به گزارش سلام نو به نقل از اعتمادآنلاین، هر چقدر به ۲۸ خرداد و روزی رایگیری برای انتخاب رئیس دولتِ سیزدهم نزدیک میشویم، به همان مقدار تردیدها و تشکیکها درباره فضای انتخابات بیشتر میشود. به هر حال درباره انتخابات ۱۴۰۰ سئوالهای مهمی مانند «مردم چقدر برای رای دادن رغبت نشان خواهند داد؟» و «جریان اصلاحات بازهم فضایی پر مانع را پیش روی خود خواهد دید یا شرایط خاص کشور فضا را برای این طیف مهم کشور بازتر از قبل خواهد کرد» مطرح است. این سئوالها و البته موانعی که آرامش و اعتماد عمومی را تحت تاثیر قرار داده، انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ را به انتخاباتی بسیار مهم و استراتژیک تبدیل کرده است.
حسین کاشفی، عضو حزب اتحاد ملت، در اینباره اظهار داشت: جریان اصلاحات با وجود همه مشکلاتی که دارد، حتما باید انتخابات ۱۴۰۰ را جدی بگیرد تا بلکه راهی برای برونرفت از این وضعیت بههم ریخته پیدا کند. به هر حال اصلاحطلبان باید فضا را طوری رقم بزنند که ایرادها و اشکالها بازگو و در گام بعدی برنامههای لازم برای ترمیم شرایط در نظر گرفته شوند.
فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه گفت: البته اصلاحطلبان باید از آنچه در انتخابات اسفند ماه ۹۸ مشاهده شد، تجربه بگیرند تا بدانند دلسردی مردم و کاهش چشمگیر رایهای ریخته به صندوق حاوی چه پیامی بود. چون کشور به همه مردم تعلق دارد و باید به آیندگان درباره شرایط روز پاسخهایی قانعکننده داد. از سوی دیگر هر فردی در برابر وجدان خود باید پاسخگو باشد. مثلا شورای نگهبان باید درباره دلیل ردصلاحیتها جوابی قانعکننده داشته و به مردم پاسخگو باشد. به هر حال اتفاقهایی که در مجلس یازدهم میافتد اتفاقهایی هزینهساز هستند. یعنی مردم برای حل مشکلات نمیتوانند روی مجلسی حساب کنند که نمایندهاش فقط به دلیل یک اظهارنظر، برای رئیسجمهوری کشور حکم اعدام طلب میکند.
او تصریح کرد: برخی رفتارها در مجلس شورای اسلامی و ارگانهای دیگر نظام این سوال را به وجود میآورد که چه اتفاقی در کشور افتاده است که نخبگان فرصت عرض اندام پیدا نمیکنند و گروهی که شایستگی متننشینی ندارند، اقدامات نابخردانهای را از خود در نهادهای رسمی نظام نشان میدهند. بالاخره هم تاریخ و هم آیندگان امور امروز را قضاوت خواهند کرد. به همین دلیل لازم است اصلاحطلبان انتخابات ۱۴۰۰ را جدی بگیرند تا از تداوم روند غلط و ضرررسان فعلی جلوگیری کنند.
کاشفی در ادامه افزود: شرایط به قدری بد و غیرقابل تحمل شده است که کشور در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با نابهنجاریهای متعددی روبرو است. به همین دلیل همه گروهها باید شرایط را بررسی و رصد کنند تا علت و ریشه مشکل را بشناسند. به هرحال نمیشود هر کسی با دلسوزی و تعهدی که به کشور و مردم دارد، حرفی بزند و با اتهامهایی چون سیاهنمایی و تلاش برای تخریب کشور و هدر دادن منافع ملی متهم شود. حالا فرقی نمیکند اصلاحطلب باشد یا اصولگرایی را راه نجات بداند.
وی توضیح داد: باید قبول کنیم که انسان، ایرانی و مسلمان هستیم و به همین خاطر نمیتوانیم درباره مسایلی که در کشور و در منطقه و حتی در جهان میگذرد، بیتوجه باشیم. امروز مردم ما مشکلات زیادی را به ویژه در بحث معیشت دارند و باید با حمیتی جدی همه در کنار هم قرار بگیریم.
این چهره سیاسی با اشاره به بحث مطرح شده در روزهای اخیر درباره «لزوم هماهنگی رئیسجمهور آینده با رهبری» گفت: کشور قانون دارد و قانون مردم را اصل میداند. اینکه همه مسئولین باید با رهبری هماهنگ باشد هم میتواند نظری صحیح باشد که البته این «هماهنگی» به هیچ وجه به معنی نفی نقش و اهمیت مردم نیست.
او درباره تلاش گروهی شناخته شده برای یکدست کردن قدرت توضیح داد: معلوم نیست که این حالت حتما منفعتهایی داشته باشد و حتی میتواند باب نقد و نظر را ببندد. در دوره آقای احمدینژاد یکدست شدن نه تنها سودی نداشت، بلکه فلاکت و گرفتاری امروز ریشه در همان روزها دارد که مجلس هفتم با دولت نهم هماهنگی کاملی داشت. یکدست شدن قدرت اصلا و ابدا به صلاح نیست و نقش مردم را کمرنگ خواهد کرد.
حسین کاشفی در پایان گفت: کشور به معنای واقعی بحران دارد و برون رفت از این بحران فقط با توجه به قانون و البته جدی گرفتن مردم محقق میشود.
نظر شما