سلام نو – سرویس ورزشی: لیگ برتر فوتبال ایران امسال لیگ جذابی بود، لیگی که مثل لیگ برتر انگلیس تعیین و تکلیف قهرمانی به هفته آخر کشیده و حتی برای سقوط نکردن هم رقابتی سنگین در جریان بود، با همه اینها لیگ برتر فوتبال ایران امسال یک بحران اساسی داشت که حتی رقابتهای سنگین و جذاب این فصل را تحت شعاع قرار داد، بحرانی به نام بحران داوری که اخیرا به اظهار نظر وزیر ورزش هم منتهی شده.
اگر تا پیش از این مرسوم بود که فقط بازیکنان یا مربیان در کنار تماشاگران به داوری معترض باشند امسال کار به مدیران عامل کشید و حتی برخی تیمها و مربیها این اعتراضات را برنامهریزی شده دانستند و هواداران به همین دلیل پرسپولیس را تیم حکومتی نامیدند که وزیر ورزش پرسپولیسی دنبال قهرمان کردن آن است!
این اعتراضات اگر در لیگ برتر با فشار مطبوعاتی و فحش تماشاگران خاتمه مییابد در لیگهای پایینتر به زد و خورد و مجروح شدن داور منجر میشود و به شدت خطرناک است.
داوران ایرانی مثل دیگر داوران فوتبال
این که داوران فوتبال اشتباه دارند امری قطعی است و حتی با حضور کمک داور ویدئویی هم ما گاهی شاهد اشتباهاتی عجیب هستیم که گریز ناپذیر است.
از سوی دیگر اندک داورانی نیز فاسد هستند و رشوه میگیرند یا از سر علاقه به تیمی سوت میزنند، چناچه در ایران، انگلیس و ایتالیا و دیگر لیگها چنین داورانی حضور دارند و ما خاطره محرومیت آنان را در ذهن داریم.
مسئله اما اینجا است که با تمام این اشتباهات و گناهها داوران فوتبال ایران آن چنان وضعیت بدتر از لیگ برتر فوتبال ایران ندارند و چه بسا چند گام نیز جلوتر از فوتبال کشورمان باشند. علیرضا فغانی داوری بود که به مراحل پایانی جام جهانی رسید ولی تیم فوتبال ما یک بار هم از گروهش صعود نکرده است!
اعتراضها و اتهام مجانی بزن!
اعتراض به داوری در اروپا برای شما جریمه سنگینی در پی دارد، حتی اگر رونالدو و مسی یا سرالکس فرگوسن، آرسن ونگر و مورینیو باشید، ولی در ایران اعتراض چنان مرسوم شده که برخی از مصداقهای بیاحترامی و اعتراض به داور در جهان در ایران امری عادی، مرسوم و قانونی جلوه میکند.
مسعود مرادی ، کارشناس داوری، در پاسخ به چرایی تفاوت اعتراضات به داوری در ایران و دیگر نقاط جهان پیش از این به سلام نو گفته بود: این که شکل اعتراضات به داوری در ایران متفاوت با دیگر نقاط جهان است به این بر میگردد که نگرش به فوتبال حرفهای نیست و همه صرفا به دنبال نتیجه گرفتن هستند و در صورت نتیجه نگرفتن به دنبال این هستند که این عدم نتیجهگیری را به نوعی توجیه کنند.
مصداق حرف مسعود مرادی را در اعتراض اخیر فرهاد مجیدی جستوجو کنید که بعد از شکست تیمش و اشتباه داور مسابقه به وزیر و معاونش اتهام میزند که با برنامه ریزی و داوری جهت دار میخواهند پرسپولیس را قهرمان کنند ولی چند دقیقه بعد حرفش را پس میگیرد و میگوید داورها در میدان مسابقه تحت تاثیر طرفداری معاون وزیر خارجه از پرسپولیس قرار میگیرند.
در قصه فرهاد مجیدی چون اعتراض به سلطانیفر هزینهزا است او حرفش را پس میگیرد و از وزیر تمجید میکند ولی همچنان به داور تهمت میزند. دفعه اول داوران را بازیچه وزیر میداند و دفعه دوم انسانهایی چنان سست که تحت تاثیر طرفداری معاون وزیر خارجه قرار بگیرند. به همین سادگی تهمت زده میشود و مجیدی هزینهای بابت این توهین نمیدهد.
بحرانی که فوتبال را زمینگیر میکند
این مدل اعتراضات هرچند در فوتبال ایران گاه و بیگاه به نتیجه هم میرسد و اتفاقا تیمها را از بحران خارج میکند، اما تا تیمهای ایرانی کمی از ایران آن طرفتر میروند مشکل شروع میشود.
آخرین نمونه این اعتراضات تلخ و بدحاصل اعتراض دستجمعی بازیکنان تیم ملی به داور در بازی ایران و ژاپن در جام ملتهای آسیا است که باعث شد ایران یک گل دریافت کند و به سادگی هرچه تمامتر دستش از جام کوتاه بماند.
آن چنان که حسین عبدی مربی سابق پرسپولیس به درستی اشاره میکند" اعتراض داوری در این سطح صورت خوشی ندارد. این موضوع در درجه اول به اعتبار فوتبال و در ادامه به وجه بین المللی داوران ایران آسیب می زند."
این چنین اعتراض کردن نه تنها آبروی فوتبال ایران را در سطح بین المللی میبرد بلکه اشتباهات داوری را در اذهان عادی میکند و برخورد با فسادهای احتمالی این حوزه را دشوار میکند.