شستن قالی راز قتل را برملا کرد

به گزارش سلام نو، روزنامه شرق نوشت: تیر سال ۹۵ وقوع آتش‌سوزی به مأموران پلیس گزارش شد. با مهار حریق جسد یک مرد از داخل خودروی سمند سوخته پیدا شد. هرچند تلاش شده بود مرگ مرد جوان را یک اتفاق جلوه دهند، اما ضربات برجای‌مانده روی بدن او نشان داد این مرد قبل از اینکه در آتش بسوزد، جانش را از دست داده است.

درحالی‌که تلاش برای مشخص‌شدن هویت مقتول آغاز شده بود، زنی به‌نام مینا به مأموران خبر داد شوهرش، ماهان، گم شده است. این زن گفت: دیشب (شب حادثه) شوهرم از خانه بیرون رفت و دیگر نیامد و هیچ خبری از او ندارم.

نشانی‌هایی که این زن از شوهرش ارائه داده بود، با مشخصات جنازه ناشناس مطابقت داشت. به‌این‌ترتیب مشخص شد جنازه سوخته متعلق به ماهان است. پلیس در تحقیقات به بازجویی از همسر و دو دختر ۹ و ۱۲ساله قربانی پرداخت، اما به سرنخی نرسید.

برادر مقتول به مأموران گفت: من فکر می‌کنم برخی مسائل را باید به شما بگویم. روزی که فهمیدم برادرم گم شده است، به خانه او رفتم و دیدم فرشی خیس در حیاط است. همسر برادرم می‌خواست آن را بشوید. غیرطبیعی است که در این فصل سال که ماه رمضان هم هست، فرش بشویند. ضمن اینکه برادرم با همسرش مدتی بود که اختلاف داشتند.

مأموران با توجه به این سرنخ تحقیقات نامحسوس خود را پی گرفتند. در این مرحله مستأجر خانه قربانی گفت: شبی که جنازه ماهان پیدا شد، یک مرد جوان با یک دستگاه پژو ۲۰۶ به خانه او آمد و ماهان را با خود برد.
در نهایت مأموران با ردیابی‌هایی که انجام دادند، متوجه شدند فردی که ماهان را با خود برده، پسرخاله همسرش بوده است. به‌این‌ترتیب متهم به نام امیر بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.

او گفت: شوهر دخترخاله‌ام مرد بداخلاقی بود. او همیشه دخترخاله‌ام را اذیت می‌کرد. من خیلی به دخترخاله‌ام و دختران او علاقه‌مند بودم. آخرین‌بار وقتی دختر ۱۲‌ساله آنها به من گفت پدرش او را کتک زده، عصبانی شدم. من آن شب با دوستانم مشروب خوردم و مست بودم. یک خودرو را از نمایشگاه ماشین محل کارم برداشتم و به خانه دخترخاله‌ام رفتم. من به بهانه‌ای از ماهان خواستم تا اجازه دهد ماشین را در حیاط خانه‌اش پارک کنم. دقایقی بعد از او خواستم تا من را با ماشین خودش به نزدیکی منزلمان برساند. من سوار ماشین شوهر دخترخاله‌ام شدم. ساعت حدود یک نیمه‌شب بود که در حوالی اتوبان با چاقو چند ضربه به او زدم. ترسیده بودم؛ به‌همین‌دلیل چندین ساعت با جنازه در خیابان‌ها گشتم و درنهایت در جاده ورامین ماشین و جسد را آتش زدم.

به‌دنبال اعتراف‌های پسر جوان مینا لب به اعتراف گشود و گفت: پسرخاله‌ام چند بار به من ابراز علاقه کرده بود. او پیشنهاد قتل همسرم را مطرح کرد.

با صدور کیفرخواست علیه هر دو متهم پرونده برای رسیدگی به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهمان پای میز محاکمه رفتند.

در آن جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند و سپس متهمان پای میز محاکمه رفتند. در نهایت هیئت قضات وارد شور شدند و متهم ردیف اول را به قصاص و زندان و شلاق و متهم ردیف دوم را به زندان و شلاق محکوم کردند. رأی صادره مورد اعتراض قرار گرفت و در دیوان عالی کشور بررسی شد.

قضات دیوان عالی کشور بعد از بررسی اعلام کردند درباره جرم جنایت بر میت مجازات کافی صادر نشده است. به‌این‌ترتیب پرونده برای بررسی مجدد به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.