به گزارش سلام نو، استادیار جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی گفت: کودک همسری در جامعه ایران، در بیشتر مواقع نشان دهنده استفاده ابزاری از انسانی برای نیازهای برخی از افراد دیگر شده است. گویی کالایی شدن انسان، در لایه های محروم جامعه، در شکلی دیگر و در بُعدی دیگر روی داده یا در حال روی دادن است.
دکتر سید حسین نبوی در گفت وگو با ایسنا در خصوص مسئله کودک همسری گفت: کودک همسری دارای سابقه ای در برخی نقاط از کشور ما بوده است، در گذشته کودک همسری موافق با فرهنگ و سنت ما بوده و از این رو عملاً هیچ کس با این مسئله مخالف نبوده و تلاشی هم برای از بین بردن آن نکرده است، اما امروزه با اهتمام رسانهها و صاحب نظران مختلف این پدیده به چالش کشیده شده و توجه مجلس، دولت و مردم را به خود جلب کرده است.
به نظر وی از نظر اجتماعی ، کودک همسری به عنوان یک مسئله، در طبقه روستایی و فقیر جامعه بیشتر دیده می شود، به ویژه در مناطقی که دختران خردسال به عقد افراد میانسال و حتی مسنتر در می آیند.
فقر اقتصادی و فرهنگی دو عامل موثر در افزایش کودک همسری
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی خاطرنشان کرد: از نظر فرهنگی نیز، اعتقادات و سنتها یکی از علل مساعد برای کودک همسری است. میتوان گفت، مشخصاً فقر و محرومیت اقتصادی و فرهنگی دو عامل موثر در افزایش احتمال کودک همسری است. در طبقات و مناطقی که فقر اقتصادی و فرهنگی وجود دارد- روستایی و فقیر-آمار ازدواج کودکان، از نوع بالا، بیشتر است، این رویداد در لایههای متوسط و متمول جامعه دیده نمی شود، زیرا امکانات بیشتر، درآمد بیشتر و سطح فرهنگ بالاتر باعث می شود که والدین فرزند خود را قبل از رسیدن به سن مناسب مجبور به ازدواج نکنند.
نبوی در ادامه افزود: ممکن است تصور شود که محیط روستایی و یا شرایط زندگی لایههای محروم و فقیر جامعه، به دلیل آن که کودکان از همان سنین پائین شروع به فعالیتهای کمکی به والدین در امور زندگی و معیشتی می کنند و عملاً استقلال و مسئولیت پذیری را میآموزند، پس اشکال و منعی برای ازدواج در سنین زیر سن قانونی وجود ندارد، در حالی که این تصور اشتباه است. این کودکان مهارتهای کافی برای فرزندآوری ، پرورش و تربیت صحیح فرزند، تأمین نیازهای عاطفی و غیرعاطفی کودک و مهارت های همسرداری و مدیریت خانه را به دلیل عدم اطلاعات کافی و عدم آموزش ندارند؛ برعکس طبقات متوسط و متمول جامعه ، که در دوران کودکی به فرزندان خود اعتماد به نفس، خودباوری و بسیاری از مهارتهای لازم برای زندگی اجتماعی موفقیت آمیز را مستقیم یا غیر مستقیم آموزش می دهند.
دخترانی که مأیوسانه به زندگی نگاه میکنند
وی ادامه داد: در این شرایط، افراد- دختران کم سن- معمولاً، فرصتی برای پرورش اعتماد به نفس و خودباوری و عزت نفس به دست نمی آورند، نگاه آنها به خود، بیشتر نومیدانه و مأیوسانه است و گاهی به علت خشونت والدین، ترحم دیگران و یا در اثر مقایسه خود با دیگرانِ، احساس رنج و تبعیض و محرومیت نسبی و احساس ناکامی، در آنها بیشتر از حد معمول شکل می گیرد و نهادینه می شود.
نبوی اضافه کرد: در این شرایط، این دختران کم سن، احتمالاً درماندگی آموخته شدهای را تجربه خواهند کرد. از این رو آنها از نظر روحی و روانی در شرایط مناسبی به سر نمی برند که آمادگیهای لازم را برای همسر شدن و مادر شدن داشته باشند. در خانواده ایرانی و در جامعه ایرانی و مطابق با فرهنگ ایرانی، زن با ایفای نقش همسری و نقش مادری، اهمیتی تعیین کننده برای سعادت و خوشبختی خانواده و جامعه دارد. دختران برای برعهده گرفتن این دو نقش باید به حداقلی از مهارت های لازم دست پیدا کنند. در غیر این صورت، تشکیل و تداوم زندگی با مخاطراتی مواجه خواهد شد.
ازدواجی که ازدواج نیست!
وی تصریح کرد: به نظر می رسد در بیشتر مواقع به ویژه در بخشی از جامعه ایران که فقر و محرومیت اقتصادی و فرهنگی بیش از حد معمول وجود دارد دختران کوچک آمادگی لازم را برای تشکیل یک زندگی مستقل ندارند. (بماند از این که در چنین شرایطی ازدواج آنها، واقعاً ازدواج محسوب نمی شود. زیرا کسانی می خواهند با آنها ازدواج نمایند که از نظر سنی فاصله خیلی زیادی با آنها دارند.)
وی در خصوص آنکه در عربستان سن ازدواج قانونی به ۱۸ سال رسیده ،گفت: جامعه عربستان نسبت به جامعه ما احتمالاً مذهبیتر است. اما دستگاههای تصمیم گیرنده احتمالاً بر اساس پژوهشهایی، به تصمیمات بهتر و معقولتری رسیدهاند. تجربه های این چنینی، ضرورت تصمیم گیری علمی برای ازدواج کمتر از سن قانونی در کشورمان را دو برابر می کند.
نبوی انجام پژوهشی گسترده برای بررسی کودک همسری را بسیار ضروری دانست و اظهار کرد: امروزه به شدت نیازمند آن هستیم که تصمیمی در خصوص کودک همسری برمبنای ضوابط علمی در کشور گرفته شود. این تصمیم مهم نباید بر اساس اظهار نظر عده ای سلبریتی، اصحاب رسانه (داخلی و خارجی) و یا نگاه منحصراً ایدئولوژیک، اتخاذ شود، بلکه باید پژوهشی میان-رشته ای و چند-رشتهای درباره این مسئله انجام شود و این مسئله از زوایای متعددی مورد مطالعه و پژوهش قرار گیرد.
وی در پایان گفت: این پژوهش باید در سطح ملی و با روشی آمیخته و ترکیبی -از فنون کمی و کیفی- انجام شود تا اولاً از نظر شناخت وضع موجود(به ویژه توزیع آن در میان طبقات و مناطق مختلف) و ثانیاً از نظر علل و ثالثاً از نظر پیامدهای ناخواسته آن در ابعاد مختلف، داده ها و اطلاعات موثق و قابل اعتماد برای اخذ یک تصمیم مهم -توسط مجلس و دولت– به دست آید./ایسنا
.