سه تفاوت بین خودشیفتگان و جامعه ستیزان

روابط با خودشیفتگان و جامعه ستیزان می تواند به سوءاستفاده سوق یابد. به این ترتیب، مهم است که بتوانیم تفاوت های این شخصیت های مضر و خطرناک را بیان کنیم. روانشناسانی که این نوع رفتارها را مورد مطالعه قرار داده اند به ما این امکان را می دهند تا تفاوت های یک شخص خودشیفته و یک جامعه ستیز را درک کنیم.

در اینجا 3 تفاوت عمده بین خودشیفته و یک جامعه ستیز وجود دارد:

روانشناسان می گویند: در حالی که جامعه ستیزان به عنوان خودشیفتگان شناخته می شوند، همه خودشیفتگان جامعه ستیز نیستند. آنچه آن ها را به جلو سوق می دهد متفاوت است.

1. یک روایتگر دارای حس ضربتی از ارزش یا اهمیت آن است

اهمیت این شخص در خودشیفتگی آشکار است یا خیر؟ آن ها معتقدند که مهمترین فردی هستند که می تواند وارد اتاق شود. آن ها احساس می کنند که همه باید به آن ها احترام بگذارند (معمولاً بالاتر از همه خود را می بینند) و هر آنچه برای گفتن دارند ارزش شنیدن دارد. خودشیفتگان اغلب با مردم صحبت می کنند و روایت خود را به گفتگو مجبور می کنند. علاوه بر این، آن ها به وضوح مهمترین دیدگاه خود را در نظر می گیرند.

از نظر خودشان، خودشیفته تنها شخصی است که نظرش اهمیت دارد. هرکسی که آن ها را برکنار کند، به سادگی می گویند "روشنگری" در حقیقت آنها نبوده است.

در مقابل یک جامعه ستیز به جای داشتن احساس اهمیت به خود، به احتمال زیاد می خواهد در مورد شما صحبت کند. دلیل این امر آن است که یک جامعه ستیز توانایی خود را در دستکاری افراد دیگر رونق می دهد. آن ها برای دستکاری شما باید همه آسیب پذیری های شما را بدانند. به این ترتیب، جامعه ستیز ها می توانند فوق العاده جذاب باشند. آن ها افراد بسیار دانایی هستند که به نظر می رسند علاقه مند به آنچه دیگران می گویند هستند.

غالباً، آن ها تصمیم می گیرند تا مسائل یا دستاوردهای خود را به عنوان یک تاکتیک به حداقل برسانند یا از آن کمرنگ کنند، تا بیشتر از خودشان، نگران دیگران باشند.

2. تجربه نارسایی "RAGE NARCISSIST" یا "جراحات نارسیس"

مارک گولستون روانشناس این موضوع توضیح می دهد که عصبانیت از یک خودشیفتگی به دلیل عدم تحسین از سایر نقاط جهان بالا می رود. گولستون می گوید: برای خودشیفتگی، هر چیزی کمتر از تحسین و اطاعت کامل، "حمله" به نفس خودشیفتگی است. وقتی خودشیفته احساس می کند که احساس خویشتن به چالش کشیده شده است، اغلب "صدمات خودشیفتگی" را تجربه می کنند که باعث می شود تا در افرادی که باعث صدمه به احساس خویشتن می شوند، شلاق بزنند.

بر خلاف خشم همه جانبه از آسیب خودشیفتگی، جامعه ستیزان تمایل دارند احساسات را به معنای "کم عمق"  احساس کنند. آن ها معمولاً به همان روشی که سایر افراد با آن ها ارتباط برقرار نمی کنند، ارتباط خاصی با احساسات ندارند. در عین حال، آن ها می توانند از عواطف برای دستکاری در اطرافیان خود استفاده کنند. جامعه ستیزها این توانایی را دارند که عواطف را تقلید کنند در حالی که برای آن ها راحت باشد تا دیگران بتوانند کاری را که می خواهند انجام دهند.

در هر دو مورد، خودشیفته و جامعه ستیز برای کنترل قربانیان خود از احساسات استفاده می کنند.

3. خودشیفته شما را با خشم و تهدیدات اداره می کنند

یک خودشیفته برای رسیدن به هدف از خشم استفاده می کند. آن ها همچنین انواع مختلفی از تهدیدها را به کار خواهند گرفت. خودشیفتگان اغلب از برچسب شرم به عنوان یک تاکتیک برای دستکاری استفاده می کنند، به خصوص وقتی که یک رویارویی در ملاء عام باشد. این امر به این دلیل است که خودشیفتگان دقت کرده اند که خود را با افرادی که از جهان بینی خود حمایت می کنند، محاصره کنند. برای دستکاری موثر، خودشیفته سعی خواهد کرد تا کسی را علناً خجالت زده کند تا قربانی احساس شود که مجبور است با هر آنچه که خودشیفته می گوید یا فکر می کند همراه باشد.

وقتی نوبت به دستکاری یک جامعه ستیز می رسد، می توانند هر کاری را که می توانند انجام دهند تا شما را در سمت خود قرار دهند. حتی اگر قصد سوءاستفاده از شما را داشته باشند، ممکن است با چاپلوسی این کار را به پایان برسانند.. به همین دلیل است که بسیاری از موقعیت های سوءاستفاده های خانگی زمانی تجربه می شود که در آن قربانی به خاطر چاپلوسی و محبت به دام می افتد. به این ترتیب  جامعه ستیزان از مکان هایی استفاده می کنند که قربانیان آسیب پذیر هستند. جامعه ستیزان به شکلی دستکاری را انجام می دهند که از قربانیان بهترین بهره را خواهند برد.

بر خلاف خودشیفتگی، جامعه ستیزی برای اینکه در هنگام کارکرد، تاکتیکهایشان از بین نرود، فقط احساس طرف مقابل را در نظر می گیرند و صحبتی از خودشان به میان نمی آورند.

افکار نهایی

شباهت های بین خودشیفتگان و جامعه شناسان بیشمار است، اما تفاوت هایی نیز وجود دارد. مهم است که بدانید با چه نوع رفتاری برخورد می کنید. اگر می دانید که با یکی از این شخصیت ها درگیر هستید، برای خروج از هر نوع رابطه با آن ها  برنامه ای محکم تهیه کنید.

همیشه امیدوار باشید که این نوع افراد سمی از زندگی شما خارج شوند. علاوه بر این، دوری از آن ها برای سلامت عاطفی و بهزیستی شما بسیار مهم است.