روحانی در همین دو هفته گذشته، اگر نگوییم سیاستگذار و تصمیم‌گیر، حداقل مجری سه تصمیم بود که با وعده‌هایش تناقضی آشکار و غیرقابل باور داشت، تصمیماتی که شیوه اتخاذ و اجرای آن‌ها غیرقابل دفاع است.

سلام نو – سرویس سیاسی: حسن روحانی این روزها به کوه تناقض و نماد شکست تبدیل شده است، رئیس جمهوری که در انتخابات 92 گزینه ناگزیر اصلاح‌طلبان بود و با حمایت خاتمی و هاشمی یک شبه از محبوبیت و شانس یک رقمی و زیر ده درصد به بالای پنجاه درصد رسید و دولت تدبیر و امید را تشکیل داد.

او در 92 آن قدر قابل دفاع بود که در 96 با حمایت جدی‌تر مردم و گروه‌های مختلف اجتماعی از جمله هنرمندان، ورزشکاران، نویسندگان و سلبریتی‌ها رو به رو شد. خالق برجام بود، فضای کشور را کم و بیش باز کرده بود، خوب جواب تندروها را می‌داد و سیاست‌های اقتصادی کم و بیش منسجمی داشت.

با همین دست آوردها بود که با وعده‌های رادیکال و بزرگ وارد انتخابات شد. گفت بعضی کارها رای زیاد می‌خواهد، رایی بیش از 20 میلیون. گفت که می‌خواهد دنبال گسترش روابط با دنیا و چیزی بیش از برجام باشد، گفت که فضای مجازی را باز می‌کند. این قدر گفت و گفت و گفت که حامیانش از فردای پیروزی رویا ساختند، رویایی که با فاصله کمی تبدیل به کابوس شد.

با خروج آمریکا، برجام روی سر دولت خراب و تحریم‌هایی بی سابقه‌ علیه ایران اعمال شد. حسن روحانی که چپ‌تر از چپ و تندتر از هر اصلاح‌طلبی موضع می‌گرفت چنان به راست چرخید که اصولگراها خوابش را هم نمی‌دیدند.

از کابینه قابل دفاع اولی چند وزیر کارآمد از جمله علی طیب‌نیا، مرد شماره یک بهبود شرایط اقتصادی ایران از سال 92 تا 96 کنار کشیدند. چند انتصاب فاجعه بار مثل غلامی در وزارت علوم رخ داد و وزیر کارآمدی مثل جواد ظریف نیز آن‌چنان به حاشیه رفت که علنی هم استعفا داد.

وزارت اطلاعات روحانی بعد از چهار سال نسبتا موفق، توسط نهادهای موازی به شکل جدی به حاشیه رفت و چنان دست و پایش بسته شد که در مهم‌ترین پرونده‌های اطلاعاتی چند سال اخیر نظرش نزد نهادهای قضایی و نظارتی ذره‌ای اعتبار ندارد و این اطلاعات سپاه است که معادلات امنیتی داخل و خارج کشور را تعیین می‌کند.

تمام این محدودیت‌ها و انتخاب‌های اشتباه یک سو، مُشت مشت تصمیمات اشتباه روحانی در چند وقت گذشته و تناقض حرف‌هایش با وعده‌ها و ایده‌های انتخاباتیش در سوی دیگر.

روحانی در همین دو هفته گذشته، اگر نگوییم سیاستگذار و تصمیم‌گیر، حداقل مجری سه تصمیم بود که با وعده‌هایش تناقضی آشکار و غیرقابل باور داشت.

نخست تصمیم بنزینی دولت که با سهمیه بندی و افزایش توامان قیمت همراه بود. این تصمیم نه تنها در برابر ایده وزیر نفت درباره انتخاب بین سهمیه بندی و افزایش قیمت قرار داشت بلکه در تضاد با شعارهای تبلیغاتی اسحاق جهانگیری، معاون اول  روحانی، در زمان انتخابات بود. اجرای این تصمیم تبعات سیاسی، امنیتی و اقتصادی گسترده‌ای برای دولت داشت که کمترینش تیر خلاص به نیروهای سیاسی حامی دولت در دوران انتخابات پیش رو بود.

تصمیم کُشنده دوم قطع یک هفته‌ای اینترنت بود که البته با حمایت نمایندگان اصولگرا مواجه شد ولی برخلاف وعده روحانی مبنی بر ادامه ارتباط ایران با دنیا بود. ظاهرا این تصمیم چنان باب میل دولت بود که وزارت ارتباطاتش از کسب و کارها می‌خواهد برای کاهش آسیب در زمان قطعی اینترنت در جلسه‌ای شرکت کنند! این یعنی دولت و نهادهای مرتبط نگاهی به قطعی‌های آینده هم دارند.

تناقض سوم در این دو هفته به خبر معاون وزیر کار بر می‌گردد که در صدا و سیما اعلام می‌کند که هر کس می‌خواهد از ماه بعد هم یارانه معیشتی بگیرد باید اجازه دسترسی دولت به حساب‌هایش را بدهد. این کار به خودی خود در دنیا مرسوم است ولی با این نظر رئیس جمهور که دولت قصد سرک کشیدن به زندگی و حساب بانکی را ندارد و این کار را مضر می‌داند در تضادی آشکار است.

دولت روحانی این روزها به دولتی غیرقابل دفاع، متناقض و حتی دروغگو تبدیل شده که یاد و خاطره دولت احمدی‌نژاد و تصمیم‌های کشنده‌اش را زنده می‌کند، دولتی که گوشی برای شنیدن ندارد و ظاهرا مهم‌ترین تصمیم‌هایش را تحت فشار کسانی می‌گیرد که حتی حاضر نیستند برای اجرای آن تصمیم هزینه دهند و چنان پشت دولت را خالی می‌کنند که رهبری شخصا از تصمیم سران قوا حمایت کند و آن را تصمیم نظام بخواند نه تصمیم دولت.

مشهور بود که حسن روحانی در تصمیم‌گیری‌هایش این مسئله را لحاظ می‌کند که بعد از ریاست جمهوری نیز هم‌چنان بتواند در قدرت بماند و به سرنوشت محمد خاتمی، محمود احمدی‌نژاد و حتی هاشمی رفسنجانی دچار نشود ولی با آن‌چه که اکنون می‌گذرد او سرنوشتی به مراتب تلخ‌تر از هر سه رئیس جمهور پیشین خواهد داشت. او نه توانست مثل احمدی‌نژاد برای خودش پایگاهی در جامعه و بدنه در دولت بسازد، نه مثل خاتمی محبوب است و نه مثل هاشمی سیاست ورزی با نیروهای وفادار است. اگر همه چیز در همین مسیر باشد او تنهاترین رئیس جمهور ایران در دوران بازنشستگی خواهد بود که نه خواهانی در حاکمیت دارد و طرفداری در جامعه.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***