بر اساس صحبتهای قادری، جیسون رضاییان با خواهرزاده آن مقام مسئول، تنها یک نشستوبرخاست ساده داشته که آن هم باعث سوءاستفاده جیسون رضاییان نشده است و خلاص! اما آن چه که از متن سریال برمیآید، نه یک نشستوبرخاست ساده بلکه نوعی همکاری و همیاری توسط خواهرزاده با این جاسوس آمریکایی است. سریال «گاندو» خود خواهرزاده را یک جاسوس معرفی کرده، در حالی که ادعای سازندگان، این نیست و آنها مدعیاند به خواهرزاده انگ جاسوسی نزدهاند.
بیشتر بخوانید: جیسون رضاییان و گاندو؛ سریالی که نظام را زیر سوال برد
۲- ماجرای جیسون این قدر بزرگ بود؟
جواد افشار کارگردان سریال «گاندو» در گفتوگو با برنامه «شهر فرنگ» شبکه خبر درباره واقعی بودن قصه و شخصیتها گفته است: «تمام شخصیتهای منفی و مثبت موبهمو مابهازای واقعی دارند؛ از مهم ترین تا کماهمیتترین. اما هوشمندی که سریال دارد، این است که کاراکترها را در همدیگر ادغام کرده؛ مثلاً از یک پرونده، بخشی را انتخاب کرده و این جا نمایش میدهد و از یک پرونده دیگر، کاراکتری را انتخاب کرده و این جا آورده است. همهچیز بر اساس یک پرونده مشخص نیست. شخصیت زنی داشتیم که در این شبکه فعالیت میکرده و تبدیل به مرد شده یا بر عکس.» در این باره هم گفتههای آقای کارگردان با آن چه از سریال می بینیم در تناقض است.
در ابتدای هر قسمت سریال، نوشته شده است: «این مجموعه بر اساس یک پرونده واقعی ساخته شده...» اما چیزی که در سریال نشان داده شده یک پرونده بسیار گسترده با حجم زیادی از جاسوس و اطلاعات محرمانه لورفته، است. ظاهراً همه اینها مربوط به پرونده جیسون رضاییان جاسوس آمریکایی است اما آقای کارگردان میگوید چند پرونده را ادغام کرده! بنابراین «واقعیت» پرونده جیسون رضاییان، آنقدر که سریال نمایش داده، گسترده و بزرگ نبوده است./خبرآنلاین
به گزارش سلام نو، در روزهای گذشته جواد افشار و آرش قادری کارگردان و نویسنده سریال «گاندو» در گفتوگوی تصویری با شبکه خبر و سایت سینما آنلاین، درباره این سریال صحبت کردهاند و به دلیل مخاطب گسترده و حواشی زیاد سریال، صحبتهای آنها بازتاب نسبتاً زیادی هم پیدا کرده است.
با نگاهی دقیق به این دو گفتوگو به نظر میرسد برخی گفتههای خالقان «گاندو»، با فضای سریال و حواشی پیرامون آن تناقض دارد.
۱- جاسوسی یا نشست و برخاست؟
ابتدا صحبتهای آرش قادری نویسنده سریال «گاندو» را که در گفتوگو با سینماآنلاین بیان شده بخوانید: «فرض کنید جاسوس خودش را به دروغ به عنوان یک شخص عادی معرفی میکند و از خواهرزاده مقام مملکتی اطلاعات عادی میپرسد؛ چون خواهرزاده که دسترسی ندارد. جاسوسی زمانی اتفاق میافتد که فرد دسترسی داشته باشد، مثل یک کارمند صنایع موشکی. خواهرزاده که دسترسی ندارد، میتواند به جاسوس بگوید مسئول مملکت مثلا علاقه مند به فوتبال است. بعدا سرویس امنیتی بررسی کرده که این اطلاعات از چه کسی گرفته شده است. فهمیده با خواهرزاده یک نشست داشته است. خواهرزاده جاسوس را نمیشناخته و حتی این اطلاعات به درد نخورده است.»
نظرات