"دونالد ترامپ سرانجام سه شنبه گذشته پس از تبلیغات فراوان و با حضور نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس طرح به اصطلاح صلح خود موسوم به معامله قرن را رونمایی کرد؛ طرحی که هدفش نه صلح که تحکیم حضور اشغالگران در سرزمین مادری فلسطینیها و تیر خلاصی به آمال و آرزوهای مردم فلسطین برای تشکیل کشوری مستقل با پایتختی قدس شرقی بود."
به گزارش سلام نو، منصوره زالی در یادداشتی درباره طرح "معامله قرن" نوشته است: طرح ضد فلسطینی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در میان جنجال شدید رسانهای به جهان عرضه کرد چیزی نبود جز دستپخت ناپخته ترامپ و بی بی (نتانیاهو) با وعده یک وجب روغن برای فلسطینیها که رسالتش سلب حق زندگی در سرزمین آبا و اجدادیشان و ساختن کشوری مستقل است!
با کمی دقت در بندهای اصلی این طرح ۸۰ صفحهای که دونالد ترامپ آن را دستاوردی منحصر به فرد میداند میتوان به راحتی متوجه شد مولفان آن هدفی جز خدمت به اسرائیل و تقویت اشغالگریهایش نداشتهاند که البته این مساله چندان هم دور از ذهن نبود زیرا اولا در تمام سالهایی که آمریکا در گفتگوهای صلح بین اسرائیلیها و فلسطینیها "میانجیگری" کرده، اولویتهایش خواستههای اسرائیل، مشکلات آن و مهمتر از همه امنیتش بوده و در ثانی مولف اصلی آن جارد کوشنر یهودیالاصل و داماد رئیس جمهور تندرویی است که بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر اسرائیل) او را بهترین دوست اسرائیل مینامد. وقتی کسی تنها با خواندن چند کتاب دست به تدوین چنین طرحی میزند (کوشنر)، نباید منتظر نتیجهای جز این بود.
مدل نگرش ترامپِ تاجر به دنیا همانگونه که تحلیلگر بی بی سی میگوید، نگاه به یک سوپرمارکت بزرگ است که میشود با پول و امتیاز در آن خرید و فروش کرد. از همین رو "معامله قرن" که از نظر خود ترامپ "واقعا دستاورد قرن" است، یک طرح تدوین شده صرفا براساس منافع آمریکا و به تبع آن اسرائیل است و وعدههای تو خالی برای سرمایه گذاری ترامپ در مناطق فلسطینی نشین، به مثابه تجویز قرص آسپرین برای درمان یک سرطان مزمن است!
البته که ترامپ و نتانیاهو از ابتدای تدوین این طرح به خوبی میدانستند فلسطینیان آن را نخواهد پذیرفت چرا که هیچ عقل سلیمی سندی که واو به واو آن در حمایت از اشغال و اشغالگران و غصب اراضی و حقوق بحق باشد نمیپذیرد، لذا باید پرسید چرا ترامپ و نتانیاهو با علم به قطعیت این مخالفت این طرح را ارائه کردند؟ پاسخ سخت نیست، از آن جایی که آمریکا همواره داعیه صلح طلبی و دموکراسی را دارد و رژیم صهیونیستی تلاش کرده به جهان بگوید دنبال صلح از طریق مذاکره است، این طرح هم نمایش جدید آمریکا و اسرائیل است تا بگویند دنبال صلح و کمک به فلسطینیها برای تشکیل کشور مستقل هستند و با این کار توپ را به زمین حریف بیندازند و به زعم خودشان جهان انگشت اتهام را به سمت فلسطین نشانه برود. گذشته از این اسرائیل هم بهانهای جدید برای تعدی بیشتر و ادامه اشغالگریهایش در اراضی فلسطینی به دست خواهد آورد.
اما اکنون باید دید تا چه اندازه ترامپ و دوست صمیمیاش نتانیاهو در تحقق اهدافشان موفق بودهاند و این طرح چه نتایجی برای آنها و فلسطینیان داشته است؟
از نخستین ساعات اعلام طرح معامله قرن واکنشهای منفی از داخل فلسطین و منطقه به این طرح آغاز شد و به دنبال آن سران، احزاب و جریانهای مختلف در کشورهای عربی، اسلامی و اروپایی در بیانیهها و سخنرانیهای خود این "معامله ترامپی" را محکوم کرده و نسبت به پیامدهای آن برای منطقه و جهان هشدار دادند و راهپیماییهایی اعتراضی در سراسر جهان در مخالفت با این طرح برگزار شد و حتی داعش هم به این مساله واکنش نشان داده و یهودیان و اسرائیل را تهدید کرد. این رویکردها بیانگر خشم اذهان عمومی جهان از این به اصطلاح طرح صلح است و خود این مساله گواهی بر شکست حتمی این طرح و مهندسان آن است و تاکیدی است بر این که پافشاری برای اجرای آن نتیجتا تبعات سنگینی به دنبال خواهد داشت.
همچنین این طرح به شکل ناخواسته به وحدت موضع کشورهای جهان انجامید و مردم سراسر دنیا را در یک صف متحد علیه اسرائیل و پشت فلسطینیان جمع کرد و این آن روی سکهای بود که نتانیاهو و ترامپ فکرش را هم نمیکردند و به اصطلاح عامیانه این دو رفیق شفیق در حقیقت رودست خوردند.
افزون بر این در داخل فلسطین نیز اعلام معامله قرن نتایج مثبتی به دنبال داشت و بیش از پیش به تقریب موضع رهبران فلسطینی در غزه و کرانه باختری انجامید تا جایی که محمود عباس با اعلام این که "نمیخواهد خائن باشد" برای دیدار با رهبران حماس و سفر به غزه آماده شده و دو طرف حالا با کنار گذاشتن اختلافات دیرینه پا در یک مسیر متحد یعنی جنگ برای فلسطین و آرمانهای ملتش گذاشتهاند و این خود به ضرر آمریکا و اسرائیل است چرا که اولا با حل اختلافات داخلی فلسطین دیگر مانعی برای مبارزات جدی رهبران فلسطینی در محافل جهانی در ساختن فلسطین مستقل به پایتختی قدس شریف وجود ندارد و در ثانی وحدت جهان علیه اسرائیل و آمریکا خود تضمینی برای موفقیت بیشتر فلسطین در نهادهای بینالمللی است. گرچه برخی کشورهای مزدور آمریکا و دست نشاندگان آن چون امارات و عربستان مواضعی علیه فلسطین و در حمایت از این طرح اتخاذ کردهاند اما تشکیل نشستهای سطح بالا چون اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی نشانگر این است که اعراب و مسلمانان بیش از گذشته بیدار شده و به حقانیت مساله فلسطین آگاه شدهاند.
در نهایت باید گفت این طرح گرچه در نظر ترامپ و تیمش یک پوئن مثبت و دستاوردی عظیم در کارنامه رئیس جمهور ۷۳ ساله آمریکا برای ورود به کارزار انتخاباتی ۲۰۲۰ و همزمان خوش رقصی برای اسرائیل و یهودیان جهان است اما در واقعیت پاسخ معکوس داده و نه فقط رهبران فلسطینی در کرانه باختری و غزه که قریب به اتفاق همه جهان از مسلمان و غیر مسلمان و حتی یهودیان را در حمایت از فلسطین متحد کرد و حقیقت چهره آمریکا و اسرائیل و ادعاهای پوشالی آنها درباره دموکراسی، مذاکره و عدالت را به جهانیان نشان داد.
از همین رو در این برهه حساس لازم است مسلمانان و ملتهای حهان به جای اکتفا به بیانیهها و نشستهای بینتیجه دنبال راهکاری عملی برای حل نزاع ۷۰ ساله فلسطین تا رسیدن به معاملهای با نتیجه برد ۱۰۰ درصدی برای ساکنان اصلی این سرزمین باشند، چرا که فلسطین بدون همبستگی جهانی راه به جایی نخواهد برد.
ایسنا/