تقوایی یکی از ناخداهای کشتی سینمای ایران است که فیلم‌های درخشان سینمای ما امروز از میراث آن بهره می‌برند به خصوص سینمای قصه‌گوی سینمای ایران که این روزها روزهای خوشی را در جشنواره‌های خارجی سپری می‌کند و با تکیه بر میراث ناخدا خورشید‌ها در جهان می‌درخشند.

سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: یک آرتیست تمام عیار متولد آبادان است و چهره لاغر و آفتاب سوخته‌اش بعد از گذشت هشت دهه هم‌چنان جذاب است.

ناصر تقوایی در 22 تیرماه سال 1320 در آبادان به دنیا آمد و از همان ابتدا سر در دنیای هنر و فرهنگ داشت و علاقه خاصی به ادبیات و دنیای داستان داشت و همین یکی از پایه‌های فیلم سازی تقوایی شد تا او تبدیل به فیلم سازی مولف و قصه‌گو شود.

سال 1344 ناصر تقوایی جوان راهی تهران شد تا با چهره‌های شاخص دنیای روشنفکری ایران هم‌چون جلال آل احمد، فروغ فرخ‌زاد و ابراهیم گلستان هم نفس شود. بعدها تقوایی جلال آل احمد را واسطه کرد تا او را به ابراهیم گلستان برای حضور در تیم تولید خشت و آینه معرفی کند. یک سال بعد از این ماجرا بود که تقوایی برای ساخت اولین تجربه‌اش به پشت دوربین رفت.

تقوایی حقوق قبول شده بود. اما در نهایت تصمیم گرفت عطای حقوقدان شدن را به لقایش ببخشد و به فیلم سازی حرفه‌ای پرداخت تا به یک از چهره‌ای شاخص و از سردمداران موج نوی سینمای ایران تبدیل شود.

دو سال بعد از اولین تجربه دستیاری، تقوایی با ساخت اولین مستندش تاکسی متر برای اولین بار پایش به تلویزیون باز شد. در همین سال او مستند گزارش هایی به نام آرایشگاه آفتاب، نان خورهای بی سوادی، تلفن و رقص شمشیر را ساخت. نیت اصلی تقوایی از ساخت این مستندها بیشتر آشنایی با ابزار و تجربه اندوزی بود. سال ۴۶ یک سال از مرگ فروغ فرخزاد می گذشت و تقوایی در اولین سالگرد مرگ او مستندی به نام فروغ فرخزاد هم ساخت.

باد جن از اولین مستندهایی است که تقوایی در زادگاهش جنوب ایران ساخت، فیلمی که تبدیل به اولین فیلم تلویزیونی شد که توزیع جهانی داشت و کپی های آن به تلویزیون ها و مجامع فرهنگی دنیا فرستاده شد. تقوایی در این سال اولین فیلم بلند داستانی اش به نام آرامش در حضور دیگران را ساخت که چهار سال توقیف بود و بعد هم به خاطر اعتراض پرستاران از پرده پایین کشیده شد.

بعد از ساخت این مستندها تقوایی به تلویزیون بازگشت و دایی جان ناپلئون را از روی کتاب ایرج پزشکزاد ساخت تا یکی از پربیننده‌ترین و مشهورترین سریال‌های تاریخ تلویوزیون ایران را در کارنامه داشت باشد. بنا بر روایت ناصر تقوایی سال‌ها بعد و یک سال بعد از انقلاب اسلامی محمد هاشمی، رییس وقت صدا و سیما از او می‌خواهد تا ساخت سریال میرزا کوچک خان را به عهده بگیرد و "دایی جان ناپلئون" صدا و سیمای جدید را بسازد، اما در نهایت پس از مدتی همکاری تقوایی از این پروژه جدا می‌شود.

سال 65 ناصر تقوایی به سینما بازگشت آن هم با شاهکاری به نام ناخدا خورشید که سیمرغ بلورین جشنواره را برای داریوش ارجمند، بازیگر نقش اول مرد به ارمغان آورد.

سه سال بعد تقوایی با همکاری اکبر عبدی، حمید جبلی و محمد ورشوچی ای ایران را جلوی دوربین برد که مانند ناخدا خورشید قدر ندید و حتی به بخش مسابقه برای سیمرغ هم راه پیدا نکرد.

سال‌ها بعد در دهه 80 و با حضور خسرو شکیبایی و هدیه تهران تقوایی کاغذ بی‌خط را جلوی دوربین برد و یکی از مهم‌ترین فیلم‌های کاری خود و تا اینجا آخرین آن‌ها را جلوی دوربین برد. چه از تقوایی خوشمان بیاید چه نیاید نمی‌توانیم انکار کنیم که او فیلم‌های انگشت شمار خود اثری بر سینما گذاشت که کارگردانان دیگر با یک دو جین فیلم هم نگذاشتند.

تقوایی یکی از ناخداهای کشتی سینمای ایران است که فیلم‌های درخشان سینمای ما امروز از میراث آن بهره می‌برند به خصوص سینمای قصه‌گوی سینمای ایران که این روزها روزهای خوشی را در جشنواره‌های خارجی سپری می‌کند و با تکیه بر میراث ناخدای گوشه نشین سینمای ایران در جهان می‌درخشند.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***