اهمال کاری، تنبلی نیست! اهمال کاری یعنی این که ترجیح بدهیم انجام کار مهمی را به عقب بیندازیم و به جای آن کار ساده تری بکنیم. مثلاً به جای درس خواندن تلویزیون ببینیم؛ اما افراد تنبل حال و حوصله انجام هیچ کار مهم و غیر مهمی را ندارند حتی نمی توانند از جای خود بلند شوند و برای خودشان یک لیوان آب بریزند. اگرچه این دو واژه با هم فرق می کنند اما خیلی از مواقع به جای هم به کار می روند.
اهمال کاری هیچگاه حذف نمی شود! یعنی این که همه افراد کم و بیش در زندگی خود اهمال کاری می کنند. گاهی اوقات اهمال کاری ما به اندازه ای زیاد می شود که خودمان و اطرافیانمان را به دردسر می اندازد. این همان زمانی است که باید وارد عمل شویم.
هیچ عادتی بدون هدف گذاری و آمادگی برای تغییر، تغییر نمی کند. اگر به نقطه ای رسیده آید که با تمام وجود احساس می کنید دیگر وقت تغییر است و هدف تان برای این تغییر نیز مشخص است شروع کنید.
اگر بخواهیم اهمال کاری را به زبان ساده توصیف بکنیم باید بگوییم:
اهمال کاری یعنی این که ما کارهایی را که از قبل تصمیم گرفته ایم انجام بدهیم، به صورت داوطلبانه به تعویق بیندازیم. باوجود این که می دانیم این تأخیر ممکن است به ضرر ما باشد؛ یعنی این که بر روی عملکرد ما یا احساس ما نسبت به خودمان تأثیر بگذارد.
احتمالاً به محض خواندن این تعریف، در ذهن خودتان موفقیت هایی را مرور می کنید که کارهایتان را از این لحظه به لحظه ای دیگر، از این ساعت به ساعتی دیگر و از امروز به روزی دیگ موکول کرده اید. بعد هم حتماً به خودتان میگویید:«ولی همه تأخیرها عمدی نبوده اند! مگر دست من بوده است که پدرم به سختی مریض شد و من نتوانستم پروژه ام را سر وقت انجام دهم؟ مگر دست من بود که مجبور شدم به فلان مأموریت کاری خارج از برنامه بروم و نتوانم فلان کار را به موقع انجام دهم؟ و...» واقعیت این است که همه تأخیرهای اهمال کاری نیستند! بعضی از تأخیرها اجتناب ناپذیرند(اگرچه خیلی از اتفاقات به ظاهر خارج از کنترل ما هستند و زمانی که دقیق تر به آن ها نگاه می کنیم، می بینیم که می توانیم آن ها را تحت کنترل خودمان در بیاوریم). بعضی دیگر از تأخیرها ناشی از آن است که ما به اطاعت بیشتری برای شروع کار خود نیاز داریم و عاقلانه این است که پیش از دریافت اطلاعات لازم، کار خود را شتابزده شروع نکنیم(البته به شرط آن که واقعاً به آن اطلاعات نیاز داشته باشیم).
تأخیر با زندگی ما عجین شده است. ما در یک مقطع زمانی کارهای زیادی برای انجام دادن داریم و نمی توانیم تمام آن ها را به صورت همزمان انجام دهیم. پس ناچاریم که ازبین کارهای موجود، انتخاب کنیم. همین انتخاب ما به این معنی است که باید انجام بعضی از کارها را به وقت دیگری موکول کنیم. این هم نوعی تأخیر است. زندگی ما پر از انتخاب است و ما در هر مقطع زمانی براساس درجه مهم بودن کارها، میزان تأثیر کارها بر زندگی مان، اهدافی که از قبل تعیین کرده ایم، برنامه روزانه مان و حس و حالی که در آن لحظه داریم تصمیم می گیریم که کدام کار را الان انجام دهیم و به کدام کار در زمان دیگری رسیدگی کنیم.
اما اهمال کاری داستان کاملا متفاوتی دارد. زمانی که دچار اهمال کاری هستیم، کارهایشان را عمداً و داوطلبانه عقب می اندازیم. در صورتی که می دانیم الان دقیقاً زمان انجام همان کار است. هیچ چیز هم نیست که مانع انجام آن کار شود به جز بی میلی و اکراه خود ما! نداشتن میل و انگیزه نسبت به کاری، باعث ایجاد اهمال کاری می شود.