سلام نو – سرویس سیاسی: ظاهرا محمد باقر قالیباف هنوز که هنوز است سودای ریاست جمهوری را در سر دارد، به خصوص با توجه به شرایط جدید اصولگرایان او برای نخستین بار خود را در قامت گزینه نهایی این گروه سیاسی میبیند.
حالا نه از ابراهیم رئیسی خبری است که او به خاطرش کنار بکشد، نه ولایتی و حداد عادل دیگر حوصله ریاست جمهوری را دارند. درباره سعید جلیلی هم تمام اصولگرایان میدانند که او تقریبا در برابر هر رقیبی از پیش بازنده خواهد بود، مگر اینکه اتفاقی عجیب رخ دهد و معادلات کشور تغییر کند.
در این وضعیت قالیباف نه تنها خود را یگانه منجی اصولگرایی میبیند بلکه فکر میکند در فقدان رهبری برای اصولگرایان، او میتواند مهرههای شطرنج این طیف سیاسی را به سلیقه خود بازآرایی کرده و حرکت دهد. همین فکر باعث شد تا او ایده مجلس نو را به شکلی جدی مطرح کند. او نه تنها دنبال ریاست جمهوری است بلکه دنبال سامان دادن مجلس مطلوب برای دوران خود است.
نشانههای حضور قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری
نشانههای حضور قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری را در سخنان مختلفی میتوان یافت از جمله در سخنان مرتضی طلایی، عضو سابق شورای شهر و از نزدیکان محمد باقر قالیباف. او درباره احتمال حضور شهردار پیشین تهران در انتخابات مجلس میگوید:
آقای قالیباف یک شخصیت تکلیف گراست، اگر بر او تکلیف شود تا به عرصه ای که نیاز انقلاب است پا بگذارد، این کار را خواهد کرد. برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 هم این طور خواهد بود که اگر به او تکلیف شود حضور پیدا می کند. اول باید انتخابات مجلس تمام و نتیجه آن اعلام شود. نتیجه انتخابات مجلس می تواند معادلات و آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری را شفاف تر و روشن تر کند.
در واقع طلایی نه تنها پیام حضور قالیباف در انتخابات 1400 را میدهد، بلکه میگوید که او میخواهد این کار از سوی اصولگرایان به او تکلیف شود و به نظرش این طور نیز خواهد شد.
قالیباف یک ماه پیش نیز در سخنانی بخشی دیگر از مدل فکری خود را تبیین کرد و گفت: «وقتی حرف از مقاومت میزنیم برخی آن را به معنی دائم جنگیدن و با دنیا حرف نزدن و دردسر درست کردن تعبیر میکنند، این معنای مقاومت نیست. مقاومت یک حرکت منفعلانه نیست، بلکه حرکتی رو به جلو و فعال بر میزان حق و باطل است. مقاومت یعنی اهل سازش نبودن، عزتمندی، غیرت، آسایش و آرامش، زیر بار زور نرفتن، خودیاری و خودباوری و باور اینکه ما میتوانیم است.»
او با این سخنان نه تنها به حسن روحانی طعنهای برای خوش آمدن اصولگرایان زد، بلکه به بخشهای معین و موثری از نظام سیاسی از جمله اصلاحطلبان، یادآور شد او در صورت رییس جمهور شدن اهل تعامل با دنیا است و نباید نگران ظهور احمدینژادی دیگر بود.
حالا قالیباف چطور میخواهد رییس جمهور 1400 شود؟ ظاهرا او قصد دارد با توافق با احمدینژادیها و اصولگرایان لیست اصولگرایان را با اما و اگرهایی راهی مجلس کند، آن هم در حالی که به جای خودش سعید جلیلی سر لیست تهران است. اگر این پروژه با موفقیت پیش رود قالیباف از یک بازیگر به بازیساز سیاسی تغییر جایگاه میدهد و با آسودگی خاطر پا به انتخابات ریاست جمهوری 1400 میگذارد.
رضا شیران خراسانی، نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی نیز درباره حضور قالیباف در انتخابات مجلس گفته: با قطعیت میگویم آقای قالیباف نه از مشهد و نه از تهران کاندیدا نمیشود، چرا که قصدی برای حضور در انتخابات مجلس ندارد، اما اینکه لیستی در مشهد ارائه ندهند بحث دیگری است و شاید لیستی از جانب قالبیاف ارائه شود.
اما آیا همه چیز به این سادگی است؟ جلیلی یا کس دیگری سر لیست باشد و لیست تمام قد وارد مجلس شود؟ فرید مدرسی با انتشار توییتی در تبیین نتایج این راهبرد نوشت: «اگر پروژه جایگزینی سعید جلیلی به جای محمد باقر قالیباف به عنوان سرلیست انتخابات مجلس از تهران به سرانجام برسد، شکست (حداقلی یا حداکثری) اصولگرایان در تهران حتمی است؛ با هر تعداد شرکت کننده در انتخابات، جلیلی انتخابات را به شدت دو قطبی می کند و این کاملا به نفع طیف مقابل انان است.»
همه میدانند که سعید جلیلی هرچقدر اصولگرا، ارزشی، سالم و انقلابی باشد باز هم ناکارآمد و البته نامحبوب(!) است. او پتانسیل محبوب القلوب شدن را ندارد، حتی اگر مصباح یزدی و دوستانش از او پشتبانی کنند.
راه دوم قالیباف این است که به عنوان سرلیست تهران وارد مجلس شود و با مدیریت مجلس به نفع خود در سال 1400 از بهارستان به پاستور نقل مکان کند، ولی مشکل اینجاست که اگر او وارد مجلس شود رقبای اصولگرای جوان و جویای نامش به سادگی اجازه خروج او را نمیدهند، به خصوص اگر از ماجرای وس و پولهای آلوده جان سالم به در ببرند.
راه قالیباف راهی دشوار و پیچیده است. او برای تعیین راهبری اصولگرایان کسانی در قامت محمدرضا باهنر، مصطفیپور محمدی و حتی ناطق نوری را در برابر خود دارد و برای ریاست جمهوری رقیبی مثل مهرداد بذرپاش را که با پول زیاد و حمایت بسیار میخواهد نماد دولت "جوان و حزباللهی" باشد، اما با تمام اینها او هنوز شانس خود را دارد و شاید به تعبیر صادق خرازی قالیباف مثل شیراک این قدر شکست بخورد تا رییس جمهور شود!