختلف و با محوریت طرح های اقتصادی برگزار می شود. با این حال این کنفرانس یا کارگاه اقتصادی از ویژگی خاصی برخوردار است که موضع گیریها و تظاهرات گسترده ای را علیه آن ایجاد کرده است.
در واقع این کارگاه اقتصادی دستپخت مشترک ترامپ و دامادش، جرالد کوشنر است که در همراهی با برخی کشورهای عرب می کوشند برای مهمترین مسأله جهان اسلام یعنی «فلسطین» نسخه بپیچند. کاخ سفید این کنفرانس را فرصتی محوری برای تحقق صلح در منطقه و نیز فرصتی جهت ارائه چارچوبهای عملی برای آیندهای شکوفا در منطقه و برای ملت فلسطین معرفی کرده و از طرح 50 میلیارد دلاری برای «معامله قرن» پرده برداشته است. دونالد ترامپ که سابقه او در تجارت و زد و بندهای اقتصادی بسیار بیشتر از عرصه سیاست است، معضل دیرینه غرب آسیا را نیز به چشم اقتصادی می نگرد و گفته منازعه اسرائیل و فلسطین دشوارترین مقوله جهانی است و اگر راهکاری برای آن به دست آید، «معامله قرن» خواهد بود.
در واقع رییس جمهوری آمریکا می کوشد همانگونه که در انتخابات کشورش با شعار رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال پیروز شد، مردم فلسطین را نیز با وعده سرمایهگذاری در حوزههای عمومی و خصوصی و ایجاد دستکم یک میلیون فرصت شغلی، به صلح با اسرائیل مجاب کند تا بلکه از این طریق بتواند حداقل یکی از بحرانهای بین المللی را در دوران نخست ریاست جمهوری اش فیصله دهد و برگ برنده ای برای حضور در دور دوم کسب کند. وعده آمریکا به مردم فلسطین در این طرح سرمایه گذاری مبلغ ۲۷.۵ میلیارد دلار در کرانه باختری و نوار غزه و مبالغ ۹.۱ میلیارد برای فلسطینیان ساکن مصر، ۷.۴ میلیارد برای فلسطینیان ساکن اردن و ۶.۳ میلیارد دلار برای فلسطینیان ساکن لبنان است.
هر چند در شرایط کنونی مشکلات اقتصادی، فقر و بیکاری گریبانگیر بسیاری از مردم غرب آسیا به ویژه مردم مظلوم و آواره فلسطین است و بنابراین رونق اقتصادی و اشتغال زایی می تواند پیشنهادی جذاب باشد، اما نادیده گرفتن حقوق سرزمینی مردم فلسطین و اعطای خاک آبا و اجدادی آنها به رژیم صهیونیستی مانع بزرگی است که حتی امتیازات اقتصادی نیز نمی تواند منجر به نادیده گرفتن آن شود.
بنابراین مشکل معامله قرن و پیشنهاد رئیس جمهوری آمریکا این است که از مردم فلسطین می خواهد در ازای توسعه و رونق اقتصادی، از حق مالکیت، تاریخ و فرهنگ خود بگذرند و به اینکه تنها کار و رونق اقتصادی داشته باشند، بسنده کنند؛ الگو و رویکردی که البته تنها مختص فلسطین نیست و ترامپ نشان داده اوج نبوغ و نوآوریش برای حل همه معضلات جهانی به همین سطح خلاصه می شود.
به جز مشکل فلسطین و اسرائیل، در بحران هسته ای کره شمالی و پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران نیز دولت آمریکا همواره یک پیشنهاد داشته؛ تسلیم شوید، از حقوق، دستاوردها و فناوری های بومی خود صرف نظر کنید تا آمریکا به شما اجازه رونق، توسعه اقتصادی و زندگی در صلح را بدهد! البته از ابرقدرتی که ریاست جمهوری آن به دست یک تاجر بی تجربه سپرده شده شاید نتوان بیش از این انتظار داشت، اما آنچه ترامپ به دلیل ناآگاهی از عرصه سیاست و دیپلماسی و بی اطلاعی از تاریخ قادر به درک آن نیست، این است که «ملتها را نمی توان خرید» و «استقلال» و «اعتبار» ارزشهایی هستند که قابل معاوضه با هیچ ارزش دیگری از جمله امتیازات اقتصادی نیستند. همین مسأله است که سبب شده حتی محمود عباس، رییس تشکیلات خودگران فلسطین نیز همراستا با حماس و دیگر گروه های فلسطینی اعلام کند فلسطینیها نه به صورت شخصی و نه رسمی در کارگاه اقتصادی منامه شرکت نخواهند کرد.
با این وجود، این بار نیز جهان اسلام در برابر طرح رییس جمهوری آمریکا موضعی واحد و یکدست ندارد؛ در حالی که عراق و لبنان اعلام کرده اند به دلیل حمایت از آرمان فلسطین در کارگاه منامه حضور نمییابند، مصر و اردن از مشارکت خود در این کارگاه اقتصادی خبر دادند و بحرین، عربستان و امارات نیز برای حضور در کارگاه منامه اعلام آمادگی کرده اند. از این رو به نظر می رسد هر چند یکطرفه بودن طرح معامله قرن، ناراضی بودن گروه های مختلف فلسطینی از آن و عدم حمایت فراگیر کشورهای اسلامی از این طرح چشم انداز روشنی برای موفقیت آن پیش رو نمی گذارد، اما در عین حال حمایت کشورهایی همچون عربستان و مصر از این طرح و قرار گرفتن آنها در کنار آمریکا و رژیم صهیونیستی پیام آور این خبر دردناک نیز هست که بحران فلسطین همچنان ادامه خواهد داشت و حقوق مردم مظلوم آن به این زودی ها استیفا نخواهد شد.