حث‌ها درباره جنبش جلیقه‌زردها همچنان ادامه دارد و مسائل بسیاری همچنان ناگفته باقی مانده‌ است. برای ما که در ایران سرشار از تاریخ انقلاب‌ها و جنبش‌ها هستیم، نظارت و آگاهی بر رویدادها و نظریه‌های این جنبش اهمیت اساسی ودرس‌های فراوان دارد

ژیسلان کوتار راننده‌مکانیکی است که برای نخستین‌بار ایده جلیقه زرد را برای بیان اعتراض‌ها در فرانسه مطرح کرد. او می‌گوید: «بسیار دیر بیدار شدیم و اکنون باید برای جبران بجنگیم». در تصویری از قیام پاریس، زنی خشمگین بر زمین می‌نشیند و عصیانگرانه فریاد می‌زند: «ما گرسنه‌ایم؛ کسی از ما حمایت نمی‌کند. چیزی جز جان برایم نمانده. جانِ ما را هم بگیرید». اما آخرالزمانی‌ترین تصویر آنجاست که در پس‌زمینه دود و آتش و درخت کریسمسی در گوشه‌ی تصویر، زنی درست چشم‌درچشم دوربین رقصی غریب را آغاز می‌کند و گاه برخی برای لحظه‌ای به او ملحق می‌شوند.

یک ویژگی جنبش جلیقه‌زردها سازماندهی اینترنتی آن است که با طرح یک پیشنهاد شخصی در فیس‌بوک آغاز شد. وی از شهروندان خواست در اعتراض به افزایش مالیات سوخت طوماری را امضا کنند که اکنون نام یک میلیون نفر را در پای خود دارد. بنابراین سازمان‌های بوروکراتیک نقشی در تکوین و سازماندهیِ این حرکت نداشتند و تنها پس از آغاز اعتراض‌ها بود که حزب کمونیست از مطالبات جنبش و حزب سوسیالیست از خودِ جنبش حمایت کرده‌‌اند. بدنه جنبش را نیز به‌وضوح طبقات و گروه‌های حاشیه‌ای، مانند نواحی روستایی فرانسه و ساکنان خانه‌های سازمانی در شهرهای کوچک یا حاشیه‌نشین‌های کلان‌شهرها، تشکیل می‌دهند که سندیکاهای کارگری و گروه‌های ضدنژادپرستی و تبعیض‌های جنسیتی نیز بدان افزوده شده‌اند.

جلیقه‌زردها در منشوری مطالبات خود را در سه سطح اقتصادی‌اشتغال، سیاست، بهداشت و ژئوپولیتیک و در ۲۶ بند مطرح کرده‌اند. مهم‌ترین این درخواست‌ها عبارتند از افزایش ۴۰ درصدی حداقل دستمزد، افزایش استخدام در بخش عمومی، توقف خصوصی‌سازی‌ها، برنامه‌ریزی برای ساخت پنج میلیون مسکن، چهار برابر کردن بودجه اختصاصی برای تأمین عدالت اجتماعی، شکستن انحصار رسانه‌ای، خروج از ناتو، خروج از اتحادیه اروپا و جلوگیری از مهاجرت‌هایی است که امکان پذیرش و ادغام آن‌ها در جامعه‌ی فرانسه وجود ندارد.

نظریه انتقادیِ کلی در تفسیر رویدادها بیشتر معطوف به نمونه‌وار بودنِ فرانسه است و اینکه جنبش اخیر حاصل بحران سیاست‌ها و اقتصاد نئولیبرال است که اکنون در فرانسه بیش از هر کجای دیگر با واکنش‌های اعتراضی روبه‌رو شده است.

فیلسوف ایتالیایی، آنتونیو نگری، نیز پدیده جلیقه‌زردها را جنبشی می‌داند مربوط به «انبوه خلق» که چون سربرآورده از جنبش‌های سنتیِ سندیکایی یا حزبی نیست طغیانی است در برابر فلاکت‌های حاصل از اصلاحات لیبرالی و بیان و تجلی آلام اجتماعیِ عظیمی است که تابه‌حال تلنبار شده است آن را گروه‌های کوچک ‌چپ -و نه سندیکاها و احزاب- از درون انفجارهای خشونت شهری سازماندهی می‌کنند. نگری از این بحث‌ها نتیجه می‌گیرد: «اگر این جنبش سازمان‌دهی نشود، نظام سیاسی موجود «انبوه خلقی» از این نوع را خنثی خواهد کرد». او معتقد است «پاد قدرت» و ایجاد «قدرت دوگانه» و تلاش برای فرم‌های جدید سازماندهی جنبش را حفظ خواهند کرد؛ نه احزاب و سازمان‌های بوروکراتیک که خود را با نظم موجود وفق می‌دهند.

دیگر فیلسوف چپگرا، شانتال موفه، نیز زمانه کنونی را عصر پسادموکراسی می‌نامد که وجود بحران نمایندگیِ سیاسی و بحران نظام اقتصادی نئولیبرال، تفاوت‌های میانِ راستِ میانه و چپ میانه را از میان برده و صندوق‌های رأی را بی‌اعتبار کرده است. و مردم دیگر دلیلی برای رأی دادن نمی‌بینند و با خود می‌گویند «رأی داریم، اما صدا نداریم».

موفه ضرورت‌های تداوم جنبش را به این ترتیب برمی‌‌شمرد: ۱- با بودن اکثریت مجلس در دست دولت، اکنون فقط در خیابان می‌توان به سیاست‌های دولت انتقاد کرد؛ ۲- وحدت مطالبات فمنیستی و ضدنژادپرستانه با طبقه کارگر برای ایجاد یک جنبش سیاسی چپگرا ضروری است؛ ۳- وجود یک رهبر، مطالبات و سیاست‌ها را منضبط و سازماندهی و احساسات جنبش را برمی‌انگیزد. این به معنای مهم بودن احساسات در سیاست است، یعنی همان‌ چیزی که تکنوکرات‌ها به‌کلی فراموش کرده‌اند؛ ۴- جنبش، از یک سو، هر چیزی را که به احزاب سیاسی و نظام حاکم ربط پیدا کند پس می‌زنند و از سوی دیگر، اگر جنبش صورت نهادی و سازماندهی‌شده پیدا نکند، شکل خطرناکی پیدا خواهد کرد و احتمالاً موضع دست راستی پیدا می‌کند.

بحث‌ها درباره جنبش جلیقه‌زردها همچنان ادامه دارد و مسائل بسیاری همچنان ناگفته باقی مانده‌ است. برای ما که در ایران سرشار از تاریخ انقلاب‌ها و جنبش‌ها هستیم، نظارت و آگاهی بر رویدادها و نظریه‌های این جنبش اهمیت اساسی ودرس‌های فراوان دارد و بیش از همه روشنفکران ما ممکن است به این پرسش بیاندیشند که رویدادهای مهم دورانشان را چگونه در قالب نظریه بیان کنند تا اعتبار، اهمیت، الهام‌بخشی و پیوستگی تاریخی خویش را از دست ندهند.

علیرضا رجایی / نشریه ایران فردا

کد خبرنگار: ۵
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***