به گزارش سلام نو، تاجیک با تاکید براینکه، هرم اندیشهگی اصلاح طلبی را برخی به ظاهر اصلاحطلبان سر و تهش کردند، گفت: یعنی این هرمی که قاعدهاش فرهنگی، اجتماعی، گفتمانی و معرفتی بود را سر و ته کردند، روی نوک سیاسی نشاندند و آن را تبدیل به یک بازی قدرت کردند.
محمدرضا تاجیک، تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در بخشی از گفتگوی خود با خبرآنلاین با تاکید براینکه جریان اصلاحطلبی و گفتمان اصلاحطلبی باید به قد و قامت یک گفتمان درآید، گفت: ما از گفتمان اصلاحطلبی نامش را مصرف میکنیم، هنوز به قد و قامت یک گفتمان در نیامده، هنوز تبدیل به یک منظومه معنایی نشده است.
وی افزود: وقتی که من از گفتمان نام میبرم، برخلاف بسیاری از دوستان که فقط نام را استفاده میکنند، منظورم حیثیت گفتمانی است، شخصیت گفتمانی است؛ گفتمان یک منظومه معنایی است، یک منظومه است که به صورت یک ایدئولوژی بهداشتی عمل میکند. آن عصبانیتها ایدئولوژی را ایجاد نمیکند، اما شما را در یک منظومه معنایی قرار میدهد که با جهان و جامعه و البته قدرت، سیاست و مردم و هم چنین مفاهیم دیگری مثل دموکراسی، عدالت، آزادی رابطه معنایی برقرار میکنید، میدانی که منظورت از جامعه مدنی چیست و چه رابطهای دارید، میدانید که با دولت باید چگونه باشید، بنابراین همه کُنشهای جمعی درون این منظومه معنا میگیرد و سامان پیدا میکند، نه اینکه درون یک مجموعه به نام جریان اصلاحات، ۷۲ ملت وجود دارند. از اولترا چپ و سکولار تا اولترا راست و مذهبی.
برخی اصلاحطلبان هرم گفتمانی اصلاحات را سر و ته کردند و به آن رنگ سیاست و قدرت دادند
تاجیک با تاکید براینکه، هرم اندیشهگی اصلاح طلبی را برخی به ظاهر اصلاحطلبان سر و تهش کردند، ادامه داد: یعنی این هرمی که قاعدهاش فرهنگی، اجتماعی، گفتمانی و معرفتی بود را سر و ته کردند، روی نوک سیاسی نشاندند و آن را تبدیل به یک بازی قدرت کردند، آن را تبدیلش کردند به یک گفتمان در قدرت با مناسبات قدرت. من خواستم دوباره این هرم اندیشگی را روی قاعدهاش بنشانم و بگویم جریان اصلاحطلبی اگر جوهرهای داشته باشد، اول جوهره فرهنگی، جوهره مدنی، جوهره اندیشهگی است، یک جوهره اجتماعی و گفتمانی است و در لایههای بعدی بالاخره سیاست را در بر میگیرد.
این تحلیلگر سیاسی اظهار داشت:برخی از دوستان تمامیت این پیکره فربه را هلش دادند در یک پستوی تنگ و باریک و آن را به رنگ سیاست درآوردند؛ انداختند در خمره رنگرزی سیاست و به او رنگ سیاست و قدرت دادند. یک بازی در میان بازیهای دیگر قدرت در سیاست، این حیثیت جریان اصلاحطلبی را خدشهدار کرد و من دارم همین را ریکاوری میکنم، تا این جریان را به طبیعتش و جوهره اصیلش برگردانم. این را بهعنوان یک سرمایه تاریخی فرهنگی، اجتماعی و اندیشهگی جامعه حفظش کنم و اجازه ندهم که وارد اقیانوس سیاست شود و تا مبادا خیس و لکهدار شود و رنگ اصلی را از دست بدهد.
تاجیک گفت: فردای بعد از ۸۸ فردای دیگری بود، روایت اصلاحطلبان روایت دیگری شد و شاید اولویتها و فوریتهایشان تغییر کرد و بنابراین این اقدام ابتر ماند و به نهایت خودش نرسید. اگرچه در طول این سالیان نه من، نه خود آقای خاتمی بالاخره غافل نبودیم. جناب آقای خاتمی دستنوشتههایی را فراهم کرده و ادامه آن مباحث را به شکلی حداقل فردی دنبال کرده، من هم به یک شکل دیگری دنبال کردم که امیدواریم این مساله دوباره شکل بگیرد، کما اینکه من گفتم کتابی تحت عنوان مانیفست نواصلاحطلبی دارم که طبیعتا این موضوع را تئوریزه کردم و مطلب را به قامت یک گفتوگو درآوردم و انشاءالله انتشار پیدا کند و مورد نقد قرار بگیرد.
2727