«برخی از پرسنل، مردم را آنقدر میبرند و میآورند تا در جایی و گوشهای آنها را تیغ بزنند. متاسفانه این موارد روزبهروز هم زیادتر میشود.»
این سخنان محمود حجتی، وزیر کشاورزی، در هفتمین گردهمایی کشت محصولات زراعی، از شکلگیری تدریجی یک فاجعه در نظام اداری پرده بر میدارد. به همین دلیل است که اینروزها در کنار پروندههای مربوط به فسادهای کلان،پروندههای زیادی مرتبط با جرایم کوچک از جمله رشوه، ارتشا،سرقت اموال دولتی و... باز است.
شاید حجم مالی هرکدام از این پروندهها کم باشد اما تعدادشان کم نیست. نتیجه اینکه در کنار فسادی که گروههای سازمان یافته در حفرههای سیاستگذاری ایجاد کردهاند، بخش سازماننیافتهای از دزدان کوچک از نقاط ضعف نظام اداری سوء استفاده میکنند و مشغول دزدی از دولت و نهادهای دولتی و سوء استفاده از موقعیت خود هستند.
البته افکار عمومی عموما نسبت به جرایم کوچک کمتر حساس است. جامعه خواستار عطوفت و مهربانی نظام قضایی در برابر مجرمان کوچک است. مردم میگویند توان دستگاههای نظارتی و قضایی باید روی دزدیهای کلان متمرکز شود اما این یک واقعیت است که بسیاری از کارکنان دولت و نهادهای عمومی از موقعیت خود سوء استفاده میکنند و دله دزدی در ادارات دولتی، نهادهای عمومی و شهرداریها هر روز بیشتر رواج پیدا میکند و بر تعداد کارکنان ناسالم افزوده میشود.
مردم وقتی با یک کارمند رشوه بگیر یا به گفته آقای حجتی، «تیغ زن» مواجه میشوند، نسبت به کل نظام اداری بدبین میشوند. این دقیقا همان وضعیتی است که نظریه «پنجره شکسته» به خوبی آن را توصیف میکند. این نظریه میگوید: «دیدن یک پنجره شکسته در یک خانه، کارخانه یا نظایر آن، به شما این پیام را میدهد که در آن مکان اوضاع به سامان نیست و نظمی وجود ندارد».
جرائم کوچک یا دلهدزدی، وقتی با پاسخ مناسب از سوی ساختار همراه نباشد، به زودی میتواند به همان اندازه فسادهای بزرگ، چهره کارکردی نظام سیاسی را مخدوش کند.
«گویی هر فساد خُرد، تیغ کوچکی است که بر چهره اعتماد عمومی کشیده میشود. تکرار و تعدد این خطوط ناهنجار، به زودی تصویر ناخوشایندی از چهره ساختار سیاسی و نظام حاکمیت در اذهان عمومی ایجاد میکند. »
در حالیکه بیشتر توان کشور روی مبارزه با فسادهای کلان متمرکز است،با دله دزدی و جرایم خرد چه باید کرد؟
پرویز گیلانی
منبع: تجارت فردا