تقریباً انواع روان درمانی شامل ایجاد رابطه درمانی، گفتگو و تلاش برای غلبه بر افکار یا رفتارهای مشکل ساز هستند. روانشناسان بالینی، روانپزشکان، مشاوران ازدواج و خانواده، مددکاران اجتماعی، مشاوران بهداشت روان و پرستاران روانپزشکی همه کسانی هستند که دراین حرفه به کمک و بهبود بیماران می پردازند.
برخی از رویکردهای مهم روان درمانی عبارتند از:
روانکاوی روان درمانی :
روان درمانی در زمان یونانیان باستان به اشکال مختلفی انجام می شد، اما وقتی که زیگموند فروید شروع به استفاده از گفتگو درمانی برای همکاری با بیماران کرد، این تکنیک رسمیت پیدا کرد. برخی از تکنیک هایی که معمولاً توسط فروید استفاده می شد شامل: تجزیه و تحلیل، تعبیر خواب و ارتباط با رهایی بود. این رویکرد روانکاوی شامل جستجو در افکار و تجربیات گذشته بیمار برای جستجوی افکار، احساسات و خاطرات ناخودآگاه است که ممکن است بر رفتار وی تأثیر بگذارد.
رفتار درمانی :
وقتی رفتارگرایی در اوایل قرن بیستم به مکتب فکری برجسته تری تبدیل شد، تکنیک هایی مانند انواع مختلف شرط بندی نقش مهمی در روان درمانی بازی کردند. گرچه رفتارگرایی ممکن است مانند گذشته کارایی نداشته باشد، اما هنوزهم بسیار محبوب است. رفتار درمانی معمولاً از شرط بندی کلاسیک، تغییر عمل و یادگیری اجتماعی برای کمک به فرد، در تغییر رفتارهای مشکل ساز استفاده می کند.
درمان شناختی:
انقلاب شناختی دهه 1960 نیز تأثیر عمده ای در تمرین روان درمانی داشت، زیرا روانشناسان شروع به توجه روزافزون به چگونگی تأثیرگذاری فرآیندهای اندیشه در رفتار و عملکرد کردند. شناخت درمانی مبتنی بر این ایده است که افکار ما تأثیر قدرتمندی در سلامت ذهنی ما دارند. به عنوان مثال، اگر تمایل به دیدن جوانب منفی هر موقعیتی دارید، احتمالاً چشم انداز بدبینانه تری خواهید داشت. هدف از درمان شناختی، شناسایی تحریفات شناختی است که منجر به این نوع تفکر می شود و جایگزینی چنین افکاری با واقع گرایی و مثبت اندیشی است.
درمان شناختی-رفتاری :
رویکردی که به عنوان درمان شناختی رفتاری معرفی می شود (CBT) نوعی از روان درمانی است که به بیماران کمک می کند تا افکار و احساسات تأثیرگذار بر رفتارها را درک کنند. CBT معمولاً برای درمان طیف گسترده ای از اختلالات از جمله هراس، اعتیاد، افسردگی و اضطراب استفاده می شود. CBT نوعی روان درمانی است که شامل تکنیک های شناختی و رفتاری برای تغییر افکار منفی و رفتارهای ناسازگارانه است.
روان درمانی چقدر موثر است؟
یکی از انتقادات اساسی در مورد روان درمانی، انتقادی است که اثربخشی آن را زیر سوال می برد. در یک مطالعه، دو سوم شرکت کنندگان بدون توجه به این که روان درمانی دریافت کرده اند، طی دو سال به مرور بهبود یافتند.
با این حال، محققان دریافتند که عواملی مانند شخصیت درمانگر و همچنین اعتقاد وی به اثربخشی درمان در نتیجه روان درمانی نقش موثری دارد.
چگونه بدانیم که به روان درمانی احتیاج است؟
یک نکته اساسی که باید به خاطر داشته باشید این است که هرچه زودتر اقدم کنید، زودتر احساس تسکین خواهید کرد. منتظر نمانید تا علائم از کنترل شما خارج شوند.
برخی از علائم اصلی که نشان می دهند، وقت رجوع به روان درمانی است:
اگر احساس می کنید مشکلی که با آن روبرو هستید، موجب اختلال در تحصیل، کار و روابط شما شده، زمان آن رسیده که تحت روان درمانی قرارگیرید.
اگرشما به مکانیسم های مقابله ناسالم یا خطرناک مانند سیگار کشیدن، نوشیدن و یا پرخوری تکیه می کنید روان درمانی به شما راهکارهای سودمندی ارایه می دهد.
اگر به جایی رسیده باشید که افراد دیگر نگران سلامت عاطفی شما باشند، شاید زمان آن رسیده باشد که ببینیم روان درمانی می تواند وضعیت روانی شما را بهبود بخشد یا خیر.
به چه کسی مراجعه کنیم؟
روانپزشک، پزشکی است که می تواند داروها را تجویز کند و آموزش خاصی در زمینه درمان شرایط روحی و روانی دارد. اگر علائم نشان می دهد شما می توانید از نوعی مکالمه درمانی بدون اضافه کردن داروهای نسخه ای بهره مند شوید، ممکن است به یک روانشناس یا مشاور بالینی نیاز داشته باشید.
مراجعه به دوستان و اعضای خانواده همچنین می تواند راهی عالی برای یافتن یک درمانگر باشد که می تواند در رفع نگرانی ها به شما کمک کند. روان درمانی یک هنر و یک علم همزمان است. اگر به نظر می رسد که روند درمانی خوب پیش نمی رود، از جستجوی متخصصان دیگر نترسید تا زمانی که کسی را پیدا کنید که بتوانید با او ارتباط برقرار کنید.