۱ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۸
کد خبر: 42479684

فاسق بر گرفته از ریشه فسق به معنی کسی که از حدود شرع خارج شده است. [1][2] در واقع فسق زیر پا گذاشتن دستورات اللهی و عمل نکردن به آن است و رفتار کفار و مسلمانان گناهکار می گردد. در شرع دین به کسی که گناهان کبیره را مرتکب می شود و آن را تکرار کرده و کوچک می‌شمارد فاسق گویند.[3]

در این صورت به مسلمانی فاسق می گویند که با وجود اینکه به حکم شرعی آگاه است اما همه یا بعضی از احکام شرعی را نادیده می گیرد. ولی کافر به طور کلی فاسق است زیرا از حکم فطرت و عقل به طور کلی سرپیچی کرده است [4]

به همه کسانی که از طاعت الله سرپیچی می کنند و از راه بندگی خداوند تخطی می کنند فاسق گویند. برای مثال همانند هسته خرما که پس از ترک خرما دیگر آن شیرینی و فایده را ندارد. فاسقان نیز با رفتار و کردار خود تمام ارزش‌های انسانی خود را از دست می دهند.[6]

و در اصطلاح قرآنی، به خارج شدن از راه مستقیم فسق گفته می‌شود. این کلمه در برابر عدالت به کار می‌رود.

پس فسق و فسوق، خارج شدن از مسیر خداوند است، چنان‌که قرآن کریم درباره ابلیس فرمود: «...کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ»؛[5] ابلیس که از جن بود از فرمان پروردگارش بیرون شد.

در روایت از معصوم(ع) نیز معنای فسق این چنین آمده است: «... فَکُلُّ مَعصِیَهٍ مِنَ المَعاصِی الکِبارِ فَعَلَها فاعِلُها أو دَخَلَ فیها داخِلٌ بِجَهَهِ اللَّذَّهِ و الشَّهوَهِ و الشَّوقِ الغَالِبِ، فَهُوَ فِسقٌ و فاعِلُهُ فاسِقٌ خارِجٌ مِنَ الإیمانِ بِجَهَهِ الفِسقِ»؛[7] فسق عبارت است از هر نوع نافرمانی خدا که از معاصی بزرگ باشد و شخصی که اقدام به آن کرده و مرتکب چنین گناهی شده، انگیزه‌اش لذّت‌جویی، شهوت و غلبه تمایلات نفسانی باشد. چنین کاری، فسق و فاعل آن فاسق بوده که به جهت فسقش از ایمان خارج است.

فسق همانند دیگر امور مثل ایمان، تقوا، کفر و... دارای مرتبه و درجه است بنابراین امکان دارد یک فرد در درجه ای فسق داشته باشد و فرد دیگری کاملاً فاسق باشد، خطاب قرآن د خصوص فرد فاسق افرادی است که در مقابل پیامبران اقدام به اعمال منافقانه می کنند و شامل افراد گناهکار نمی شود پس بنابراین فسق همانند دیگر امور مراتبی دارد.

نشانه‌های فرد فاسقان

در حدیثی از پیامبر(ص) در مورد نشانه‌های فسق و فاسق آمده است: «... أمّا عَلامَهُ الفاسِقِ فَأربَعَهٌ اللَّهوُ وَ اللَّغوُ و العُدوانُ و البُهتانُ»؛[8] نشانه فاسق چهار چیز است: لهو، لغو، دشمنی و تهمت زدن.

بر اساس این حدیث، چهار ویژگی فاسق برابر است با: نشانه اول فاسقان این است که اهل «لهو» هستند؛ یعنی به کارهای بیهوده اشتغال دارند؛ کارهایی که انسان را از اعمال مفید و مهم باز می‌دارد.

دومین نشانه فاسق آن است که حرف‌های لغو می‌زنند؛ یعنی حرف هایی که اعتباری به آن نیست و از روی بی‌فکری و بدون تفکر بر زبان آورده می شود. سومین ویژگی آن‌ها دشمنی با خداوند است و چهارمین نشانه این‌که به دیگران بدون دلیل تهمت می‌زنند و نسبت‌های بد می‌دهند.

مصداق‌های فاسق در قرآن

قرآن کریم بعضی از نشانه های فاسقین را بیان می کند که در زیر آمده است:

1-بعدم توجه به احکام الهی: «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون»؛‏[9] هر کس به هر انگیزه‌‏ای بر اساس قانون الهی حکم نکند و یا از داوری حقّ کناره‏‌گیری، نماید فاسق است.

2- سخن و اخبار آنها بی اعتبار است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلی‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمِینَ»؛[10] ای مومنان اگر فاسقی خبری پیش شما آورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به قومی آسیب رسانید و بر کرده خویش پشیمان شوید.

3- خداوند اعمالشان را نمی پذیرد: «لَنْ یُتَقَبَّلَ مِنْکُمْ إِنَّکُمْ کُنْتُمْ قَوْمًا فَاسِقِینَ».[11]

4- قابل هدایت نیستند: «و الله لایهدی القوم الفاسقین»؛[12] خدا فاسقان را هدایت نمی‌کند.

منظور هدایت پاداشی است و هدایت تشریعی منظور نیست زیرا انحراف از هدایت اول تبهکاری و فسق است و در نتیجه از هدایت دوم محروم خواهند شد.[13]

5- فاسقان منافقند: «انّ المنافقین همُ الفاسقون».[14]

6- کسی که به زنان پاک‌دامن تهمت زند فاسق است: «یَرمُونَ المحصنات... اولئک هم الفاسقون».[15]

7-فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آن‌که محکم ساختند می‌شکنند: «الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِه».[16]

8- آنها پیوندهایی را که خدا دستور داده بر قرار سازند، قطع می‌کنند: «وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ».[17]

9- فساد کننده بر روی زمین هستند: «وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ»؛[18] آنها فساد در زمین می‌کنند.

10-فاسقان حرام خوارند: «حُرّمت علیکم المَیتَهُ و الدّم... ذلکم فِسق».[19]

11- فاسق فامیل، خانواده، تجارت و... را بر جهاد در راه خدا ارجح می داند: «ان کان آبائکم... و اللّه لا یَهدِی القومَ الفاسقین»؛[20] بگو: اگر پدران، فرزندان، برادران، زنان و خویشاوندانتان و اموالی که اندوخته‌‏اید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید و خانه‌‏هایی که بدان دلخوش هستید، برای شما از خدا و پیامبرش و جهادکردن در راه او دوست داشتنی‌تر است، منتظر باشید تا خدا فرمان خویش را بیاورد؛ و خدا فاسقان را هدایت نخواهد کرد.

سرانجام فاسقان چیست؟

به علت خروج از حریم امن اللهی و خروج از ایمان به خداوند عاقبت کار فاسقان به شرح زیر است:

1-عدم رضایت الهی: «فَإِنَّ اللَّهَ لا یَرْضی‏ عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقینَ».[21]

2-ذلت و خواری: «وَ لِیُخْزِیَ الْفاسِقین».[22]

3- آتش جهنم: «وَاَمَّا الَّذِینَ فَسَقُواْ فَمَاْوَاهُمُ النَّارُ»؛[23] و اما کسانی که فاسق شده‌‏اند جایگاه آنها آتش است.

منابع:

[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 636، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیه، چاپ اول، 1412 ق.

[2]. همان.

[3]. همان.

[4]. همان.

[5]. کهف: 50.

[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏1، ص 36، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، 1374 ش.

[7]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول ص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 331، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404 ق.

[8]. همان، ص 22.

[9]. مائده، 47.

[10]. حجرات، 6.

[11]. توبه، 53.

[12]. صف، 5.

[13]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 72، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417 ق.

[14]. توبه، 67.

[15]. نور، 4.

[16]. بقره، 27.

[17]. همان.

[18]. همان.

[19]. مائده، 3.

[20]. توبه، 24.

[21]. توبه، 96.

[22]. حشر، 5.

[23]. سجده، 20.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***