سلام نو – سرویس اقتصادی: وضعیت معیشتی در سال های اخیر باعث شده تا خیلی از آن هایی که در نگاه جامعه شناسی و اقتصاد در طبقه متوسط تعریف می شدند امروز از آنها به عنوان قشر فرودست یاد شود. در واقع باید باور کنیم که طبقه متوسط در این سالها لاغر و نحیف شده است.
به گزارش سلام نو، بحث خط فقر را می توان یکی از مناقشه برانگیز ترین شاخص های اقتصادی دانست چرا که بین پژوهشگران توافقی برای سنجش خط فقر وجود ندارد. با این حال تردیدی نیست در سال های اخیر به ویژه پس از التهاب بازار ارز و تغییرات تورمی پس از تحریم های یک جانبه آمریکا فقر به صورت محسوسی افزایشی شده است.
تلاطمات بازار ارز در سال های اخیر مهم ترین و آسیب زننده ترین کارکردی که داشت این بود که طبقات مرفه که دارای ماشین‌های خارجی و املاک متعدد بودند، متمول تر شوند و در این بین اقشار متوسط و ضعیف، ضعیف‌تر شوند. بسیاری از کسانی که ما آنها را عضو طبقه متوسط می نامیم پیش از آنکه وضعیت اقتصادی کشور این قدر نا به سامان شوند از کشور مهاجرت کرده اند. با این حال برای خیلی از تحصیلکرده ها در کشور به دلیل سیاست‌های اقتصادی ناهمگون، فرصت‌های ایجاد اشتغال برایشان از دست رفته است.
کوچک شدن طبقه متوسط در هر جامعه ای هیچ آورده ای جز نابرابری بیشتر ندارد. افزایش نابرابری آثار اجتماعی سوء دیگری هم دارد که از جمله آن می توان به افزایش ناهنجاری هایی نظیر اعتیاد و افسردگی اشاره کرد. آثار نگران کننده بحران های طبقه متوسط فقط منحصر به ایران نیست و در بسیاری دیگر از کشورها هم نظیر آن را می توان دید. در چنین شرایطی هیچ راهکاری نیست جز اینکه دولت ها صدای مردم را بشنوند و تلاش کنند فشار اقتصادی بر طبقه متوسط به حداقل برسد. مساله ای که در کشور ما فارغ از اینکه چاره ای برای افزایش قیمت بنزین بود یا نبود به بدترین شکل در حال اجرا شدن است. ادامه این روند نتیجه ای جز نحیف شدن هر چه سریع تر طبقه متوسط ندارد.
مهدی تقوی، اقتصاددان پیشکسوت هم در این باره اظهار کرده است: این روزها به خاطر سیاست های نادرست اقتصادی طبقه متوسط با مشکل کاهش پس انداز روبرو شده و آنها از توانایی خرید مسکن محروم هستند..
احمد میدری، معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی چندی پیش در اظهار نظری گفت: امروزه ۱۸ تا ۳۵ درصد مردم زیر خط فقر هستند. البته اینکه این محاسبات دقیقا بر چه مبنایی انجام شده مشخص نیست.
حسین راغفر، اقتصاددانی که بیشتر پژوهش او مربوط به حوزه فقر است می گوید آنچه نهاد‌های رسمی درباره تورم اعلام می کنند با واقعیت های روزمره زندگی مردم تفاوت فاحشی دارد. گروه‌های مختلف سبد‌های مختلف کالایی مصرف می کنند؛ بنابراین احساس تورم در بین خانوار‌های مختلف با هم متفاوت است. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در تعریف فقر مطلق آورده است ناتوانی در کسب حداقل استاندارد زندگی و یا به تعبیری عدم دسترسی به حداقل‌های معیشتی معادل با فقر مطلق است.
بحرانی به نام گسترش فقر در سال های اخیر معضل جدی در کشور بوده به طوری که که گذران زندگی برای اقشار ضعیف جامعه که متعلق به دهک های کم درآمد هستند را آن قدر سخت کرده که زندگی آنها بدون یارانه و بسته های حمایتی شاید ناممکن باشد. به گفته اکبر ترکان، مشاور رییس جمهور ۲دهک از ۶دهک میانی جامعه یا همان طبقه متوسط، تحت تاثیر شرایط اخیر اقتصادی به دهک‌های کم درآمد و نیازمند حمایت پیوسته اند.
