سلام نو – سرویس بین الملل: عراق مانند چند کشور دیگر در سطح جهان چند وقتی است که درگیر اعتراضات خیابانی است، اعتراضاتی که ریشههای اقتصادی دارد و در کشورهایی مثل لبنان هم بروز کرده، اما اعتراضات عراق حال پس از پایان یک دوره و حمایت تمام سیاستمداران و مراجع وارد مرحله جدیدی شده است.
اعتراضات عراق در مرحله جدید اعتراضاتی سختتر، خشنتر و البته ضد نظامتر شده است. فرماندهی عملیات بغداد در بیانیهای که درباره این تظاهرات منتشر کرده آورده است: در حالی که کشور شاهد تظاهراتی برای مطالبه حقوقی تضمین شده بر اساس قانون اساسی عراق است برخی از این تظاهراتها سوءاستفاده کرده و دست به قتل شهروندان و زخمی کردن آنها، آتشزدن اموال دولتی و خصوصی و غارت آنها زدند. تمامی بخشهای نیروهای امنیتی قهرمان با این افراد خرابکار مجرم طبق قانون مبارزه با تروریسم برخورد خواهند کرد و این اقدامات غیرقانونی جنایتی تلقی میشود که باید به طور میدانی و فوری با آنها تعامل شود.
اما چطور اعتراضات عراق از یک اعتراض مسالمت آمیز به چنین اعتراضات خشونت آمیز رسید، اعتراضی که بنا به گفته فرید مدرسی، روزنامهنگار حوزه و روحانیت باعث به آتش کشیده شدن یکی از مدارس وابسته به دفتر آیتالله سیستانی در جنوب عراق هم شده است.
مدرسی با بیان این نکته در توییتی مینویسد: وضعیت جنوب عراق بحرانی است؛لحظاتی پیش مدرسه علمیه سماوه، وابسته به دفتر آیتالله سیستانی به آتش کشیده شد.
قانون حکومت نظامی در بصره، ناصریه، بابل، واسط و دیوانیه اعلام شد. آیتالله سیستانی ظهرامروز {دیروز} حکومت و معترضان را به عدم خشونتورزی توصیه و بر حق اعتراضِ مسالمتآمیز تاکید کرد.
بازی بزرگان در عراق
حکومت در عراق، مثل دیگر حکومتها، بینقص نیست و به دلیل نوپا بودن و شکل گرفتن در شرایط التهاب مدتها است درگیر فساد گسترده اقتصادی است، فسادی که منجر به ناکارآمدی، فقر و بیعدالتی شده. دولت عادل عبدالمهدی در چنین شرایطی شکل گرفت و نه تنها نتوانست شرایط را سامان بخشد بلکه درگیر جنگ نیابتی ایران با آمریکا و عربستان هم شد و خود را در موقعیتی یافت که اولویتش به جای بهبود شرایط عراق نرمال کردن وضعیت بین ایران و آمریکا بود.
واقعیت این است شرایط عراق از چند جهت گره خورده است و اعتراضات اقتصادی-معیشتی مردم برای چندمین نوبت محل سواستفادههای گروههای مختلف شده. از یک طرف ردپای بعثیها و طرفداران صدام به چشم میخورد و از طرف دیگر ردپای مدعیان مهدویت و ظهور امام زمان و از آن سو هم ردپایی از گروههای رادیکال مخالف ایران به چشم میخورد که در توییتر هم به شدت فعال هستند.
اما شاید پررنگترین نقش در این میان در اختیار آمریکا باشد، آمریکایی که خود را در حال نبرد برای آینده خاورمیانه میبیند و به این که این آینده را دو دستی و در سینی طلا تقدیم ایران کند راضی نمیشود.
ایران حالا در یمن، سوریه و عراق یا با مشارکت روسیه، چین و ترکیه یا به تنهایی در طرف برنده میز نشسته است و عربستان و اسرائیل را از منظر استراتژیک تحت فشار گذاشته است، آن هم در حالی که حمایت جدی مالی، نظامی و سیاسی آمریکا پشت این دو متحد قدیمی است و این مسئلهای نیست که آمریکا بخواهد به آن رضایت دهد.
همین مسئله باعث شده تا آمریکا دست به هر کاری بزند تا معادلات منطقه را عوض کند چون اگر ایران امروز در طرف برنده میز بنشیند در معماری آینده منطقه نیز در طرف برنده مینشیند و دست بالا را به دست میآورد و تغییر جایگاهش به شدت دشوار خواهد.
برای مبارزه با ایران آمریکا اول سوریه و بعد یمن را امتحان کرد و حالا به سراغ عراق رفت، آخرین جایی که فرصت کافی برای زمین زدن ایران را در دست دارد. برای این کار آمریکا با همکاری متحدان منطقهای خود در گام اول میخواهد دولت مورد حمایت ایران را ساقط و یک دولت سکولار و تکنوکرات تمام عیار روی کار بیاورد که آمریکا انتخاب اولش باشد.
در معادلات آمریکا اگر چنین اتفاقی رخ دهد به معنای کوتاه شدن دست ایران از بسیاری از نقاط استراتژیک خواهد بود که بسیاری از متحدان ایران را از نفس میاندازد.
الاخبار لبنان در گزارشی که در واکاوی دلایل اعتراضات منتشر کرده به نقش آمریکا و امارات در اعتراضات اشاره میکند و مینویسد: یک منبع امنیتی بلندپایه تأکید کرد، هدف از این تظاهرات، تحقق چهار هدف بود: ایجاد درگیری شیعی-شیعی، متزلزل کردن دولت فدرال و محلی، ایجاد چند جبهه در چند منطقه و مشخص نکردن رهبر این اعتراضات. طراحان این نقشه فکر میکردند که دولت فقط طی چند روز سرنگون خواهد شد، ولی این اتفاق رخ نداد.
الاخبار با اشاره به اینکه برای عبدالمهدی مبرهن شده است که برخی از افسران قصد دارند از اعتراضات بهرهبرداری کنند و دست به کودتا بزنند، افزود: برکناری الساعدی، اقدام پیشگیرانهای در مبارزه با طرح کودتا بود و نقشه کسانی را که با وی همکاری داشتند، بر هم زد، ولی برخی از افسران، به کار خود ادامه دادند. آنان، دو مسیر را در پیش گرفتند: نخست؛ شایعهپراکنی درباره اینکه الحشد، تظاهراتکنندگان را هدف قرار میدهد. دوم؛ تحریک عبدالمهدی برای وارد کردن الحشد الشعبی در اعتراضات، به بهانه اینکه سرویسهای امنیتی نمیتوانند مردم را کنترل کنند تا بدین ترتیب، الحشد را وارد درگیری با معترضان کنند.
آیا آمریکا موفق میشود به اهداف خود در اعتراضات دست یابد؟ تجربه ثابت کرده آمریکا شاید بتواند در کوتاه مدت تنش را در عراق حاکم کند و حتی دولت را ساقط کند ولی قطعا نمیتواند بدون رضایت ایران دولتی را در عراق روی کار بیاورد و این یعنی بریدن پای ایران از عراق ممکن نیست و آمریکا باید بپذیرد که ایران بازیگر گریز ناپذیر تحولات منطقه از عراق تا یمن و سوریه است.