به گزارش سلام نو، بدون هیچ شکی شنبه 4 اسفند 1397 علی رضا منصوریان هر کجایی که باشد نمیتواند شب آرامی را سپری کند.
چه بخواهیم چه نخواهیم علی منصوریان یک نام معمولی در تاریخ باشگاه استقلال نیست. چرا که برای درک یک بازیکن باید حتماً در عصرآن بازیکن حضور داشته باشی. روزهایی که او با تکنیک نابش و با پا عوض کردنهای بی نقصش در جام ماه رمضان دل هرهواداری را برد و خیلی زود تبدیل به شمارهای هفده ای شد که مدتها بود در سکوها در جستجوی یک ستاره به دنبالش میگشتیم.
منصوریان برای مدتها تنها نماینده استقلالیها در محبوبترین نسل تیم ملی به شمارمی آمد و تابلوی تعویضش تلخترین قاب جهان بود.
اغراق نیست اگر بگوییم شاید خیلی از افراد درابتدای جذب به فوتبال صرفاً به خاطر منصوریان استقلالی شدند و چه بسیار کسانی که به خاطر دیدن فوتبال او پا به ورزشگاه میگذاشتند.
میخواهم پایم را فراتر بگذارم و ازاولین حضورش در استقلال که به عنوان یک جوان محجوب و دوست داشتنی از پارس خودرو به استقلال آمد تا آخرین روز فوتبالش که در فینال جام حذفی ازدنیای فوتبال خداحافظی کرد را عصر منصوریان بنامیم چرا که محضرش را درک کردیم.
به انتظار بازگشتش به عنوان سرمربی استقلال تمام فصل را پشت سرگذاشتیم تا با استقبالی بی نظیر به اوخوش آمد بگوییم. اما روزگار بر وفق مراد پیش نرفت تا در یکی از تاریکترین شبهای استقلال او را به عنوان سرمربی استقلال یافتیم.
حالا امشب علیرضا منصوریان با مرور تمام این خاطرات تلخ و شیرین که خاصیت دنیای فوتبال است شب را به صبح میرساند تا یک بار دیگر چشم در چشم کسانی شود که عمرش را به پای آنها گذاشته است.
اینکه فردا او با چه رویکردی رو به روی تیم سابقش قرار میگیرد اهمیت چندانی ندارد، مهم آن است که فوتبال استاد چیدن این پازلهایی است که از دست هیچ پدیدهای ساخته نیست.