سلام نو – سرویس سیاسی: شش سال پیش در روزهایی که همه به دنبال دوگانه هاشمی و خاتمی برای حضور در انتخابات بودند حسن روحانی از مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام به سمت پاستور خیز برداشت و بالاخره بعد از چند بار قصد کردن برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری تصمیم گرفت تا این بار به شکلی جدی وارد رقابتهای انتخاباتی شود.
شیخ دیپلمات در ابتدا به عنوان گزینهی پشتیبان هاشمی رفسنجانی مطرح بود ولی پس از رد صلاحیت هاشمی توسط شورای نگهبان نه تنها به عنوان یک نامزد جدی انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 شناخته شد بلکه توانست مورد اجماع اصلاحطلبان قرار بگیرد و با پشتیبانی آنها پاستور را فتح کند و آرزوی دیرین خود را برآورده کند.
حضور حسن روحانی در پاستور نوید دهنده گشایش پنجرههایی جدید با دنیا به خصوص در پرونده هستهای بود. بسیاری امیدوار بودند حسن روحانی با توجه به سابقه دیپلماتیک خود بتواند مشکل پرونده هستهای ایران را حل کند، کاری که در نهایت با همکاری او، جواد ظریف و علی اکبر صالحی ممکن شد.
روحانی در گفتوگویی که در اردیبهشت 92 با ایلنا داشت درباره لقب شیخ دیپلمات گفت:
اینکه به من عنوان دیپلمات یا سیاستمدار یا عنوان مشابه دیگری لقب میدهند، شاید به این دلیل است که من هشت سال در مجلس رئیس کمیسیون سیاست خارجی و شانزده سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بودم و در این مدت ملاقاتهای خارجی فراوان و گاهی سفرهای خارجی داشتم و به مدت ۲۲ ماه مسئول پرونده هستهای بودم شاید همه اینها زمینه شد تا به من عنوان دیپلمات داده شود.
حسن روحانی در دور اول ریاست جمهوری خود با وجود تمام فشارها توانست برجام را به سرانجام برساند، تحریمهای سازمان را لغو کند و وضعیت اقتصادی را تا حدی بهبود ببخشد ولی دور دوم حکمرانی روحانی به خوبی دور اولش نبود و شانس از همان روز نخست با شیخ دیپلمات یار نبود.
اکبر هاشمی رفسنجانی، استاد و بزرگترین حامی حسن روحانی اندکی پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال 96 درگذشت، دونالد ترامپ در آمریکا کاخ سفید را فتح کرد و با خروج از برجام بحران اقتصادی را به ایران تحمیل کرد.
حسن روحانی؛ مرد جنگ و صلح
به طور قطع دولت دوم حسن روحانی برای او دولت بدشانسیها بوده، بدشانسیهایی که با انتخابهای ضعیف او در حوزه وزرای رییس جمهور تشدید هم شده است.
اما تمام فشارها به دولت ناشی از تحریمهای خارجی و اشتباهات مدیریتی حسن روحانی نیست، همزمان با این فشارها مخالفان داخلی دولت با تمام توان دنبال ساقط کردن دولت هستند و هزینههای قابل توجهی برای اینکار میکنند.
با تمام این تعاریف و این فشارها روی روحانی حضور در مسند ریاست جمهوری احتمالا بهترین یا یکی از بهترین اتفاقات برای جمهوری اسلامی است.
حسن روحانی از مجربترین چهرههای امنیتی و دیپلماتیک ایران در دهههای اخیر است و در تمام چهار دهه گذشته در حساسترین پستهای امنیتی و سیاسی نزدیکترین همکاریها را با رهبری داشته است.
تجربه او در جنگ و صلح در کنار تسلطش به پرونده هستهای باعث شده تا بتواند چگونگی افزایش تنش یا کاهش تنش با آمریکا در منطقه را به درستی مدیریت کند و برای این کار همکاری نزدیک خود با رهبری را نیز حفظ کند.
حسن روحانی در حالی که با شدیدترین فشارهای داخلی دست و پنجه نرم میکند با همکاری مقامهای ارشد نظام نقشه راه هوشمندانه در عرصه بین الملل برای ایران طراحی کرده است و در مسیر مشروعیت زدایی از آمریکا حرکت کرده است و حتی توانسته به نوعی انگلیس را در مخمصه نفتکشها اسیر کند.
در کنار این تیم دیپلماسی حسن روحانی در وزارت خارجه در حالی کمترین بودجهها را در اختیار دارد توانسته تحرکی قابل قبول در حوزه برجام داشته باشد و در صفحه شطرنج دیپلماسی حرکاتی هوشمندانه داشته باشد.
شاید با خود فکر کنید چه احمدینژاد، چه روحانی، چه سعید جلیلی و ابراهیم رییسی رییس جمهور بودند امروز وضعیت همین بود چون تصمیم و راهبرد و نظام همین بود که امروز است ولی واقعیت این است که در دوره پیش که اروپا در مذاکره با ایران بدعهدی کرد، همین نظام و عموم تصمیمگیران ارشدش در حوزه دیپلماسی همین چهرهها بودند ولی آن زمان محمود احمدینژاد رییس جمهور بود و شیوه خروج نظام از مذاکرات آن زمان را چنان هزینهزا اجرا کرد که هنوز در حال دادن هزینههای آن هستیم.
همین نگاه به تاریخ به خاطر ما میآورد که امروز ارزش حضور حسن روحانی در پاستور بیش از آن چیزی است که به نظر میرسد، حتی با وجود عملکرد ناموفق او در سیاست داخلی و اقتصاد.