سلام نو – سرویس بین الملل: حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی ایران پس از دیدار با نخست وزیر ژاپن به سرعت عازم دوشنبه پایتخت تاجیکستان شد تا در نوزدهمین اجلاس سازمان همکاری شانگهای حضور یابد جایی که دو متحد اصلی ایران یعنی چین و روسیه نیز حضور دارند.
سازمان همکاری شانگهای سازمانی بین دولتی است که برای همکاریهای چندجانبه سیاسی، اقتصادی و امنیتی بنیان گذاشته شد. چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، پاکستان و هند اعضای اصلی و ایران، مغولستان، افغانستان و بلاروس اعضای ناظر این سازمان هستند.
حسن روحانی در این نشست به عنوان یکی از سخنرانان حضور داشت و بار دیگر بر مواضع اصولی ایران در سیاست خارجی، برجام و آمریکا تاکید کرد و گفت:
برجام دستاورد مهم دیپلماسی چندجانبه است که اثبات کرد چنانچه اراده سیاسی لازم وجود داشته باشد میتوان، برای حل هر مشکلی به جای تحریم و جنگ از طریق گفتوگو و مصالحه بهتر به نتیجه رسید. جمهوری اسلامی ایران به تصریح ۱۵ گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی به کلیه تعهدات خویش عمل کرده است، اما متاسفانه آمریکا بهطور یکجانبه از برجام خارج شده و دیگر طرفها و کشورها را نیز مورد تهدید قرار میدهد تا قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، که خواستار روابط عادی تجاری با ایران است، را نقض کنند.
روحانی همچنین از تروریسم اقتصادی آمریکا و ضرورت مقابله با افراطگرایی سخن گفت و تاکید کرد که ایران جلوی صادر شدن تروریست به نقاط مختلف دنیا را گرفت.
حضور روحانی در اجلاس شانگهای، ارسال نامه رهبری توسط لاریجانی برای رییس جمهور چین و ارتباطات تنگاتنگ روسیه و ایران همه شاهد بر اوج گرفتن دوباره راهبرد نگاه به شرق در دیپلماسی ایران است، راهبردی که سابقهای سه دههای در سیاست خارجی ایران دارد و در دوران محمود احمدینژاد اوج گرفت.
با مستقر شدن دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی هرچند کارگزاران دولت میل داشتند که نگاه خود را به غرب و شرق به صورت متوازن معطوف کنند، اما در نهایت عدم تمایل نظام برای گفتوگو با آمریکا و بدعهدی آمریکا و اروپا باعث شد تا تنها همکاری با شرکای شرقی ممکن باشد، هرچند دولت هاشمی در دور دوم فعالیت خود توانست روابط با اروپا را تا حدی بهبود بخشد. البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که موفقیت اساسی هاشمی در سیاست خارجی توانایی او در بازسازی روابط با همسایگان ایران به خصوص اعراب بود.
با ظهور دولت اصلاحطلب محمد خاتمی تمرکز بر شرق کم شد و به دولت به طور جدی روی رابطه با اروپاییها از جمله فرانسه، آلمان، ایتالیا و البته کشورهای عربی بود. روابط ایران و اروپا آنچنان گسترده شد که حتی مذاکرات اتمی ایران هم با ترویئکایی اروپایی انجام شد، هرچند در انتهای دولت خاتمی با شکست مذاکرات روابط ایران و اروپا تضعیف شد.
با ظهور محمود احمدینژاد نگاه به شرق به مسئله اصلی دیپلماسی ایران تبدیل شد و در کنار آن آمریکای لاتین گرایی نیز به شکلی جدی از سوی رییس دولت مستقر پیگیری شد.
نکته این جا است که نگاه به شرق یک راهبر فرادولتی و کلان است. در سال 96 رهبر انقلاب در سخنانی سیاست خارجی ایران در رابطه با شرق را چنین تعریف کردند:
در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویّتهای امروز ماست.
علی اکبر ولایتی وزیر خارجه اسبق جمهوری اسلام ایران و مشاور رهبری اندکی بعد در گفتوگویی با تسنیم در تبیین این دیدگاه چنین گفت:
الف- شعار آرمانگرایانه «نه شرقی، نه غربی» علیه لیبرال دموکراسی و کمونیسم بود. شوروی و کمونیسم نابود شدند و روسیه پوتین نه تنها کمونیستی نیست، بلکه او روزهای مقدس به همراه اسقفها به کلیسا میرود. ب- مقام رهبری در عین عدم نفی غرب، گفتهاند که باید نگاه استراتژیک به شرق (روسیه، چین، هند، ژاپن، پاکستان، و...) داشته باشیم. برای اینکه اینک «همه دنیا نگاه به شرق دارند». پ- درحالیکه غربیها به رهبری آمریکا ایران را تحریم کردهاند، هیچ فرد عاقلی کشور را در بنبست قرار نمیدهد. اولاً: فروش نفت برای ایران حیاتی است و چین بزرگترین خریدار نفت ایران است. چین «نزدیک ۴۰ میلیارد دلار در سال از ما نفت خریداری میکند». ثانیاً: چین، روسیه و هند گفتهاند حتی به شرط تحریم آمریکاییها هم از ایران نفت خریداری خواهند کرد. ثالثاً: این کشورها که در تکنولوژی رشد چشمگیری داشته و در آینده حرف اول را خواهند زد، با انتقال تکنولوژی به ایران مشکلی ندارند. روسیه به ایران «اس ۳۰۰» فروخت. «ما برای اینکه نیازمندیهای پیشرفته دفاعیمان را از روسیه فراهم کنیم هیچ مشکلی نداریم. هماکنون تولید برق اتمی در بوشهر توسط روسها در حال انجام است». رابعاً: روسیه و چین در شورای امنیت سازمان ملل قطعنامههای ضد ایرانی را «وتو» میکنند. چین در اقتصاد و روسیه در صنایع دفاعی میتوانند نیازهای ایران را بر طرف سازند.
سرلشگر یحیی رحیم صفوی، فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مشاور نظامی رهبری نیز در تبیین این دیدگاه میگوید:
«از نظر سیاست خارجی بایستی نگاه ما به شرق باشد». برای اینکه، الف- درگیری و رقابتهای ژئواستراتژیکی آمریکا با روسیه و رقابتها و درگیریهای ژئواکونومیکی با چین و اتحادیه اروپا و یا برخی از کشورها مثل کره شمالی فرصت متحد شدن علیه یکجانبهگرایی آمریکا را پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار داده است.
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین ایران درباره مبانی نگاه به شرق در دیپلماسی میگوید:
سیاست نگاه به شرق یک مفهوم برگرفته از زمان دتانت است که آلمان غربی برای توسعه روابط جهانی خود غرب را کافی ندانست و به بلوک شرق و شوروی متمایل شد. رهبران این کشور براین باور بودند همه جانبه بودن روابط خارجی به استقلال و پیشرفت آنها کمک می کند که البته همین گونه هم شد.
امروز نیز با توجه به ناامیدی ایران از اروپا و درگیری با آمریکا به نظر میرسد نگاه به شرق امری گریز ناپذیر است، اما باید توجه داشت که بخش بزرگ از پیشرفتها شرق نیز حاصل تعامل با غرب است و حتی چین که در حال جنگ تجاری با آمریکا است یا روسیه که رقابت سیاسی و امنیتی و نظامی با آمریکا دارد روابط خود را با ایالات متحده غرب نکردهاند.
حال باید دید حسن روحانی چگونه راهبرد نگاه به شرق را عملیاتی میکند؟ مانند احمدینژاد، هاشمی یا با سبک و سیاق خوش به سراغ عملیاتی کردن آن میرود؟