سلام نو – سرویس اجتماعی: دعا و توسل در فرهنگ ایرانی سابقه زیادی دارد و حتی در دوران پیش از اسلام این مقوله همیشه مورد توجه بوده، اما به نظر میرسد بعضی مسئولین بیش از حد معقول روی دعا و توسل حساب باز کردهاند.
نمونه آخرش رئیس سازمان مدیریت بحران کشور است که گفته همیشه دعا میکند تهران زلزله نیاید و حالا هم دوباره میگوید که "دعا کنید در تهران زلزله نیاید!"
به گفته اسماعیل نجار براساس گزارشی که دوستانش اعلام کردند، آمادگی تهران برای مقابله با زلزله با وجود همه اقدامات ۱۸.۸ درصد است و رفتار مردم در زلزله ملارد هم با وجود تمام آموزشها چندان مطلوب نبود.
او نه تنها از کمبود امکانات برای نجات مصدومان سخن گفت بلکه از کمبود قبر هم حرف زد و گفت که بنابر اعلام سازمان مسئولان بهشت زهرا (س) تعداد قبور حدود ۲۵ هزار قبر پیشبینی شده است، اما کافی نیست.
باید به رئیس محترم سازمان مدیریت بحران کشور گفت که چشم ما به عنوان مردم دعا میکنیم زلزله نیاید ولی لطفا شما نیز بفرمایید که به عنوان بالاترین مقام مدیریت کشور در سالهای گذشته برای آمادگی تهران و دیگر شهرها در برابر زلزله چه کردید؟
از وقتی که به یاد داریم همه از زلزله فاجعه بار تهران سخن میگویند، از زلزلهای که ساختمانها را خراب میکند، سیستم گازرسانی را ویران میکند و هزاران کشته بر جای میگذارد. حالا اما بعد از بیش از چهار دهه نه تنها تهران در برابر زلزله مقامتر نشده بلکه رئیس سازمان مدیریت بحران میگوید حتی برای جنازهها گور هم به حد کافی نخواهد داشت!
توقع چنین نیست که شهری مثل تهران در برابر زلزله آسیب پذیر نباشد ولی این که حتی گور کافی هم برای دفن جنازهها نداشته باشیم چیزی جز ناکارآمدی مدیریتی نیست.
شاید یک سال دو سال و یک دولت و دو دولت برای مقام سازی تهران کم باشد ولی امروز بحث چهار دهه غفلت دولتها و شهرداریهای مختلف است. آیا به این مسئله فکر شده که عدم آمادگی تهران در برابر زلزله به جز فاجعه انسانی و اقتصادی آسیبهای سیاسی بسیاری نیز خواهد داشت؟
با تمام اینها باید گفتههای اسماعیل نجار را صادقانهترین گفتههای یک مسئول درباره زلزله تهران دانست، سخنانی که اعتراف میکند هیچ کار درست و حسابیای برای زلزله تهران نشده و با وجود تمام بودجههایی که رفته، تمام سولههایی که ساخته شد و تمام مانورهایی که برگزار شده باز هم دعای مردم موثرترین عامل کاهش دهنده خطرات زلزله خواهد بود.
آقای نجار با دلخوری گفته: بعضاً این حرف بنده مورد تمسخر قرار گرفته و حتی یکی از رسانهها، آرم روی لباس بنده را تغییر داده و دو دست به نشانه دعا بر روی لباس بنده طراحی کرد، اما بنده باز هم عرض میکنم که باید دعا کنیم که در تهران زلزله نیاید!
ولی باید به ایشان گفت که این حرف شما با وجود صداقت تمسخر هم دارد! کار شما به عنوان مسئول بحران کشور توصیه به دعا نیست! توصیه به دعا کار ما مردم عادی و روحانیون است! کار شما چاره اندیشی برای بحرانی است که تمام ایرانیان میدانند یک روز-دیر یا زود- خواهد آمد.
شاید گفته شود کشور تحت تحریم بوده، پول نداشتیم، بودجه نداشتیم، سازمان و سامان نداشتیم ولی توان این را داشتید که از عمودی سازیهای بی حساب و کتاب جلوگیری کنید. توان این را داشتید که از ساخت و ساز روی گسل جلوگیری کنید. توان این را داشتید که اصلاحات هندسی مناسب را در چند سال گذشته لحاظ کنید و مهمتر از هم توان به روز کردن آموزشهای مردمی مرتبط با زلزله را که داشتید.
چند دهه است کودکان و نوجوانان با قدیمیترین و ناکارآمدترین دستور العمل ممکن در برابر زلزله آموزش میبینند و به مانور میروند و در زلزلههای اخیر تهران فهمیدند بیشتر آن دستورها برای مانورهای الکی و خندهها دستجمعی مناسب است نه زلزله واقعی آن هم درست وسط تهران.
آقای نجار ما دعا میکنیم آن هم نه چون شما گفتید بلکه چون شما مسئولید! زلزله کرمان خاطرتان هست؟ آن جایی که از فرو نریختن یک دیوار به خاطر عکس رئیس جمهور سابق سخن گفتید؟ شما همان مدیر هستید، مدیری که به جای کارآمدی و برنامه ریزی به دعای مردم متکی هستید و به این فکر نمیکنید که دعای بی عمل در درگاه خداوند هم چندان خریدار ندارد.
همین سبک مدیریت باعث شده تا امروز سازمان مدیریت بحران عملا به سازمانی ناکارآمد، غیرموثر و دکوری تبدیل شود که نقش در خوری در بحرانهای کشور ندارد. حرف آخر این که آقای مدیر ما دعا میکنیم ولی شما هم کار کنید!