به گزارش سلام نو به نقل از روزنامه همشهری، همهچیز از اختلاف مالی مرد برجساز با صاحب یک نمایشگاه اتومبیل بر سر چند قطعه زمین شروع شد. اختلاف آنها آنقدر ادامه داشت تا اینکه صاحب نمایشگاه اتومبیل برای رسیدن به طلبش، نقشه ربودن مرد برجساز و اخاذی ۵۰میلیارد تومانی از خانوادهاش را کشید اما گمان نمیکرد پای پلیس به ماجرا بازشود و گیر بیفتد.
چند شب قبل مرد برجسازی پس از ترک یک کافیشاپ در مرکز تهران به سراغ ماشینش در کوچهای خلوت رفت که هدف حمله ۳مرد قرار گرفت. ۲نفر از آنها اسلحه داشتند و درحالیکه لوله سلاح خود را روی سر و کمر مرد میانسال گذاشته بودند، با تهدید او را سوار بر بنز گرانقیمتی که داخل کوچه بود کردند و به راه افتادند.
شکایت
حدود ۲۴ساعت از این ماجرا گذشته بود که خانواده مرد برجساز به اداره پلیس رفتند و خبر از ربودهشدن وی دادند. آنها میگفتند که پس از گمشدن این مرد همهجا را بهدنبال او گشتند تا اینکه دقایقی قبل فردی ناشناس با آنها تماس گرفت و درخواست ۵۰میلیارد تومان برای آزادی او کرد.
یکی از بستگان مرد ربودهشده توضیح داد: فردی که تماس گرفته بود، تهدید کرد که اگر پای پلیس به ماجرا باز شود، آنها جان گروگان را میگیرند. او سپس گوشی را بهدست گروگانشان داد و او درحالیکه ناله میکرد، میگفت آدمربایان بهشدت وی را شکنجه کردهاند و خواست هر چه پول در بانک دارد را در اختیار گروگانگیران قرار بدهیم. آدمربایان نیز ۴۸ساعت مهلت دادند که یک چک رمزدار به مبلغ ۵۰میلیاردتومان تهیه کنیم و به آدرسی که آنها میگویند، برویم تا پس از تحویل پول، گروگانشان را آزاد کنند.
معامله با گروگانگیران
ماموران پس از اطلاع از این ماجرا به خانواده گروگان آموزشهای لازم را دادند و از آنها خواستند تا به بهانه تحویل مبلغ درخواستی با گروگانگیران قرار بگذارند.
خانواده مرد برجساز طبق آموزشهای پلیس هر بار که تماسی از سوی آدمربایان برقرار میشد، نقش بازی کرده و در نهایت برای تحویل پول و آزادی گروگان با آنها در حوالی میدان آزادی قرار گذاشتند.
از ساعتی قبل محل قرار بهصورت نامحسوس تحت محاصره مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
خانواده مرد برجساز در محلی که آدمربایان گفته بودند حاضر شده و دقایقی بعد خودروی بنز گرانقیمتی در آنجا توقف کرد. به جز گروگان که دست و پایش بسته بود، ۲مرد دیگر نیز سوار بر بنز بودند.
آنها به گمان اینکه قرار است ۵۰میلیاردتومان پول بگیرند از ماشین پیاده شدند و به سمت خانواده مرد برجساز رفتند اما ناگهان مأموران وارد عمل شدند و پس از آزادی گروگان، ۲متهم بنزسوار را دستگیر کردند و در بازرسی از خودروی آنها ۲ اسلحه کلت کمری نیز کشف شد.
مرد برجساز در مدت ۳روزی که گروگان آدمربایان بود، بهشدت شکنجه شده بود. او در تحقیقات به مأموران گفت: من آدمربایان را نمیشناسم و نمیدانم با چه انگیزهای مرا ربوده بودند اما هرچه بود، هدفشان اخاذی و تصاحب اموال من بود.
وی ادامه داد: شب حادثه وقتی از کافیشاپ خارج شدم، آدمربایان مسلح مرا ربودند و به سمت اندیشه شهریار رفتند. آنها وارد یک خانهباغی شدند و مرا در اتاقی زندانی کردند. دست و پایم را بستند و با سیگار روشن دست و پایم را سوزانده و شکنجهام میکردند.
بعد با تهدید مرا به دفترخانهای بردند و در بین راه تهدید میکردند که صاحب دفترخانه از آشنایانشان است با وجود این اگر حرفی بزنم با شلیک گلوله مرا به قتل میرسانند. من که بهشدت از آنها ترسیده بودم، جرأت نمیکردم کاری برخلاف دستور آنها انجام بدهم.
گروگان ادامه داد: در دفترخانه مجبورم کردند تا یک وکالتنامه ۶صفحهای را امضا کنم و اثر انگشت بزنم. اما این پایان ماجرای گروگانگیری هولناک آنها نبود چراکه آدمربایان با خانوادهام تماس گرفتند و درخواست ۵۰میلیاردتومان پول کردند. آنها خانوادهام را تهدید میکردند که اگر این مبلغ را تهیه نکنند، جان مرا میگیرند. حتی یک روز که با خانوادهام تماس گرفته بودند همزمان شروع کردند با سیگار بدن مرا سوزاندن تا خانوادهام صدای نالههای دردناک مرا بشنوند تا آنها از ترس، مبلغی را که آنها تعیین کرده بودند، تهیه کرده و هرچه زودتر جانم را نجات بدهند.
اقرار
متهم اصلی این پرونده مردی ثروتمند و صاحب یک نمایشگاه اتومبیل و خودروی بنز گرانقیمت است. مرد آدمربا روایت متفاوتی مطرح میکند و برخلاف گفتههای گروگان که میگوید متهمان را نمیشناسد، او مدعی است که با مرد برجساز(گروگان) رابطه صمیمی داشته و حدود ۲سال قبل با یکدیگر مراودههای مالی و کاری داشتهاند.
وی به جرم خود که طراحی نقشه آدمربایی، تهدید و اخاذی بوده، اقرار کرد و گفت تنها انگیزهاش رسیدن به طلبش بوده است.
متهم در ادامه گفت: ۲سال قبل به مرد برجساز چند قطعه زمین فروختم و وکالت دادم تا اسناد زمین به نام او منتقل شود. برای این معامله مبلغ بسیار ناچیزی گرفتم و اصل پول را قرار شد چند روز آینده مرد برجساز به من بپردازد. چون ما با هم مراودههای کاری داشتیم و رابطه ما خیلی نزدیک بود. هرگز فکرش را نمیکردم او سرم کلاه بگذارد و از پرداخت پول شانه خالی کند. او ادامه داد: از ۲سال قبل مدام به این مرد زنگ زدم و مرتب به دیدنش رفتم تا به پولم برسم اما فایدهای نداشت. اوایل میگفت شرایط کاری اصلا خوب نیست اما بعد متوجه شدم در چندین منطقه ساختمان ساخته و حسابش پر از پول است. وی ادامه داد: نهتنها پول زمینها را که ۲سال قبل توافق کردیم به من پرداخت نکرده، بلکه در این ۲سال تورم هم باعث شده ارزش آن زمینها چند برابر شود. همین باعث شد تا برای رسیدن به پولم نقشه آدمربایی بکشم و برای این کار از ۵نفر کمک خواستم. آنها هم بهخاطر پول وارد این بازی شدند اما به این قسمت ماجرا فکر نکرده بودم. اینکه خانواده مرد برجساز شکایت کنند و من دستم رو شود. حالا که دستگیر شدم و آبرویم رفته، بهشدت پشیمانم از جرمی که مرتکب شدهام.
صاحب نمایشگاه اتومبیل و یکی از همدستان او که دستگیر شدهاند، با دستور قاضی حبیبالله صادقی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتهاند و تحقیقات برای بازداشت ۴متهم دیگر این گروه ادامه دارد.
نظر شما