استقلال چطور در آستانه فروپاشی قرار گرفت؟ / مدیرانی که آبی‌ها را به خاک سیاه نشاندند

سلام نو – سرویس ورزشی: تراژدی تیم فوتبال استقلال بالاخره کامل شد و آندره استراماچونی سرمربی محبوب و موفق این تیم بالاخره بعد از حوادث عجیب و غریب بسیار از این تیم جدا شد و ظاهرا فرهاد مجیدی قرار است به جای او روی نیمکت استقلال بنشیند، تا اگر بحران جدیدی خلق نشود هدایت آبی‌پوشان را برای ادامه فصل به عهده داشته باشد.

جایی که امروز استقلال ایستاده جای خوبی نیست و حال و روزش آن‌چنان ناخوشایند است که به جرات می‌توان گفت یکی از دو تیم پرطرفدار ایران امروز در آستانه‌ی از هم فروپاشی شیرازه‌اش قرار دارد.

از دید ناظران بیرونی و به خصوص هواداران استقلال، امروز به لطف مدیریت فاجعه بار وزارت ورزش مربی محبوب و موفق استقلالی‌ها فراری داده شده، مدیر عاملی وجود ندارد، مطالبات بازیکنان پرداخت نشده، برنامه میان فصل و نقل و انتقالات مشخص نیست و البته ستاره‌های استقلال در چند فصل پی در پی به سادگی از این تیم جدا شدند، آن هم در حالی که پرسپولیس مطالبات سرمربی خود را پرداخت کرده، به بازیکنانش پول داده، برنامه اردوی نیم فصل خود را چیده، ستاره‌هایی مثل بیرانوند را حفظ کرده و یک مدیرعامل پرحرف و پرکار هم دارد.

از دید این ناظران بیرونی و هواداران دو آتشه استقلال وزارت ورزش کاملا حساب شده در حال نابودی این تیم است. آن‌ها یک حساب و کتاب سرانگشتی می‌کنند و می‌بینند که با بازیکنان جدا شده از استقلال می‌شود تیمی تشکیل داد که از تمام تیم‌های لیگ بهتر است. نگاه می‌کنند و می‌بینند که برانکو چند فصل پیاپی در پرسپولیس بود ولی استقلال فصلی دو مربی عوض کرد. می‌بینند که مدیرعاملان پرسپولیس با تمام سوءمدیریت‌ها مدیرانی کارآمدتر و مجرب‌تر بودند در حالی که مدیران استقلال یا ناکارآمد بودند، یا دوست وزیر یا اگر کارآمد بودند با هزار زیر و رو به زیر کشیده شدند.

در طرف مقابل اما مدیران استقلال معتقدند آن‌ها هر کاری لازم بوده برای آوردن استرا کرده‌اند و بدگمانی هواداران به هیات مدیره درست نیست. هادی مباشری، معاون باشگاه استقلال با اشاره به خدمات فتحی و هیات مدیره به این تیم می‌گوید:

استراماچونی را چه‌کسی می‌شناخت؟ تیام و پاتوسی و دیاباته را چه‌کسی می‌شناخت؟ آنها را فتحی به استقلال آورد که حالا فحشش را می‌خورد. چرا آن سوی قضیه و لیوان پر را نمی‌بینند؟ پس مرض و غرضی در کار است و از احساسات پاک هواداران استفاده می‌کنند. هیات‌مدیره این همه به نوبه خودش و براساس شرایط مالی و امکاناتی که دارد، زحمت می‌کشد.

او که با فرهیختگان گفت‌وگو می‌کرد تاکید داشت که نباید غرب زده بود و اجازه داد یک خارجی گربه رقصانی کند. مباشری با حمله به استراماچونی معتقد است هر کسی با امکانات او نتیجه می‌گرفت و می‌گوید:

باشگاه این همه پول بازیکن و زمین و امکانات می‌دهد و هیچ‌کس اینها را نمی‌بیند. اینها همه کار استرا بوده؟ اصلا کارش خوب، پولش را که گرفت چرا دبه کرد؟ همه اینها را می‌توان تحلیل کرد که این آقا در کشورهای قبلی در یونان، چک یا ایتالیا چه کار کرده؟ بعد اینجا نتیجه گرفته باید هر گربه رقصانی که می‌خواهد بکند؟

اما احتمالا خود مباشری هم می‌داند که همه با امکانات استرا نتیجه نمی‌گرفتند که اگر می‌گرفتند امروز به جای او وینفرد شفر یا علی منصوریان روی نیمکت آبی‌ها نشسته بودند.

همین دیدگاه غیر حرفه‌ای کادر مدیریتی استقلال را می‌توان مهم‌ترین دلیل جدایی استرا از استقلال دانست، آن‌چنان که دستیار او نیز با تاکید بر این موضوع می‌گوید: مطمئن بودیم که به ایران برمی‌گردیم و به کارمان در استقلال ادامه می‌دهیم چون مشکل ما پول نبود اما رفتار باشگاه توافق را به خطر انداخت.

استراماچونی مربی کم توقعی نبود، اما عموما توقعاتش منطقی و قابل فهم بود یا حداقل می‌توان گفت که از توقعات کادر مدیریتی استقلال قابل فهم‌تر و منطقی‌تر بود. استراماچونی در اشل جهانی مربی موفق و درجه یکی نبود، چنان چه خود نیز چنین ادعایی نداشت، ولی او در کنار گابریل کالدرون دو مربی‌ای هستند که سطحشان از تمام مربیان فعال در کشور بالاتر است. آن‌ها سوابقی بهتر، دانشی به روزتر و دیسیپلینی استوارتر دارند.

حالا مدیران استقلال کار را به جایی رسانده‌اند که نه تنها استراماچونی از ایران رفته بلکه دیوار اعتماد بین هواداران و باشگاه فرو ریخته و کار به جایی رسیده که هوداران هر کسی را که در این پروسه مسندی می‌پذیرد را بی‌رحمانه مورد نقد قرار می‌دهند. آن‌ها ابتدا علی فتح‌الله‌زاده از مدیران قدیمی استقلال که به هیات مدیره برگشته را سخت مورد حمله قرار دادند و حالا از فرهاد مجیدی، اسطوره این تیم، ابراز ناامیدی می‌کنند. از دید آن‌ها هر کسی این روزها بر سر میز استقلال بنشیند شریک جرم مدیران باشگاه و وزارت ورزش در نابود کردن این تیم است.

نگاه هوادران شاید تند باشد، اما قابل درک است چون استقلال در چند سال گذشته تحت مدیریت وزارت ورزش و مدیران منصوبش از نفس افتاده و عملا در چند فصل توان رقابت برای قهرمانی را نداشته. نگاه هوادران هرچقدر تند باشد اما مدیران استقلال و وزارت ورزش نمی‌توانند از زیر این فاجعه شانه خالی کنند.