بیژن بیرنگ از همکاران قدیمی خسرو شکیبایی در یادداشتی به مناسب سالگرد درگذشت او نوشت: گاهی در زندگی اتفاقاتی می‌افتد که انسان همان زمان نه قدرش را می‌داند و نه می‌داند که چه قدر آن اتفاق می‌توانسته مهم باشد.

به گزارش سلام نو، بیژن بیرنگ  نوشت: گاهی در زندگی اتفاقاتی می‌افتد که انسان همان زمان نه قدرش را می‌داند و نه می‌داند که چه قدر آن اتفاق می‌توانسته مهم باشد. یکی از این اتفاقاتی که برای من و آقای رسام افتاد آشنایی با خسرو شکیبایی بود؛ ایشان در یک شرایط خاصی دعوت ما را برای بازی در سریال «خانه سبز» قبول کرد و در ادامه‌اش یعنی «سرزمین سبز» هم حاضر بود. حتما اگر این اتفاق نمی‌افتاد «خانه سبز» و «سرزمین سبز» آن چیزی که امروز هست نبود.

سریال «خانه سبز» یک کار به یادماندنی از یک تیم و بچه‌های خوب است، مخصوصا آقای خسرو شکیبایی و قدرت و توانایی ایشان. آقای شکیبایی به انسجام تیم ساخت این سریال، بسیار کمک کرد. من واقعا قدرشناس این اتفاق هستم، قدرشناس آقای شکیبایی هستم، قدرشناس این هستم که این موقعیت را برای من به وجود آورد و قدرشناس این هستم که به نوشته‌های من روح دادند و حرف‌هایی را که به نظرم گاه سنگین و شعاری بود را تبدیل به شعور و آن را قابل درک و فهم برای مخاطبان کردند. من همیشه در مورد آقای شکیبایی و در مقایسه با دیگر بازیگران گفتم که آقای شکیبایی کسی بود که شعار را تبدیل به شعور می‌کرد، این در حالی‌است که خیلی از افراد شعور را تبدیل به شعار می‌کنند و این قدرت توانایی آقای شکیبایی بود. کاش بود، کاش بود، کاش بود!

این سال‌ها بارها از من خواستند که فصل دیگر و ادامه «خانه سبز» را بسازم و من همیشه برای افرادی که این حرف را زدند یک جواب داشتم، من حاضرم دوباره ادامه این سریال را بسازم، فقط یک شرط کوچک دارم. شرطم این است که یک خسرو شکیبایی داشته باشم و خب چون یقینا چنین فردی نداشتیم و نداریم، این اتفاق نیفتاد و نخواهد افتاد.

پذیرفتن نقش توسط آقای شکیبایی برای بازی در سریال «خانه سبز» هم یک شانس و اقبالی بود که برای ما پیش آمد. در یک شرایطی یکی از دوستان ما که طراح صحنه است، پیشنهاد داد که با آقای خسرو شکیبایی تماس بگیرد. تماس گرفت و خسرو گفت: «هفته دیگر می‌آیم تهران و صحبت می کنیم.» آمد، صحبت کردیم و در همان جلسه اول کار را قبول کرد. حالا اینکه چرا کار را قبول کرد همیشه برای من سوال بوده و هست؛ به خاطراینکه خسرو آن روزها در اوج شهرت و محبوبیت بود. او کسی است که امروز نبودش واقعا احساس می‌شود.

من چیزهای زیادی از ایشان یاد گرفتم اما تنها چیزی که فراموش نخواهم کرد آن خنده‌های زیباست که ریسه می‌رفت و خنده‌اش مانند نداشت. ما هم سعی کردیم تا آنجا که می‌شود این خنده‌ها را در سریال داشته باشیم و آن بازی زیبایی که با موهایش انجام می‌داد، دو تا دستش را لای موهایش می‌برد و چندبار آن را به سرعت عقب و جلو می‌برد، شاهکاری بود از خسرو شکیبایی. او همیشه خود واقعیش بود. حتی زمانی که فیلم بازی می‌کرد بلد بود که چگونه با توجه به سناریو آن شخصیت را بسازد و این کمتر از کسی برمی‌آید. این هنری‌است که تنها از گوهرهای درخشانی مانند خسرو شکیبایی و مارلون براندو برمی‌آید.

به نظر من تا به حال یک نفر را نداشته‌ایم که مانند خسرو شکیبایی باشد او تکرار نشدنی‌است و جایش همیشه سبز است.

خبرآنلاین/

کد خبرنگار: ۱
۳دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***