وقتی از آتش فشان‌های ایران صحبت می‌شود احتمالا اولین تصویر در ذهن شما کوه و قله دماوند است و همانطور که احتمالا آخرین تصویر در ذهن شما است و با خودتان فکر می‌کنید در ایران هیچ آتش فشانی دیگری در ایران وجود ندارد، در حالی که این طور نیست.

کوه تفتان همراه‌با کوه بزمان و کوه سلطان در پاکستان، بخشی از قوس آتشفشانی است. این قوس آتشفشانی روی لایه‌های رسوبی کرتاسه‌ائوسن شکل گرفته و از فرورانش صفحه‌ی اقیانوسی عربستان در زیر ایران در درازگودال مَکُران به‌وجود آمده است. تفتان همواره فعالیت‌هایی دارد و گدازه‌های از بازالت تا داسیت از دودخانه‌های آن فوران می‌کنند.

حدود پنج دوره‌ی مختلف فوران فعال در آتشفشان تفتان کشف شده است. فعالیت اول، شامل گدازه و سنگ آذرآواری ترکیبی از داسیت و ریوداسیت بوده است. در فوران‌های بعدی، گدازه‌های دوره‌ی پایانی پلیوسن به‌همراه آگلومرا فوران کردند. این موارد را می‌توان تا ۱۰ کیلومتر از مخروط دورتر یافت. این سه مرحله از تاریخ‌گذاری سنگ‌ها و عناصر مختلف کوه تفتان تخمین زده شده است که شامل ۶.۹۵ میلیون و ۶.۰۱ میلیون و ۰.۷۱ میلیون سال قبل می‌شود. یک مرحله‌ی حتی قدیمی‌تر از سنگ‌ها و کانی‌های شمال‌غربی تفتان، حتی فعالیت‌های آن را حتی حدود هشت‌میلیون سال قبل تخمین زده است. در همین حال، برخی تاریخ‌گذاری‌ها خروج گازهای خاکستر آتشفشانی در «دوران کُواتِرنِری» درحدود ۴,۰۴۰ هزار تا ۸۲ هزار سال را نشان می‌دهد. متأخرترین تاریخ‌گذاری که با تاریخ‌گذاری رادیومتری از گدازه‌های تفتان به‌دست آمده، آخرین فعالیت آتشفشانی آن را ۶,۹۵۰ سال قبل برآورد کرده است.

تفتان مکان مطلوبی برای احداث یک نیروگاه چرخه دودویی است

پژوهش‌های انجام‌گرفته در اواخر قرن نوزدهم حاکی از نبود گدازه‌های تازه در کوه تفتان بود؛ اما پژوهشگران بعدی نتیجه گرفتند فعالیت آتشفشانی در این کوه در دوره‌های زمین‌شناسی کنونی نیز رخ داده است. اینکه نام «تفتان» از واژه‌ی باستانی «تَفت» به‌معنای داغ‌کردن گرفته شده، می‌تواند نشانگر این باشد که فعالیت انفجاری را مردم آن دوره در حوالی آتشفشان مشاهده کرده‌اند. در همین حال، فوران‌هایی در سال‌های ۱۲۸۱ و ۱۳۴۹ و ۱۳۷۳ در تفتان ثبت شدند.

در سال ۱۲۵۶ شمسی گزارشی از انتشار دود و خاکستر از تفتان ثبت شده که به‌نظر می‌رسد ابرهای پرگردوغبار به‌جای فعالیت آتشفشانی به‌اشتباه گرفته شده باشند. همچنین، گزارش‌هایی در دست است که در سال ۱۲۹۳ شمسی، ابرهایی از دود از آتشفشان متصاعد شده‌اند؛ اگرچه گزارشی که در سال ۱۳۷۳ منتشر شد، از نبود تاریخچه‌ی فعالیت‌های آتشفشانی در تفتان حکایت می‌کرد.

ناگفته نماند در فوران سال ۱۲۸۱ شمسی، فعالیت‌های آتشفشانی با زلزله همراه بود. در طول این فوران، دود و بخارهای سنگینی از دهانه‌ی آتشفشان خارج و تابش‌ شدیدی در شب‌ مشاهده شدند. در فوران سال ۱۳۷۳ هم جریان مواد مذابی به طول ۶۰ متر از کوه تفتان روان شد. با‌این‌حال، این آتشفشان در‌حال‌حاضر به‌عنوان آتشفشانی خفته طبقه‌بندی می‌شود. در همین حال، تصاویر ماهواره‌ای تغییر شکل زمین در کوه تفتان را نشان می‌دهد.

آب‌های گرم اطراف تفتان حاوی مقادیر زیادی بور است؛ چراکه سامانه‌ی گرمایی تفتان جوان است و ورودی سنگ‌های حاوی کانی‌های زیادی از این دست هستند. این کانی‌ها تحت‌تأثیر گازهای دودخانه و ترکیب سنگ‌های آتشفشانی قرار دارند. درجه‌ی حرارت در سامانه گرمایی تفتان بین ۱۰۴ تا ۲۱۰ درجه‌ی سانتی‌گرد تا ۷۵ تا ۱۸۵ درجه‌ی سانتی‌گراد تخمین زده می‌شود.

آب در چشمه‌های مختلف اطراف تفتان ازنظر ترکیب عنصر متفاوت است. این امر احتمالا نشان‌دهنده مواجه و برخورد بین آب‌های آتشفشانی و آب‌های حاصل بارندگی‌ها و بارش برف در ارتفاعات و تعامل با سنگ‌ها و آب‌های شور است. منطقه‌ی زمین‌گرمایی تفتان از بزرگ‌ترین مناطق زمین‌گرمایی مَکْران ایران است که مساحت ۴,۳۱۰ کیلومتری را دربر می‌گیرد. سایر سامانه‌های زمین‌گرمایی در جنوب‌شرقی ایران در کوه بزمان یافت می‌شود که در بخش بعدی به آن می‌پردازیم. علاوه‌بر‌این، در تفتان استخرهای گِل نیز یافت می‌شود. چشمه‌های آب گرم و سایر مظاهر زمین‌گرمایی برای مقاصد درمانی در ایران رواج زیادی دارند؛ اما نتایج پژوهشی که در سال ۱۳۸۱ انجام گرفت، نشان داد تفتان ممکن است مکان مطلوبی برای احداث نیروگاه چرخه‌ی دودویی (نیروگاه سیکل ترکیبی) باشد.

۵. کوه بزمان

کوه بزمان آتشفشان چینه‌ای در منطقه‌ی بیابانی استان سیستان‌و‌بلوچستان در جنوب‌شرقی ایران است. کوه بزمان در فاصله‌ی ۱۱۰ کیلومتری شمال‌غرب ایرانشهر و جنوب‌غربی قله‌ی تفتان واقع شده است و ارتفاع آن نسبت به نواحی پیرامون ۲,۱۰۰ متر است. کوه بزمان آتشفشانی جوان به‌لحاظ زمین‌شناسی است که در دوران کواترنری تشکیل شده و قدیمی‌ترین سنگ‌های آن حدود ۱۱.۷ میلیون و جوان‌ترین آن‌ها ۰.۶ میلیون سال قدمت‌گذاری شده‌اند.

همان‌طورکه در سطور قبل گفتیم، آتشفشان بزمان بخشی از قوس آتشفشانی مَکْران است. در این قوس، فرورانش (لغزیدن پوسته‌ای به زیر پوسته‌ی دیگر) کم‌عمق موجب فعالیت آتشفشانی شده است. کوه بزمان دائما تحت‌تأثیر فرسایش سنگین قرار گرفته است. از کوه بزمان به‌عنوان «کوه خضر نبی(ع) یا زنده» یاد می‌شود. در سال ۱۲۷۵ شمسی سِر پِرسی سایکس، ژنرال و نویسنده و جغرافی‌دان و سِر روپرت برازیر کریگ، مستشرق مشهور بریتانیایی، از کوه بزمان صعود کردند و بررسی‌هایی انجام دادند. تا سال ۱۲۸۵ شمسی طبیعت آتشفشانی بزمان برای زمین‌شناسان شناخته شده بود.

عکس ماهواره‌ای از آتشفشان بزمان. این عکس را روز ۱۵ دی ۱۳۹۲ فضانوردان مأموریت اکسپدیشن ۳۸ از ایستگاه فضایی بین‌المللی ثبت کردند

اگرچه هیچ فوران تاریخی از کوه بزمان گزارش نشده است، کوه بزمان دودخانه‌هایی دارد که می‌تواند دال بر فعالیت‌های فومرولیکی و تصاعد بخارها و گوگرد از این آتشفشان اینک خاموش در گذشته‌ی نه‌چندان دور بوده باشد. بنابراین، ممکن است کوه بزمان به‌جای آتشفشانی منقرض‌شده، آتشفشانی خفته باشد. همچنین، تغییر شکل سطح کوه را پژوهشگران مشاهده کرده‌اند و بعضا خروج دود و بخار از دودخانه‌های کوه بزمان مشاهده می‌شود. چشمه‌های آب گرم بزمان حاوی آهن و دی‌اکسیدگوگرد هستند که خود از نشانه‌های آتشفشان‌های نیمه‌فعال و فعال محسوب می‌شوند.

مقاله‌های مرتبط:

دلیل توجه دانشمندان به فوران آتشفشان کیلاویا در جزایر هاوایی چیست

آتشفشان ها و ۵ باور نادرست و رایج درمورد آن‌ها

همچون کوه تفتان که گفتیم، بزمان نیز با مساحت ۸,۳۵۶ کیلومترمربع به‌عنوان محل بالقوه‌ای برای احداث نیروگاه‌های انرژی زمین‌گرمایی محسوب‌ می‌شود. در گزارشی که در سال ۱۳۳۹ منتشر شد، بزمان به‌همراه تفتان دارای فعالیت‌های آتشفشانی پراکنده در نظر گرفته شد؛ در‌حالی‌که گزارشی دیگر که در سال ۱۳۵۴ منتشر شد، این آتشفشان را آتشفشانی منقرض شده دانست.

تاریخ‌گذاری پتاسیم‌آرگون از بازالت آتشفشان، قدمت آن را ۴.۶ میلیون تا ۰.۶ میلیون سال تخمین زده است. در همین حال، تاریخ‌گذاری اورانیوم و سرب سنگ‌های زرگون استخراج‌شده از سنگ‌های کوه بزمان به‌ترتیب قدمت ۶ تا ۸ میلیون سال قبل را برآورده کرده است. تاریخ‌گذاری دیگری نیز انجام گرفته که قدمت این کوه را ۱۱.۷ میلیون سال قبل مشخص کرده است. آخرین تحقیقات نشان می‌دهد آتشفشان اصلی بزمان بین ۸.۶ و ۴.۱ میلیون سال پیش شکل گرفته است. همچنین براساس برخی گزارش‌ها، این آتشفشان بعدا بین ۵۹۰ هزار تا ۴۷۰ هزار سال فعالیت‌های شدید آتشفشانی داشته است و آخرین این فعالیت‌ها هم حدود ۴۱ هزار سال قبل ادامه یافته‌اند.

۶. قلعه‌ی حسن‌علی

قلعه‌ی حسن‌علی میدانی آتشفشانی در جنوب‌شرقی استان کرمان است. تصور می‌شود این آتشفشان از دوران کواترنری شکل گرفته؛ دوره‌ای که از حدود ۲.۵ میلیون سال قبل آغاز شده و هنوز ادامه دارد. اگرچه از این میدان آتشفشانی هنوز فوران تاریخی گزارش نشده، ۱۴ دهانه با اندازه‌های مختلف دارد که بزرگ‌ترین دهانه‌ی آن حدود ۱.۲ کیلومتر عرض و ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر عمق دارد.

این میدان آتشفشانی را در ابتدا محل برخورد اجرام کیهانی می‌دانستند. آتشفشان قلعه‌ی حسن‌علی و چندین آتشفشان مجاور منطقه‌ی گسل محلی را تشکیل می‌دهند. منطقه‌ی ایران از برخورد عربستان با اوراسیا به‌وجود آمده و نتیجه‌ی فعالیت آتشفشانی است. قلعه‌ی حسن‌علی تقریبا در فاصله‌ی ۱۰۰ کیلومتری جنوب‌شرقی کرمان واقع شده است و روستایی با همین نام نزدیک  این کوه آتشفشانی وجود دارد. دهانه‌های آتشفشانی قلعه‌ی‌ حسن‌علی را ابتدا زمین‌شناسان موسسه‌ی اکتشافات زمین‌شناسی و معادن یوگسلاوی کشف کردند و در ابتدا به‌عنوان دهانه‌های برخوردی قلمداد کردند. قلعه‌ی حسن‌علی مساحتی ۱۵۰ کیلومترمربع را دربر می‌گیرد. تصور می‌شود قلعه‌ی حسن‌علی در دوران کواترنری فعال بوده و فوران‌هایی بین ۵,۰۰۰ تا ۵۰ هزار سال قبل در این میدان آتشفشانی رخ داده است. تاریخ‌گذاری پتاسیم و آرگون در صخره‌های دهانه‌ی بزرگ قدمت قلعه‌ی حسن‌علی را ۱۱۹ هزار تا ۱۱۲ هزار قبل نشان داده است.

آتشفشان‌ها مترادف ویرانی و مرگ‌ هستند؛ اگرچه در ایران از فوران آتشفشان‌ها، تنها افسانه‌های کهنی‌ باقی مانده و ما به‌ این پدیده‌های زمین‌شناختی به‌ چشم همسایگانی آرام‌ و خاموش می‌نگریم.

به گزارش سلام نو، احتمالا وقتی واژه‌ی «آتشفشان» را می‌شنوید، ناخودآگاه جریان‌های گدازه و ستون عظیم گاز و خاکستر و سنگ (آذرآواری) به ذهنتان خطور می‌کند. هزاران سال از آخرین فوران آتشفشانی در ایران می‌گذرد؛ اما ازآنجاکه فوران‌های آتشفشانی مانند دیگر پدیده‌های طبیعی ‌پیش‌بینی‌کردنی نیستند، ممکن است، دیر یا زود شاهد رویداد آتشفشانی بزرگی در ایران باشیم.

بدیهی است رویدادهای زمین‌شناسی اندکی ازلحاظ مهیب‌بودن به پای فوران‌های آتشفشانی برسند؛ اما تصور عموم بر این است که آتشفشان‌ها معمولا کم‌خطرتر از سایر فجایع طبیعی همچون زمین‌لرزه، سونامی و طوفان هستند. باوجوداین، واقعیت این است که آتشفشان‌ها به‌تنهایی می‌توانند موجب پدیدآمدن همه نوع فجایع طبیعی ازجمله سونامی‌های مهیب تا زلزله‌های مخرب و ویرانگر شوند و البته عواقب فوران آتشفشانی بزرگ، تنها به اینجا ختم نمی‌شود. با وجود آنکه برخی اطلاعات حاصل گزارش‌ها و اخبار رسانه‌ها باعث شده عموم مردم تا حدی با ظرفیت آتشفشان‌ها برای تخریب و فجایع مهیب باخبر باشند؛ آنچه همواره دست‌کم می‌گیریم، عمقِ فجایع است.

آتشفشان‌ها مادرِ هیولاها و فجایع

معمولا تصور ما فجایعی مانند آنچه در دنیای باستان رخ داده (همچون نابودی شهرهای پمپئی و هرکولانیوم) یا فوران‌های اخیر در هاوایی یا گواتمالا و ایتالیا است که در بدترین حالت به مرگ صدها نفر و تخلیه نواحی مسکونی و نابودی شهرها و روستاهای حوالی آتشفشان و مختل‌کردن زندگی در نواحی اطراف منجر می‌شود. حتی اگر تصورتان به رویدادهای قدیمی‌تری مانند فوران مشهور آتشفشان کراکاتوا در قرن نوزدهم باشد که با خود سونامی به‌همراه داشت و موجب مرگ هزاران نفر شد و انرژی معادل ۱۳ هزار بمب اتمی را آزاد کرد، بازهم مقیاس فاجعه‌های آتشفشانی را کاملا دست‌کم گرفته‌اید. درواقع، این‌ها تنها اثرهای اولیه‌ی فوران‌های آتشفشانی هستند؛ اما اثرهای پس از فوران‌های آتشفشانی می‌تواند به بلایای طبیعی با مقیاس بسیار بزرگ‌تری مانند سرمای گستره (حتی با سطح جهانی) یا تغییر DNA باکتری‌های بیماری‌زا منجر شود.

علائم اولیه‌ی فعالیت‌های آتشفشانی گدازه‌ها و حرارت هستند؛ اما این تنها شروع کار است، فوران‌ها می‌توانند ذرات و گازهای بسیاری را به جوّ کره‌ی زمین پرتاب کنند. برخی از مواد شیمیایی که از دهانه‌ی آتشفشان‌ها خارج می‌شوند، گازهای گل‌خانه‌ای مانند دی‌اکسیدکربن را نیز شامل می‌شوند. درحقیقت، فوران‌های آتشفشانی کنونی کمتر از ۱ درصد دی‌اکسیدکربنی را به جوّ سیاره می‌فرستند که به‌وسیله‌ی فعالیت‌های انسان منتشر می‌شود؛ اما میلیون‌ها سال قبل از اینکه انسانی وجود داشته باشد، فوران آتشفشانی شدیدی موجب گرم‌شدن کره‌ی زمین شده بود؛ پدیده‌ای که احتمالا در سیاره‌های دیگر منظومه‌ی شمسی نیز بارها اتفاق افتاده است.

لیتوگرافی از فوران سال ۱۸۸۳ کوه آتشفشانی کراکاتوا در اندونزی. در این فوران عظیم، حدود ۷۰ درصد از جزیره به‌کلی متلاشی شد.

در همین حال، دی‌اکسیدکربن می‌تواند در آبِ اقیانوس‌ها حل شود و برای همه نوع آبزیان دریایی خطرناک باشد. البته، بیشتر فوران‌های آتشفشانی کنونی می‌توانند باعث اثرهای گسترده‌تری نیز شوند و مواد شیمیایی دیگری مانند دی‌اکسیدگوگرد را هم به جوّ زمین بفرستند که حتی به لایه‌ی استراتوسفر (تا ۵۰ کیلومتری سطح زمین) نیز برسد. این گاز می‌تواند با بخارآب واکنش نشان دهد و قطرات اسیدسولفوریکی به‌وجود آورد که می‌توانند تشعشعات خورشیدی را بازتاب دهند و باعث سردشدن لایه‌های پایین‌تر جوّ شوند. بسته به بزرگی این فوران‌ها، ذرات گوگرد می‌توانند همراه‌با ذرات خاکستر برای مدت طولانی در جوّ کره‌ی زمین معلق باشد، این سرما می‌تواند روی نواحی بزرگی از کره‌ی زمین تأثیر بگذارد و موجب زمستان‌های آتشفشانی شود.

افزون‌براین، فوران‌های آتشفشانی بزرگ می‌توانند جلو شکل‌گیری قطرات باران را نیز بگیرند و موجب خشک‌سالی‌های گسترده‌ای شوند. همان‌طورکه می‌دانید، یک قطره باران زمانی شکل می‌گیرد که مولکول‌های آب به ذرات ریز گَردوغبار موجود در هوا می‌چسبند، این فرایند تا زمانی ادامه پیدا می‌کند تا قطره به‌قدری بزرگ شود که دیگر امکان معلق‌ماندن در هوا را نداشته باشد و سپس، به‌صورت باران روی زمین ببارد.

وقتی مواد اضافی مانند خاکستر و ذرات دیگر در هوا معلق باشند، آب موجود در ابر در قطره‌های خیلی زیادی پخش می‌شود و تشکیل هر قطره مدت بیشتری طول می‌کشد. البته، باران یکی دیگر از اثرهای مهیب فوران‌های آتشفشانی است. آتشفشان‌ها باعث سونامی نیز می‌شوند؛ البته از آخرین سونامی ایران سال‌ها می‌گذرد. سونامی سال ۱۳۲۵ مکران در بلوچستان ایران دراثر فرورانش درازگودال مَکُران به‌وقوع پیوست. دراثر این سونامی و زمین‌لرزه با مقیاس هشت ریشتر، حدود چهارهزار نفر جان خود را از دست دادند. با توجه به رشد جمعیت و توسعه‌ی منطقه، اگر چنین رویدادی اکنون در خط ساحلی جنوب‌شرقی ایران رخ دهد، بیش از نیم‌میلیون کشته برجای می‌گذارد.

فوران‌های بزرگ زیر آب یا ریزش‌های آتشفشانی یا بقایای داغ حاصل فوران‌های آتشفشانی در اقیانوس می‌توانند موجب شکل‌گیری امواج فوق‌العاده عظیمی شوند. به‌عنوان مثال، فوران کراکاتوا که در سال ۱۸۸۳ (۱۲۶۲ش) به‌وقوع پیوست، به بزرگ‌ترین سونامی آتشفشانی تاریخ منجر شد. برخی از امواج این سونامی مهیب تا ۴۰ متر ارتفاع داشتند و باعث بالارفتن سطح دریاهای سرتاسر کره‌ی زمین شدند.

کوه آتشفشانی سنت‌هلن واشینگتن، ایالات متحده در سال ۱۹۸۰ فوران کرد. در این فوران، با شدت انفجاری آتشفشانی پنج درجه، ستون مهیبی از سنگ‌های مذاب و و بخار و خاکستر تا ارتفاع ۳۱ کیلومتری جو پرتاب شدند.

بدین‌ترتیب، کاملا متوجه شدید که فوران‌های آتشفشانی اساسا می‌توانند به همه نوع فاجعه‌ای منجر شوند و فوران‌های بزرگ‌تر پیامدهای بزرگ‌تری نیز دارند. در سال ۱۸۱۵ (۱۱۹۴ش)، آتشفشان تامبورا در اندونزی فوران کرد و ۱۵۰ کیلومترمکعب خاکستر را به‌همراه مواد دیگری به جوّ زمین فرستاد. این فوران برای مردم محلی بسیار مخرب بود و البته اثرهای جهانی هم در پی داشت. ذرات حاصل از این فوران آتشفشانی دو سال در جوّ معلق ماندند و موجب سرمای جهانی شدند که تا سه درجه‌ سانتی‌گراد سردتر از سابق بود. به همین دلیل، سال ۱۸۱۶ را «سال بدون تابستان» نام‌گذاری کردند.

گیاهان برای رشد به نورخورشید و گرما احتیاج دارند و هم انسان و هم گیاهان برای غذا وابسته به این گیاهان هستند؛ بنابراین، نورخورشید کمتر و یخ‌بندان اضافی و تابستان‌های سرد حتی تا آمریکای‌شمالی و اروپا به‌معنای قحطی گسترده‌ای بود که همه‌ی جهان را فراگرفت. این فوران عوامل بیماری‌زا را نیز تغییر دادند.

ذرات معلق در هوا و دی‌اکسیدگوگرد ناشی از فوران روی شرایط آب‌و‌هوایی هند تأثیر گذاشت و در ابتدا موجب خشک‌سالی و سپس جاری‌شدن سیل دیرهنگامی شد که در عین ناباوری، باعث تغییر محیط‌زیست خلیج بنگال و پدید‌آمدن گونه‌ی جدیدی از باکتری وبا شد؛ نوعی باکتری که روده‌ی فرد را آلوده می‌کند و باعث اسهال و خشکی بدن و احتمالا مرگ می‌شود. وبا هنوزهم بعد از سال‌ها از مهار جهانی‌اش کشته می‌گیرد و در آن زمان، در دلتای گنگ (بنگال) وجود داشت؛ اما این گونه‌ی جهش‌یافته با طوفان در دنیا پخش شد. امروزه، هرساله میلیون‌ها نفر به این بیماری مبتلا می‌شوند.

حال که تصویر نسبتا کوتاهی از مخاطرات آتشفشان‌ها پیش‌ روی شما خوانندگان گذاشتیم به امروز بازمی‌گردیم. در‌حال‌حاضر، دانشمندان با توجه به آمارهای موجود اعلام کردند کاهش فعالیت‌های آتشفشانی در قرن بیست‌و‌یکم و فوران آتشفشان‌ها در نواحی کم‌جمعیت، موجب کاسته‌شدن از مرگ‌و‌میرهای ناشی از این پدیده‌های مخوف شده است.

در‌حالی‌که این امر تا حدی باعث تسکین است، از‌آنجا‌که آتشفشان‌ها از الگوی خاصی برای فوران پیروی نمی‌کنند، این نگرانی‌ وجود دارد که در قرن حاضر، فوران آتشفشانی در ابعاد بزرگ را شاهد باشیم. سال گذشته، اخباری درباره‌ی فوران احتمالی آتشفشان دماوند منتشر شد. اوایل شهریور ۱۳۹۷، پس از سیلی در گزنک مازندران که ناشی از ذوب شدن یخچال‌های قله‌ی دماوند بود، در فضای مجازی شایعات زیادی درباره‌ی فعال‌شدن احتمالی آتشفشان دماوند دست‌به‌دست شد. در همین حال‌، محمدجواد بلورچی، مشاور عالی و سخن‌گوی سابق سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور، در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا هشدارهای درست و به‌موقعی در این‌ باره داد که جای تأمل داشتند.

بلورچی در بخشی از صحبت‌های خود گفت:‌

آتشفشان دماوند جزو آتشفشان‌های بسیار مخرب جهان است؛ یعنی از آتشفشان سنت‌هلن نیز بزرگ‌تر است که در سال ۱۹۸۰ در مرز آمریکا و کانادا اتفاق افتاد و می‌تواند ستون دودی خاکستری تا ارتفاع ۲۵ کیلومتر به آسمان پرتاب کند که نشانگر توان بالقوه این آتشفشان است. وقتی چنین توانی در آتشفشان وجود داشته باشد، خیلی تفاوتی نمی‌کند در کجای دامنه‌ی کوه باشید. این آتش‌فشان استان‌های مازندران و سمنان و تهران را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد و استان‌های گلستان و البرز هم بی‌تأثیر نخواهند بود.

با وجود درستی بخش زیادی از صحبت‌های سخن‌گوی سابق سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور، باید بگوییم ارتفاع ستون دود و خاکستر (ارتفاع ستون دود و خاکستر فوران سن‌هلن به ارتفاع ۳۱ کیلومتری جوّ کره‌‌ی زمین رسید) و اصولا آنچه در اغلب گزارش‌های خبری می‌خوانیم، معیار درستی برای سنجش مهیب‌بودن فوران کوه آتشفشانی نیست. این درست است که آتشفشان‌ها می‌توانند موادی را تا ارتفاع ده‌ها کیلومتری آسمان پرتاب کنند؛ اما این خروجی‌های آتشفشانی فقط دود و خاکستر نیستند.

خاکستر آتشفشانی از هیچ‌گونه مواد دودی و سوختنی تشکیل نشده است؛ بلکه از گدازه‌ها و سنگ‌های ریزی پدید آمده‌ است که گاهی کوچک‌تر از دو میلی‌متر هستند. این خاکستر که به‌نظر شبیه دود است، درواقع، گازهای آتشفشانی به‌همراه مواد کریستال‌مانندی هستند که به‌وسیله‌ی بخارآب به هوا پرت می‌شوند. به همین دلیل، استنشاق خاکسترهای آتشفشانی بسیار خطرناک است و درصورت تنفس این گازها، به ریه‌ها آسیب می‌رسد؛ آسیبی که می‌توان آن را به استنشاق فایبرگلاس بدون استفاده از ماسک مقایسه کرد. البته، استنشاق گازهای آتشفشانی به‌مراتب از فایبرگلاس خطرناک‌تر هستند؛ چراکه این گازها می‌توانند وارد ریه‌های انسان شوند و با ترکیب‌شدن مایع درون ریه با خاکستر، ماده‌ای چسبناک به‌وجود بیاورند که واضح است موجب مرگ فرد می‌شوند.

پژوهشگران بر این عقیده‌اند جهان برای فوران عظیم بعدی آماده نیست و ممکن است تعداد کشتگان احتمالی چنین رویداد مخربی به میلیون‌ها نفر برسد.

با‌این‌حال، هشدارهای جورابچی خیلی هم اشتباه نبود. تقریبا چند ماه قبل از صحبت‌های او، گروهی از آتشفشان‌شناسان برجسته‌ی جهان در یادداشتی که در نشریه‌ی علمی Nature منتشر کردند، درباره‌ی وقوع فوران بزرگی بعدی در جهان هشدار دادند. این گروه که از دانشمندان برجسته‌ی بین‌المللی تشکیل شده بود، اعلام کرد جهان باید آمادگی بیشتری دربرابر فوران آتشفشانی بزرگ بعدی داشته باشد. سونامی ویرانگر اقیانوس هند در سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳) و زمین‌لرزه توهوکوی ژاپن در سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰)، تنها برخی از بدترین حالت‌های ممکن برای این دست رویدادهای طبیعی مخرب هستند.

با تمام این‌ها، بشر مجبور نبوده حداقل از سال ۱۸۱۵ و فوران تامبورا، با فجایع آتشفشانی در مقیاس جهانی روبه‌رو شود؛ فورانی که به «سال بی‌تابستان» در نقاط مختلف اروپا و آمریکا و کشته‌شدن حدود ۱۰۰ هزار نفر از ساکنان اطراف آتشفشان منجر شد. احتمالا فوران همین آتشفشان و سال بدون تابستان، الهام‌بخش مری شلی، برای خلق شاهکارش هم بوده باشد. او و دوستانش، لرد بایرون و پرسی بیش شلی، همسر آینده شلی، در آن سال، خانه‌ای ویلایی در نزدیکی دریاچه ژنو سوئیس اجاره کرده و محفلی جهنمی تشکیل داده بودند.

آن‌ها به‌دلیل سرمای هوا نتوانستند ایام تعطیلات خود را در فضای باز سپری کنند و برای همین تصمیم گرفتند رقابتی برای نوشتن ترسناک‌ترین داستان ترتیب دهند. بدین‌ترتیب، لرد بایرون داستان‌‌های مدرنی درباره‌ی خون‌آشام‌ها خلق کرد و مری شلی هم شاهکارش، یعنی «فرانکشتاین» را نوشت. حتی دانشمندان گمان می‌کنند ممکن است ادوارد مونک تابلوی مشهور خود، «جیغ» را در یکی از غروب‌های غمناکی نقاشی کرده باشد که براثر خاکسترهای فوران آتشفشان کراکاتوا به رنگ سرخ درآمده بود.

تصویری از ضحاک ماردوش. در‌حالی‌که فردوسی، ضحاک را به‌صورت موجود پلیدی با دو مار مهیب بر شانه‌هایش توصیف کرده، ضحاک در اوستا، به‌صورت موجودی با سه پوزه و سه دهن و سه کله یا س نیز آمده ‌است.

این‌ها هیولاهای مدرن بودند؛ اما هیولاهای باستانی نیز از دلِ آتشفشان‌ها بیرون آمدند. در فرهنگ ایران باستان ریشه‌ی واژه‌ی «اژدها» نیز از دل این آتشِ اهریمنی بیرون آمده است. حکیم سخن، ابوالقاسم فردوسی، حماسه‌سرای نامی ایران، در اثر جاودانه‌اش «شاهنامه»، ضحاک را که نامش در اوستا به‌صورت «اژی‌دَهاکه» آمده‌ و بعدها به‌مرور و کثرت تلفظ به اژدها بدل شده، به‌صورت موجود پلیدی با دو مار مهیب بر شانه‌هایش وصف می‌کند. احسان بهرامی، پژوهشگر و ادیب، «فرهنگ واژه‌های اوستا» را به یاری فریدون جنیدی به‌رشته‌ی تحریر در‌آورده است. وی در کتابش می‌نویسد: «واژه‌ی اژدها، واژه‌ای اسطوره‌ای است و آن باید کوه آتشفشان ویرانگر و نابودکننده باشد».

درواقع، کل اسطوره‌ی ضحاک نیز خود برخاسته از آتشفشان است؛ چنانچه در افسانه ضحاک ماردوش می‌خوانیم:

در پایان زمان، ضحاک زنجیر خود را خواهد گسست و یک‌سوم از مردم و ستوران را نابود خواهد کرد. آنگاه اهورامزدا، گرشاسب را از زابلستان برمی‌انگیزد تا آن نابکار را از میان بردارد.

درحقیقت، برخی پژوهشگران ازجمله بهرامی بر این باورند که این افسانه از رویدادهای طبیعی نشئت گرفته باشد. درواقع، این‌طور تصور می‌شود که در دوران باستان، کوه دماوند آتشفشانی با فعالیت‌های مستمر بوده و همواره جریان‌های ماگما و گدازه‌ای که بی‌شباهت به مارهای اژدهاپیکرِ دهشتناک و آتشین نبودند، به‌سوی ساکنان دامنه‌ی کوه سرازیر می‌شدند. به همین دلیل، گمان می‌رود داستان به بند کشیده‌شدن ضحاک در البرز شاید مقارن با فروکش‌کردن فعالیت‌های آتشفشانی این کوه به‌وجود آمده است و طبعا رهایی مجدد ضحاک از بند، نگرانی‌ مردمان باستان را از فعالیت دوباره‌ی آتشفشان نشان می‌داد.

یکی دیگر از اساطیر شنیدنی دنیای باستان را مرور کنیم. حتما از شهر افسانه‌ای آتلانتیس شنیده‌اید که با تمام جلال و جبروتش، بدون هیچ ردپایی به‌یک‌باره از صحنه‌ی روزگار محو شد. آن‌طورکه از افسانه آتلانتیس برمی‌آید، مردمان این تمدن روزگاری به خوبی و خوشی زندگی می‌کردند تا اینکه روزی خشم خدایان را با زندگی پر از فساد و سرپیچی از دستورهای آن‌ها بر‌انگیختند و خدایان هم مطابق معمول داستان‌های دنیای باستان، انتقام سختی از انسان‌ها می‌گیرند و بارانی از آتش و زمین‌لرزه (از نشانه‌های بارز فوران‌های مهیب) را بر آن‌ها نازل می‌کنند. درنتیجه، آتلانتیس بدون هیچ ردی در تاریخ محو می‌شود و با گذشت‌ قرن‌ها، دانشمندان همچنان در جست‌وجوی ردپای این شهر افسانه‌ای هستند.

افلاطون، فیلسوف شهیر یونانی در چند مورد از مکالمات مشهورش از جمله «خطابه‌ی دفاعیه (Apology)» که به دفاعیات سقراط اختصاص دارد و «تیمائوس(Timaeus)» اشاراتی به خیالی یا واقعی بودن اسطوره و حتی محل آن داشته است. در همین حال، مانند اسطوره ضحاک ماردوش، استنادهایی به این رویداد طبیعی در برخی روایت‌های تاریخی خصوصا اشعار «هسیود (Hesiod)» در دست است که شباهت چشمگیری به این روایت کهن دارد. هیسود در مشهورترین اثرش «نسب‌نامه خدایان (Theogony)»، آنچه را که شرح می‌دهد به فوران عظیم آتشفشانی جزیره سانتورینی در دریای اژه در حدود ۳۶۰۰ سال قبل شباهت دارد. در این فوران آتشفشانی تمدن بسیار پیشرفته مینوسی‌ها که در جزیره کِرت واقع بود، به‌کلی از میان رفت.

امروزه، به‌خوبی می‌دانیم چنین مقیاسی از فوران‌ها وجود دارند. اسطوره‌هایی مانند این به پژوهشگران یاری می‌رسانند رویدادهای بزرگ گذشته را تا حدی درک کنند. موضوع دیگر از چنین رویدادهای بزرگی، فوران کوه آتشفشان «کوائی (Kuwae)» در قرن پانزدهم در جزایر وناتو اقیانوس آرام است. گمان می‌رود این فوران یکی از بزرگ‌ترین فوران‌های زمین در ۱۰ هزار سال گذشته بوده باشد. در‌واقع، این فوران به‌قدری بزرگ بود که جزیره‌ای را کاملا غرق کرد.

با مرور این اساطیر، متوجه می‌شویم که کوه‌های آتشفشانی مانند تامبورا که همین حالا هم فعال هستند، تأثیراتی در ابعاد جهانی دارند و به‌لحاظ «شدت انفجار آتشفشانی (VEI)» در درجه‌ی هفت یا هشت قرار می‌گیرند. به‌گفته دانشمندان، فوران بعدی با شدت انفجار هفت درجه یا بیشتر، ممکن است در طول زمان زندگی ما اتفاق بیفتد یا صدها سال با ما فاصله داشته باشد.

این دانشمندان در مقاله‌ی خود نوشتند:

اکنون زمان این بحث‌ها نیست و باید دانشمندان و مقام‌های دولتی بتوانند قبل از وقوع فاجعه‌ای مهیب، برنامه‌ریزی‌ها و آماده‌سازی‌های لازم را انجام دهند.

این دانشمندان فهرست بلندبالایی از آتشفشان‌هایی تهیه کردند که توانایی پدیدآوردن فورانی به بزرگی هفت درجه در مقیاس شدت انفجار آتشفشانی را داشتند. به‌جز آتشفشان تاوپو در نیوزیلند که آخرین فوران مقیاس هشت جهان حدود ۲۶ هزار و ۵۰۰ سال قبل در آن رخ داده، از کوه دماوند نیز به‌عنوان یکی از نامزدهای اصلی چنین فوران مهیبی نام بردند.

پس از این مقدمه، بهتر است کمی با آتشفشان‌های کشورمان آشنا شویم. ایران ۶ آتشفشان دارد:‌ دماوند، سبلان، سهند، تفتان، بزمان و قلعه‌ی ‌حسن‌علی. درادامه، به‌اختصار هریک از آن‌ها را معرفی می‌کنیم.

۱. دماوند

دماوند آتشفشان بالقوه فعالِ‌ چینه‌ای محسوب می‌شود که با ۵,۶۰۹ متر، مرتفع‌ترین قله در ایران و مرتفع‌ترین قله‌ی آتشفشانی در آسیا است. باید ذکر کنیم گروه آتشفشانی کوئن‌لون در تبت از دماوند مرتفع‌تر است؛ اما کوه آتشفشانی به‌حساب نمی‌آیند. آتشفشان دماوند در فاصله‌ی ۷۰ کیلومتری تهران و ۶۵ کیلومتری جنوب دریای خزر قرار دارد. کوه دماوند دوازدهمین قله‌ی مرتفع جهان نیز محسوب می‌شود و پس از کوه اورست، در آسیا رتبه‌ی دوم را دارد. در همین حال، مرتفع‌ترین کوه آتشفشانی آسیا و یکی از هفت کوه آتشفشانی مرتفع جهان است.

دماوند در اساطیر ایران جایگاه بسیار خاص و ویژه‌ای دارد. همان‌طورکه در سطور گذشته ذکر کردیم، در دماوند است که ضحاک ماردوش را فریدون به بند می‌کشد و قرار است تا آخرالزمان در آنجا به‌بندکشیده باقی بماند تا روزی از بند رها شود و به زیر آید و شروع به نابودی دنیا کند. آرش کمانگیر نیز از دماوند تیری انداخت تا مرز میان ایران و توران را مشخص کند. در اشعار کهن، معمولا دماوند با داستان مشهور به بند کشیده‌شدن ضحاک همراه است. فردوسی بزرگ در شاهکار خود چنین می‌سراید: «بیاورد ضحاک را چون نوند / به کوه دماوند کردش ببند». به‌جز اشاره‌های زیادی که به کوه دماوند در ادبیات کهن و معاصر شده، احتمالا مشهورترین اشاره در قصیده‌‌ی مشهور «دماوندیه» ملک‌الشعرای بهار باشد که در قسمتی از آن می‌خوانیم:‌ «ای دیو سپید پای در بند! / ای گنبد گیتی! ای دماوند!»

کوه دماوند اولین‌بار در دوره‌ی پلیستوسن در حدود ۱.۷۸ میلیون سال قبل فوران کرد و آخرین فوران آن به حدود ۵۳۰۰ ق.م بازمی‌گردد

ریشه و معنای کلمه دماوند نامشخص است؛ اما برخی از پژوهشگران برجسته گمان می‌کنند این نام احتمالا به‌معنی کوهی است که از آن دود و خاکستر بیرون می‌آید که مشخصا اشاره به ماهیت آتشفشانی آن است. کوه دماوند اولین‌بار در دوره‌ی پلیستوسن درحدود ۱.۸۷ میلیون سال قبل فوران کرد. پس از چندین فوران درحدود ۶۰۰ تا ۲۸۰ هزار سال قبل، آخرین فوران آن به دوره‌ی هولوسن درحدود ۵۳۰۰ ق‌م بازمی‌گردد. کوه دماوند می‌تواند به‌عنوان آتشفشان بالقوه‌ی فعال یا نیمه‌فعال در نظر گرفته شود. درواقع در سال ۱۳۸۶، دودخانه‌های نزدیک دهانه‌ی قله شروع به انتشار دی‌اکسید‌گوگرد کردند.

۲. سبلان

سبلان آتشفشان چینه‌ای غیرفعالی در منتهی‌علیه کوه البرز و استان اردبیل در شمال‌غربی ایران است. این کوه آتشفشانی که ۴,۸۱۱ متر ارتفاع دارد، دومین قله‌ی بلند کشور محسوب می‌شود. در نوک قله‌ی سبلان، دریاچه دائمی نیز وجود دارد که یکی از دیدنی‌ترین مقاصد گردشگری این کوه نیز محسوب می‌شود. دشتی دائمی نیز در قله‌های سبلان وجود دارد که مناظر دیدنی را پدید آورده است. در یکی از دامنه‌های سبلان در ارتفاع حدود ۳,۶۰۰ متری، سنگ‌های زیاد آتشفشانی به‌شکل مجسمه‌های غول‌پیکری شبیه به حیوانات و پرندگان و حشرات نیز وجود دارند که توجه گردشگران را به خود جلب می‌کنند.

به‌جز این، کوه سبلان جاذبه‌های زیادی در طول سال برای علاقه‌مندان به کوه‌نوردی فراهم می‌کند. در شیب‌های کوه، آب معدنی از چشمه‌ها سرازیر می‌شود که به‌عقیده بسیاری خواص درمانی دارد. مردم عشایری منطقه نیز در روستاهای کوچک زندگی می‌کنند و همواره در چادرهای خود به‌گرمی از گردشگران پذیرایی می‌کنند. براساس برخی باورها، کوه سبلان جایی بود که زرتشت برای چند سال در آنجا تعمق و تفکر کرد؛ به همین دلیل، برای زرتشتیان یکی از مکان‌های مهم محسوب می‌شود. حتی برخی گمان می‌کنند آنچه فردریش نیچه، فیلسوف شهیر آلمانی در ابتدای کتاب «چنین گفت زرتشت» شرح داده، فرود زرتشت پس از سال‌ها (به‌تعبیر نیچه پس از ۱۰ سال) تفکر از کوه سبلان است. براساس برخی باورهای عشایر، زمانی‌که تمام برف‌های کوه سبلان ذوب شود، جهان به‌پایان می‌رسد؛ عقیده‌ای که درصورت وقوع آن، نابودی دنیا چندان دور از واقعیت نیست.

همواره از سهند به‌دلیل زیبایی‌های طبیعی‌اش به‌عنوان عروس کوهستان‌ها یاد می‌کنند

آتشفشان سبلان بسیار قدیمی است. اولین فوران آن در دوره‌ی ائوسن (۵۶ تا ۳۳.۹ میلیون سال قبل) و بعد از آن در دوره‌ی زمین‌شناسی میوسن (۲۳ تا ۵ میلیون سال) رخ داد؛ اما با توجه به برخی تاریخ‌گذاری‌ها، فعالیت‌های آتشفشان اصلی در دوره‌های پلیوسن و پلیستوسن و بین ۵ تا ۱.۴ میلیون سال به‌وقوع پیوسته است. برخی نیز معتقدند فعالیت‌های آتشفشانی سبلان تا دوره هولوسن و تا کمتر از ۱۰ هزار سال قبل نیز ادامه داشته است.

سبلان چندین قله با ارتفاع بیش از ۴,۵۰۰ متر دارد که عمدتا در امتداد ارتفاعات جنوب‌غربی و شمال‌شرقی قرار دارند. بلندترین قله سبلان با ارتفاع ۴,۸۱۱ متر در انتهای شمال‌شرقی رشته‌کوه قرار دارد. آب و هوای سبلان قاره‌ای با تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های برفی و بسیار سرد است.

۳. سهند

کوه سهند با ۳,۷۱۰ متر ارتفاع، سومین آتشفشان بزرگ در شمال‌غربی ایران و ناحیه‌ی آناتولی شرقی ترکیه است. دو کوه دیگر، آرارات و سبلان هستند. بلندترین قله سهند «کمال» نام دارد که ۳,۷۰۷ متر ارتفاع دارد و ۱۷ قله بلندتر از سه‌هزار متر نیز در این کوه وجود دارند. به‌دلیل وجود انواع گیاهان و جانوران در ارتفاعات بالای کوه‌های سهند، همواره از آن به‌عنوان «عروس کوهستان‌های ایران» یاد می‌شود. قدمت سنگ‌های کوه سهند نشان می‌دهد این آتشفشان از ۱۲ میلیون سال پیش تا تقریبا ۰.۱۴ میلیون سال پیش به‌طور پراکنده فعال بوده است.

سهند به‌طور عمده از گدازه‌های داسیتی و فلسیک تشکیل شده و به‌لحاظ تاریخچه و ساختار زمین‌شناسی با کوه سبلان مقایسه‌شدنی است و در حاشیه‌ی جنوبی صفحه‌ی آتشفشانی‌تکتونیکی آذربایجان‌غربی واقع است. از‌این‌رو، دلیل اصلی زمین‌لرزه‌ها با تأثیرات ناگوار اغلب در شهرها و نواحی روستایی اطراف خود، به‌ویژه برای شهرهای بزرگی مانند تبریز است که در فاصله‌ی ۴۰ کیلومتری جنوب آن قرار دارد. درواقع، برخی از این زمین‌لرزه‌ها در قرن‌های گذشته بسیاری از بناهای تاریخی منطقه را تخریب کرده‌اند.

یکی دیگر از تأثیرات منفی تاریخچه‌ی زمین‌شناسی نسبتا جوان کوه سهند و مناطق اطراف آن، شوری آب‌های سطحی جاری از کوه است. در‌حالی‌که برخی از چشمه‌های سهند برای درمان‌های پزشکی استفاده می‌‌شوند، کیفیت آب آن برای مصارف آشامیدنی و حتی کشاورزی محدود به نواحی خاصی است.

مشابه سایر آتشفشان‌ها در مناطق کوهستانی شمال‌غربی ایران، آب‌و‌هوا و پوشش گیاهی کوه سهند در مقایسه با سایر مناطق کشور مطلوب است؛ اگرچه ممکن است گاهی اوقات شرایط سختی در ارتفاعات این کوه آتشفشانی حکم‌فرما باشد. ارتفاع زیاد و زمستان‌های طولانی و برفی و دمای نسبتا معتدل تابستان باعث شده کوه سهند و کوه‌پایه‌های اطراف آن به منطقه روستایی پرجمعیتی تبدیل شود.

گزاویه دوپلانو، جغرافی‌دان مشهور دانشگاه سوربن فرانسه، در اواخر دهه‌ی ۱۳۳۰ تا اوایل ۱۳۴۰، پژوهش‌هایی درباره‌ی اقتصاد و سکنه‌ی این منطقه انجام داد که در نوع خود جالب توجه بودند. برخلاف کوه سبلان که در آن زندگی عشایری نقش اصلی را ایفا می‌کند، کوه سهند منطقه‌ای عمدتا روستانشین با سکنه‌‌ی دائمی است که به کشاورزی و دام‌پروری مشغول‌اند. سکونتگاه‌های دائمی روستایی را می‌توان گاهی تا ارتفاعات تقریبا بالایی پیدا کرد و حتی دیده شده که چوپانان محلی تا ارتفاعات بالای ۲,۵۰۰ متری به رمه‌گردانی مشغول بوده‌اند. دوپلانو کوه سهند را نمونه‌ی بارزی از «همجواری سبک‌های زندگی و فرهنگ‌های ایرانی و ترکی» قلمداد کرده است.

۴. تفتان

تفتان آتشفشان چینه‌ای فعالی در جنوب‌شرقی ایران واقع در استان سیستان‌و‌بلوچستان است. ارتفاعات قله‌های این کوه آتشفشانی در نواحی مختلف متغیر است که بلندترین قله‌ی آن، «چهل تن»، ۴,۰۳۶ متر ارتفاع دارد. تفتان مرتفع‌ترین کوه در جنوب‌شرقی ایران و نزدیک‌ترین شهر به این کوه آتشفشانی خاش است.

گزارش‌های مربوط به تاریخچه‌ی فعالیت‌های آتشفشانی این کوه نیز مانند دیگر کوه‌های آتشفشانی ایران نامشخص است. جدیدترین تاریخ‌گذاری‌های تابش‌سنجی از این کوه آتشفشانی، آخرین فوران‌های آن را حدود ۶,۹۵۰ سال قبل تخمین زده است. در‌حال‌حاضر، این آتشفشان فعالیت فومارولیک شدید (خروج بخارها و گازهای گوگردی) دارد که از فاصله‌ی بسیار زیاد قابل‌مشاهده هستند. به‌نظر می‌رسد تفتان بخشی از منطقه‌ای زمین‌گرمایی است و تعدادی چشمه‌ی آب گرم را می‌توان در اطراف آتشفشان یافت.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***