مسئله این جا است چرا سخنانی چنین جهتدار باید از تریبون نماز جمعه پخش شود؟ چرا فرصتی نسبتا برابر در اختیار اصلاحطلبان قرار نمیگیرد تا سخنانی، آن هم نه به این تندی، از همین تریبون یا تریبونهای مشابه بگویند؟
آیا ضربه زدن به دولت و یک طیف سیاسی این قدر ارزش دارد که منزلت تریبونهای وحدت بخشی مثل نماز جمعه را به خاطر آن به خطر بیاندازیم و چوب حراج به اعتبارش بزنیم؟
جواب تمام این سوالها به شکل ناامید کنندهای منفی است اصلاحطلبان عملا از بخشی از تریبونهای جامعه محرومند و فرصت جواب دادن به سخنان سست شریعتمداری و دوستانش را در میان مخاطبان آن تریبونها ندارند.
مخاطبین کنایههای شریعتمداری فرصت این را ندارند که به بخشی از مردم بگویند که سرمایه اسرائیل نه اصلاحطلبان بلکه آنان بودند که با هوچیگری اسرائیل و عربستان را از انزوا خارج کردند. فرصت ندارند بگویند اصلاحطلبان از مصادر کلیدی قدرت حذف شدهاند و این طور نیست که حکومت با آنها کاملا آشتی کرده باشد. فرصت ندارند که بگویند که این مسئولینی که مثل دشمن فکر میکنند همین دیروز و امروز به تایید شورای نگهبان و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور رسیدند و اگر این حجم از مسئولین مثل دشمن فکر میکنند باید جای دیگر دنبال مشکل گشت.
اما فعلا منتقدین حسین شریعتمداری کاری جز جواب در روزنامه و سایتهای محدود خود و البته دعا برای منصف شدن او نمیتوانند بکنند و باید به تماشای قدرت نمایی این کهنه سوار رسانه و سیاست ایران بنشینند و آرزو کنند کاش نصف حسین شریعتمداری، کاش حتی یک دهم حسین شریعتمداری با او میدانی مشترک داشتند.
سلام نو – سرویس سیاسی: حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان و چهره شناخته شده جریان اصولگرایی امروز سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه بود و مثل همیشه با زبان تند و تیز خود تمام رقبای سیاسیاش را از جایگاه دایه مهربانتر از مادر انقلاب حسابی نواخت و از مسئولین ارشد کشور تا اصلاحطلبان را از کنایههای صریح خود بینصیب نگذاشت.
شریعتمداری با توجه به نزدیک بودن 9 دی و وضعیت خاص کشور سخنان خود را با فتنه و وقایع سال 88 شروع کرد و به میانجی فتنهها رسید و خودی و غیرخودیها را مشخص کرد. شریعتمداری در مورد ویژگیهای میانجی در فتنهها گفت: میانجی باید مسئولیت شناخته شده داشته باشد و برای مردم مشخص باشد شخصی با این ویژگی ها اگر با نظام فاصله پیدا کند به هر علت یا به علت چربی نیا یا فرزند و قدرت طلبی آماده برای شکار است و بعد از آنکه شکار شد تابلوی خودی دارد اما شناسنامهاش غیر خودی است.
او بعد از این بدون این که نامی ببرد به سراغ اصلاحطلبان رفت و از مسئولیت داشتن آنها شکایت کرد و بر اساس نظر سابقهدارش آنها را سرمایههای اسرائیل دانست و گفت: در فتنه ۸۸ رسماً نتانیاهو عدهای را در داخل سرمایه خودشان معرفی کرد، آنوقت ما با آنها چه کردیم؛ به آنها مسئولیت دادیم توبه هم نکردند این نکته که نتانیاهو گفت را نفی هم نکردند کفش دزد را که پیش نماز نمی کنند.
اما شاید مهمترین فراز سخنان شریعتمداری آنجا بود که او بدون نام بردن از شخص خاصی خطاب به برخی مسئولین کشور گفت: من یک سوال دارم آقایان نگاهتان در عرصههای اقتصادی سیاسی و فرهنگی با نگاه دشمن چه فرقی دارد؟ یک نمونه را بگویید در تمامی موارد شبیه هستید.
با توجه به سابقه ادبیات شریعتمداری و آشنایی با نگاه او به طیفها و جریانهای مختلف سیاسی همه میدانند فراز آخر سخنان او متوجه حسن روحانی و تیم حسن روحانی در قوه مجریه است.
این بار بحث بر سر تند و کندی سخنان حسین شریعتمداری نیست که او بارها از این تندتر گفته و اصلاحطلبان و روحانی هم بسیار از این تندتر شنیدهاند. رائفیپور و عباسیها بارها و بارها اتهاماتی از این شدیدتر و صریحتر متوجه اصلاحطلبان و شخص حسن روحانی کردند و حرفهای شریعتمداری در برابر آنان و حتی حرفهای قبلی خودش چیزی نیست.