به گزارش سلام نو، آمریکا به خیال خود هر روز دایره فشارهایش را تنگتر میکند. رویایشان مدام این است که با ایرانهراسی ته دل مردم را خالی کنند. از تهدید همسایگان و شرکای اقتصادی تا فرستادن ناوگروه جنگی. در دل این تهدیدها ایران سیاستی جدید در پیش گرفته. روحانی میگوید سیاست ما سیاست جنگ نیست و درهای مذاکره باز است اما ایران از امروز مراوداتش در چارچوب برجام را با مدلی جدید ادامه میدهد.
در دل این تهدیدهای خارجی و سیاستگذاریهای متقابل اما گروهی از درون کشور التهاب زایی میکنند. در چنین شرایطی سیاست داخلی مان چه باید باشد؟ این پرسشی است از علی ربیعی به عنوان یک کارشناس مسایل اجتماعی و البته تحلیلگر سیاسی . او که روی پروژههای ابرقدرتها برای فشار تحریم مطالعه دارد، سعی کرده رفتارهای تیم ترامپ و راهکارهای مقابله با آن را تشریح کرده است.
+ با وجودی که جامعه در فشار روانی و استرس تحریم اقتصادی به سر می برد عده ای با شایعه هایی مثل بحران نفت یا حمله آمریکا به ایران جو حاکم بر کشور را متشنج می کنند؟
برای درک چنین فضایی که چند سالی است بر جامعه حاکم شده ، لازم است به بررسی دو مفهوم بپردازیم. یکی مفهومی که دید کلی از این پدیده تحریم در ذهن ایجاد کند و مفهومی که مختص جامعه خودمان است. به طور کلی در دوره ای که شاهد جنگ های فیزیکی و غیرفیزیکی در غالب فشارهای اقتصادی و تحریم هستیم بخشی از برنامه عملیاتی دشمنان مبتنی بر فروپاشی ذهنی یک جامعه است که این شامل ایجاد ناامیدی، دگرگونی ذهنی و سپس تحمیل یک فشار برای ایجاد فروپاشی فیزیکی جامعه است. این سناریو از دوران جنگ سرد رایج شده. دورانی که رادیوها افسار اذهان را در دست گرفته بودند و سرانجام باعث اتفاقات بسیاری در جهان شدند که از جمله مهم ترین آنها رادیو پراگ بود. از دیگر نمونه های تاریخی این سناریوها، مقابله اتحاد جماهیر شوروی در برابر آمریکا بود. مقابله ای که بیش از جنگ فیزیکی جنگ افکار و رسانه ها بود و غربی ها بیش از شرقی ها به آن تسلط داشتند. در آن زمان شوروی از خط فکری مارکسیسیتی جهانی پیروی می کرد. خط فکری که در مقابله با امپریالیسم شکل گرفته بود. اما آمریکایی ها از رادیو و سینما استفاده می کردند. ابزارهایی که نهایتا سبب پیروزی آمریکا و فروپاشی شوروی شد. و این همان جامعه شناسی عملیات روانی است.
+راه نجات از این وضعیت را در چه کاری می بینید.
ابتدا پیشنهاد می کنم در شرایط کنونی ایران یک بار کتاب "هنر تحریم" را مطالعه کنید. چرا که در آن به خوبی به برنامه ها و بازی های روانی و فشارهای اقتصادی که آمریکا برای ایران و کشورهای مشابه در نظر گرفته است را مورد بررسی قرار می دهد. جالب است که بدانید تنها 400 نفر از کارکنان وزارت دارایی آمریکا نیستند که تحریم ایران را دنبال می کنند و عقبه ای بیش از این تمرکز خود را بر روی روان جامعه ایران گذاشته اند که شایعه، بخشی از این عملیات است. آمریکایی های جنگ طلب معتقد بودند با تحریم و برهم خوردن تعادل اقتصادی و معیشتی در ایران بلافاصله جامعه آماده پذیرش حرکت های روانی و به دنبال آن حرکت های اجتماعی و اعتراضات خیابانی خواهد بود. جالب اینجاست که در کتاب هنر تحریم به این نکته نیز اشاره می شود که آمریکا حتی برای محصولات وارداتی ایران نیز به گونه ای برنامه ریزی می کند که کالاهای لوکس آن چنان در بازارها به چشم بخورد که فضای مقایسه ای و نابرابری ادراکی در ذهن عامه مردم ایجاد شود. البته رسانه هایی چون صدای آمریکا که مستقیما برای آنها کار میکنند چنین مسئولیتی را برعهده ندارند و این از سنت های گذشته آمریکا بوده است.
بخشی از این تاثیرات را رسانه های محلی که در خارج کشور ساکن اند برعهده می گیرند. اکنون برخی از وب سایت های خبری خارجی هستند که دستگاه های اطلاعاتی آمریکا آنها را تغذیه و برنامه ریزی میکنند و معمولا شخصیت های موثر جامعه را مورد حمله های نفاق برانگیز خود قرار می دهند.
از دیگر راهکارهایی که این رسانه ها در پیش می گیرند مغوله امیدزدایی اجتماعی است. در این شرایط نیز عده ای که مخالف دولت هستند فکر می کنند با تهاجم به دولت اصلاحات دولت ازبین می رود اما درواقع تنها نوعی همسویی با این اقدامات رسانه های خارجی صورت می گیرد.
+اما راهکاری برای برون رفت و مقابله هم وجود دارد؟
از نظر من راه حل رهایی از این شرایط آزادی قلم در ایران است. بگذاریم در ایران همه صداها شنیده شوند. هرچند برخی صداها ممکن است به مذاق ما خوش نیاید اما در مجموع این ها صداهای ملی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. هر صدای نقد و انتقاد در ایران صدای ملی ایران است.
شفافیت و پاسخگویی را بیشتر کنیم. اعتماد رسانه ای را به جامعه بازگردانیم. من نگران بسیاری از روزنامه ها هستم .روزنامه ها با مسئولیت می نویسند و این دلیلی برآن نیست که به انزوا کشیده شوند. روزنامه نگاری باید تقویت شود و نوشتن مسئولانه و منتقدانه بی پروا را تقویت کنیم. هر کشوری که در قلم دچار مشکل شده است، مشکلش را باید همین امروز حل کند. این از دیدگاه من مهمترین راه حل برای شرایط کنونی جامعه و بزرگترین پاسخ به عملیات روانی بر روی افکار عمومی ایران است. دومین مورد مهم آموزش به مردم است. ما باید روی سواد رسانه ای مردم کار کنیم. سومین راه حل ارتباط بیشتر نحبگان با مردم است. حتی نخبگانی که نسبت به حاکمیت دگر اندیش اند. اما باز هم باید ارتباطمان را با نحبگان و منتقدان بیشتر کنیم و اجازه دهیم که نخبگان به عنوان میانجی مردم عمل کنند. این سبب افزایش اعتماد داخلی می شود. هیچ راه فیزیکی و دیگری وجود ندارد و تنها صادق بودن با مردم، افزایش میانجی ها و شنیدن صداهای ملی است که می تواند آثار دگرگونی های ذهنی که آمریکا بر اذهان مردم برجا گذاشته است را کاهش دهد./خبرآنلاین