به گزارش سلام نو، گفت و گوی خبرگزاری سیناپرس با دکتر مهدی زارع، زمین شناس، استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم
از دیدگاه زمینشناسی و جغرافیایی ایران دارای شرایط و محیطی بسیار پویا و متنوع است. این پویایی زمین، از طرفی منابع طبیعی با ارزشی نظیر جنگلها، معادن و ذخایر نفت و گاز را دراختیار ما قرار داده و از سوی دیگر موجب وقوع مخاطرات طبیعی نظیر زمینلرزه، سیل، زمینلغزش، فرونشست و... شده است. در این بین کلانشهر تهران بهعنوان بزرگترین و پرجمعیتترین شهر ایران، با توجه به شرایط جغرافیایی و زمینشناسی خاص خود، با مخاطرات زمینشناختی و آبوهوایی مختلفی روبهرو است. سیل از جمله این مخاطرات است. تجربه وقوع سیل در دره کن و روستاهای کرج، موید خطر این سانحه طبیعی در منطقه تهران و اطراف است. واکاویی و بررسی مسایل زمین شناسی وقوع سیل در ایران و تهران بهانه ای شد تا گفت و گویی با دکتر مهدی زارع، زمین شناس، استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم انجام دهیم.
آیا وقوع سیل های اخیر در ایران قابل پیش بینی بود؟ اصولا از نظر زمین شناسی امکان روی دادن چنین رخدادهایی قابل پیش بینی است؟
بله چنین حوادثی از نظر زمین شناسی، زمین شناسی رودخانه ها و پیش بینی وضعیت زمین شناسی اقلیمی قابل پیش بینی و همچنین قابل هشدار هستند. با بررسی زمین شناسی زیست محیطی، گستره استانهای لرستان، گلستان، خوزستان و سیستان و بلوچستان (که بیشترین خسارتهای را در بارشهای اخیر دیده اند) می شد و می شود برآورد کرد (و برآورد هم شده بود) که کدام پهنه ها آسیب پذیرند، کدام نواحی سیل خیز هستند؟ کدام سازه ها نباید ساخته می شد و کدام بخش از شهرها نباید توسعه مییافت. البته علم هواشناسی و هیدرولوژی نیز به کمک این مساله می آیند. به باور من حتی با اهمیت دادن به همین امکانات موجود در کشور و استفاده علمی از همین زیرساخت موجود و اطلاعات بین المللی می شد و میشود که به محل نسبتا دقیق و بازه زمانی رخداد سیلی پی برد. هنوز هم به باور من از همین دانشها و امکانات که از سوی دانشمندان به کار گرفته میشود، باید به پیش بینی سیل های بعدی و سوانح ناشی از آن پرداخت.
آیا وقوع چنین سیل هایی ارتباطی با زمین لرزه دارند؟ چرا هنگام رخ دادن سیل شاهد ایجاد زمین لرزه های کم ریشتر بودیم؟
رخداد سیل معمولا در پهنه های گسله با توجه به جنس خاک سطحی و امکان نفوذ آب در شکستگی ها می تواند با رخداد زلزلههای کوچک با بزرگای کمتر از 2.5 همراه شود. اگر محدوده سیلابی با پدیده هایی مانند کارست(پدیده خوردگی و انحلال تودهسنگهای کربناته از قبیل آهک، سنگ گچ و دولومیت) امکان نفوذ بیشتر آب به صفحه گسلها فرآهم کند، در آن صورت فراوان تر شدن زمین لرزه ها قابل انتظار تر است. در مورد سیل برای تحریک رخداد زمین لرزه های شدید (با بزرگای بیش از 6)، بعضی زمین شناسان و زلزله شناسان بر این نظرند که اگر میزان بارندگی در حد مثلا 3 تا 5 برابر متوسط بارندگی سالانه در یک بازه زمانی کوتاه و سپس سیل و در یک پهنه زمین ساختی فعال و محل گسلهای فعال رخ دهد ، در آن صورت میتوان احتمال تحریک وقوع زمین لرزه شدید را هم داد. در نواحی سیل زده در فروردین 98 چنین پهنه های گسله ای وجود دارد.
وقوع چنین سیلاب هایی در تهران می تواند همراه با چه مخاطرات زمین شناسی باشد؟
در تهران وقوع سیلاب، به ویژه سیلاب جریانی و سیلاب واریزه ای (ناشی از زمین لغزش ها) در هنگام بارندگیهای شدید به ویژه اگر با زمین لرزه ای حتی کوچک یا متوسط (با بزرگای 4 یا 5 و کمتر از آن) رخ دهد، می توانیم با لغزش دامنه های شمال تهران و روان شدن سیلاب واریزههای به ویژه در رود دره های تهران که اکنون اکثرشان بزرگراه های شمالی-جنوبی تهران هستند، مواجه شویم و همین موضوع می تواند به فاجعه منجر شود. ضمنا به نام ساماندهی رود دره ها، مداخلات مختلفی در این رود دره ها برای ساختن بوستان ها (از جمله بوستان نهج البلاغه و بوستان جوانمردان و ...) انجام شده است. این اتفاق موجب مخاطره آمیز شدن این دره ها شده و اگر سیلی واریزه ای رخ دهد، مساله به فاجعه ای جبران ناپذیر در تهران میانجامد. تا دیر نشده باید وضعیت دره ها را هرچه ممکن است به شرایط طبیعی آنها برگردانیم. باید از مداخله و ساخت خانه و آپارتمان و توسعه شهر و محله ها، در چنین نواحی اجتناب شود و تمامی بنا های ساخته شده در دره ها و حریم رودها تخریب و دره ها پاک سازی شوند.
آیا می توان با مدیریت بحران خوب از وقوع چنین حوادثی پیشگیری کرد؟ مدیریت بحران ایران را در سیل های اخیر چگونه ارزیابی می کنید؟
با مدیریت کاهش ریسک که بیشتر پیشگیرانه است می توان از خسارتهای بعد از سوانح طبیعی اجتناب کرد. وقتی ابعاد رخداد از ظرفیت ما برای پاسخ به حادثه فراتر باشد و آمادگی لازم نداشته باشیم با بحران مواجه می شویم، به این ترتیب می توان گفت که ما اگر شاهد بحران در منطقههای مختلف شده ایم ، برای سیل های اخیر آمادگی نداشته ایم. از شیوه پاسخ به این رخداد ها می توان دریافت که برای مراحل بعد از وقوع سیلاب هم آمادگی کافی نداشته ایم. همچنان با فقدان فرماندهی واحد و نبود برنامه راهبردی، ما با ناهماهنگی زیاد در مدیریت بحران مواجه شدیم. در چنین وضعی می توانید تصور کنید که ما هر سانحه ای با هزینه هایی بسیار بیشتر از آنچه لازم است، مدیریت می کنیم و عملا خسارتهایی را با پرداخت و هزینه کردن مجبوریم جبران کنیم که اگر پیشگیری درست کرده بودیم، این هزینه ها می توانست حتی به یک دهم وضع کنونی کاهش یابد. ضمنا از مصائب و مشکلات مردم منطقه سانحه دیده کاسته شود و نارضایتی مردم بعد از رخداد چنین حوادثی نیز بسیار کمتر شود. برای نیل به چنین هدفی، چاره ای نداریم جز اینکه از نیروهای متخصص و توانمند استفاده کنیم، سازماندهی مدیریت بحران در کشورمان را بر اساس علم، عقل و واقعیت، شروع کنیم. در وضع کنونی عملا چنان است که هر اتفاقی که بیافتد و هر گروه مسئولی هر کاری لازمی (وظیفه) را انجام بدهد یا ندهد، وضعی طبیعی و عادی تلقی می شود و مسئولان هم همواره می توانند یا تعریف کردن از کارهایی که کرده اند و تصور اینکه کار درستی میکنند، انتظار تشویق و سپاسگزاری داشته باشند./خبرآنلاین