موانعی که موجب می شوند، آنگونه که می خواهید زندگی نکنید

شما ممکن است طوری زندگی کنید که والدین، ​​معلمان و جامعه می­خواهند. در اینجا 5 راهکار بیان شده، که به شما امکان می دهد، از زندان روانی خود فرار کنید.

1. اعتماد به نفس

سخاوت و نگرش فروتنانه صفات شگفت انگیزی هستند، اما فروتن بودن در واقع می­تواند شما را از رسیدن به اهداف خود باز دارد. اگر هنگام کار در یک تیم، وظایف پشت صحنه را به عهده بگیرید، ممکن است کار شما مورد توجه قرار نگیرد. این بدان معنی است که شما در واقع اعتبار مورد نظر خود را دریافت نمی­کنید. این یک واقعیت غم انگیز در زندگی است، اما اگر تلاش­های شما به رسمیت شناخته نشود، وقتی فرصت ها به وجود می­آیند، فراموش می شوید.

از همین حالا شروع کنید، اگر نگرش خود را در مورد توانایی هایتان تغییر دهید و روی نقاط قوت خود متمرکز شوید و نقاط ضعف را بهبود ببخشید، آنگاه اعتماد به نفس شما به صورت انبوه تقویت خواهد شد، که این به معنی دستیابی به اهداف خواهد بود.

بنابراین حتماً در مورد آنچه به دست آورده اید صحبت کنید. نگرش مطمئن شما باعث شگفتی­های شما خواهد شد.

2. با محدودیت ها خداحافظی کنید

آیا شما اغلب فکر می­کنید که به اندازه کافی باهوش نیستید یا به اندازه کافی نظم ندارید؟ در مورد زمان چطور؟ آیا مکرراً احساس می کنید که زمان کافی ندارید؟ گفتگوی مثبت، یک نمونه ای از این تکنیک ها است. این یک ابزار ساده اما قدرتمند برای قدم گذاشتن در خارج از الگوهای تفکر مشروط و عادت شماست.

صحبت کردن دقیقاً چیست؟

این کلماتی است که شما در بیرون و داخل به خودتان می گویید:

من به اندازه کافی برای انجام این کار خوب نیستم، ممکن است بارها و بارها به خودتان بگویید. با این نگرش که ذهنیت شما را تحریک می­کند، احتمالاً به اندازه کافی خوب نخواهید بود. اما، همانطور که افکار منفی می توانند منجر به نتایج منفی شوند، افکار مثبت نیز می توانند منجر به نتایج مثبت شوند. با استفاده از مثال بالا این عبارت را تغییر دهید، من به اندازه کافی برای انجام این کار خوب هستم، انجام گفتگوی مثبت باعث افزایش اعتماد به نفس شما می شود و به شما قدرت و شجاعت می دهد تا از محدودیت های خود خداحافظی کنید.

همچنین ممکن است بخواهید روش های امتحان شده، برای بالا بردن باور خود را تمرین کنید. مواردی مانند، یافتن وقت برای یادگیری چیزهای جدید، تعیین هدف متمرکز و مدیریت زمان موثر.

3. آیا از تغییر می ­ترسید؟

دوست دارید تغییر شغلی بزرگ ایجاد کنید، اما می­ترسید که در این کار با شکست روبرو شوید. احتمالاً ترس از تغییر، متداول­ترین کاری است که افراد را از رسیدن به پتانسیل خود و انجام کارهایی که دوست دارند، باز می­دارد.

راز شکست ترس از تغییر است. اگر می­خواهیم زندگی خود را بهتر کنیم، باید تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنیم. بدون تغییر، هیچ چیز تغییر نمی­کند. در واقع، ترس از تغییر، ترس از ناشناخته هاست. اگر با پیش بینی هیجان به ناشناخته ها نزدیک شویم، دیگر از آن نمی ترسیم و قدرت آن برای همیشه از بین خواهد رفت. با این تغییر سادۀ طرز فکر، می توانید ترس­های خود را در گذشته قرار دهید و زندگی جدیدی را شروع کنید که از تغییر و فرصت استقبال کرده است و اعتبار و آزادی را به همراه دارد.

4. تصاویر را در ذهن خود بکشید

آیا می دانید اکثر ما به عکس فکر می کنیم؟ درست است. در حالی که ممکن است ما با کلمات صحبت کنیم و بنویسیم، مغز ما این چیزها را به تصاویر تبدیل می کند. فقط به بعضی از مهمترین خاطرات خود (روز فارغ التحصیلی یا تولد فرزند اول خود) بازگردید. آیا کلمات و جملات به ذهن خطور می کنند؟ به احتمال زیاد نه در عوض، شما ممکن است بلافاصله تصاویر واضح و روشن از وقایع را برگردانید. تصاویر متحرک که معادل فیلم ها هستند. وقتی فهمیدید که ذهن با تصاویر کار می کند، پس کلید تغییر ذهن و زندگی شما، تغییر عکس­هایی است که در مورد آینده به ذهن خود می گذارید.

به عنوان مثال، اگر مرتباً تصور می کنید که در همان کار گیر افتاده اید، پس احتمالاً همین کار را خواهید کرد. اما اگر تلاشی هماهنگ و مداوم انجام دهید تا خود را در یک نقش جدید و تحریک کننده نشان دهید، در اینجا به احتمال زیاد موفق خواهید شد. ممکن است این تکنیک را تجسم بنامید. این یک قطعه قدرتمند از معمای موفقیت است.

بنابراین همین حالا با ساختن یک تصویر واضح و مشخص از مکانی که می خواهید در 12 ماه آینده آنجا بمانید، شروع کنید. پس از تصور، از تکرار روزانه استفاده کنید تا آن را به صورت پایدار در ذهن ناخودآگاه خود قرار دهید. (انتظار داشته باشید این حداقل 30 روز طول بکشد). این کار را انجام دهید و تماشای تصاویر ذهنی خود را به تدریج به واقعیت تبدیل کنید.

5. مشکلات و موانع شما می توانند فرصت باشند

یک لحظه مکث کنید و به روزهای آخر فکر کنید. شما مجبورید با مشکلات و موانع روبرو شوید. مواردی مانند، گرفتار شدن در ترافیک، مهلت از دست رفته در محل کار، یک چالش در سلامتی، یک مسئله در رابطه زناشویی و یک صورتحساب غیر منتظره که در صندوق نامه شما فرود می آید.

این کاملاً طبیعی است. اما، تفاوت بین برندگان و بازندگان در زندگی، این است که بازنده ها با این شکست روبرو می شوند، درحالی که برندگان توسط آن ها به جلو رانده می شوند. تکنیک های خودسازی که در این مقاله بیان شد به شما کمک می­کنند، تا از محدودیت­های خود خلاص شوید و شروع به بیرون آمدن از زندان افکاری کنید که سال­هاست شما را در بند کرده است.