خشایار نادی*: در تمام دنیا مرسوم است که بستههای تسهیلاتی مسکن به عنوان مهمترین هزینه بسته معیشتی زندگی با حداقل بهره بانکی به مردم داده میشود. همچنین ۸۰ درصد مبلغ خرید مسکن را دولتها به مردم ارائه میدهند. در صورتی که در ایران هزینه مسکن کمرشکن است و تسهیلات با سود بالا در این حوزه به مردم داده میشود. سیاستهای غلط در حوزه مسکن باید اصلاح شود. عوامل مختلفی در این حوزه تاثیر گذارند مانند بحث خانههای خالی و فعالیت دلالان و سوداگران که به صورت قطره چکانی مسکن را وارد بازار و به سودهای بسیار زیادی دست پیدا میکنند. از این مسیر در بازار تنش ایجاد میشود و نظم بازار از بین میرود.
در این حوزه اگر نظارت کافی توسط ارگانهای مسئول صورت بگیرد بسیاری از مشکلات ایجاد شده قابل کنترل خواهند بود. برای تولید مسکن این امکان وجود دارد که از مالیات بر خانههای خالی استفاده شود. باید شم مدیریتی قوی و میدانی برای رفع مشکل در این حوزه وجود داشته باشد.
یعنی مدیران باید در این حوزه تجربه کافی داشته باشند و از وعده و شعار دوری کنند و بر عمل تمرکز یابند. در حوزه مسکن مدیران باید به میدان وارد شوند و برای رفع مشکلات این حوزه تمام وقت کار کنند. دولت نیز باید تسهیلات لازم را در اختیار سازندگان و سرمایه گذاران قرار دهد. از سوی دیگر نیاز است که نظارت جامع بر حق بنگاهی صورت بگیرد. در همه جای دنیا بر بازار مسکن نظارت مستقیم و مداوم صورت میگیرد اما در کشور ما بدین صورت نیست. حوزه مسکن در کشور ما نیاز به نظارت شدیدی دارد و در سطوح مختلف این نیاز احساس میشود. این نظارت باید توسط ارگانهای دولتی، نظارتی و قضائی صورت بگیرد. برای کنترل قیمت مسکن نیز نیاز است مالیاتهای سنگینی برای خانههای خالی در نظر گرفته شود. همچنین باید افرادی که مالک چندین خانه هستند نیز مالیات بدهند تا این فرهنگ و نگرش در جامعه ما تغییر کند که مسکن سرمایه است.
شهرداریها در بحث صدور پروانه و ارائه تسهیلات باید حداقل زمان را در نظر بگیرند تا پروندههای مورد نیاز سریعا صادر شوند. پروسه صدور پروانه امروز چندین ماه به طول میانجامد در حالی که در مدت زمان کوتاهتر این کار ممکن است. در حوزه صدور پرونده همچنین نیاز است که از مدیران کارآمد استفاده شود. به دلیلعدم اجرای قوانین مربوط به تولید مسکن، مالیات، نظارت و... در حوزه مسکن نگاه سرمایهای به مسکن در کشور ما شکل گرفته است. امروز مسکن در کشور ما به یک کالای سرمایهای و لوکس تبدیل شده است؛ در چند سال گذشته با توجه به مشکلات عرضه، برخی از افراد به احتکار مسکن روی آورده اند.
برخی از افراد مالک چندین هزار واحد مسکونی هستند و برای جلوگیری از سرمایه پنداری مسکن باید زمینه عرضه هموار شود. باید با تغییر نگرشها و سیاست گذاریهای درست این مشکلات حل شود در غیر این صورت در آینده دچار چالشهای بیشتری خواهیم شد. تا زمانی که حجم بالای نقدینگی در جامعه به سمت تولید سوق داده نشود قطعا مشکلات ادامه دار خواهند بود. نقدینگی بالا باعث افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی میشود. تا زمانی که برخورد جدی با احتکارکنندگان مسکن صورت نگیرد بسیاری از مشکلات این حوزه حل نشده باقی خواهند ماند. بسیاری از طرحهای اجرا شده در حوزه مسکن تاثیرگذار نبودهاند زیرا دستگاههای متولی با یکدیگر هماهنگی کافی نداشته اند.
طرح مالیات بر خانههای خالی باید سریعا عملیاتی شود و این یکی از ابزارهای مهم در دسترس است. از طریق قبوض به راحتی میتوان متوجه شد که چه خانههایی خالی هستند و سپس اطلاعات لازم را در اختیار نهادهای مالیاتی ذیربط قرار داد. هنوز در شهرهای بزرگ خانههای خالی به طور کاملی شناسایی نشدهاند و این نشان میدهد که در این حوزه اصلا عملکرد خوبی وجود ندارد. تعداد بالای خانههای خالی باعث میشود تناسب عرضه و تقاضا در بازار از بین برود و تقاضای کاذب ایجاد شود. همچنین در ادامه هزینه مسکن بسیار افزایش پیدا میکند و بر طبقه پایین جامعه فشار زیادی وارد میشود. بیش از ۲میلیون مسکن خالی در کشور وجود دارد که اگر این موارد شناسایی شوند قیمتها در این حوزه تا حدودی کاهش پیدا میکنند.
*کارشناس اقتصادی
نظر شما