سلام نو – سرویس اجتماعی: مرگ غم انگیز تمام سرنشینان هواپیمای بوئینگ 737 خط هوایی اکراین و ساقط شدن آن توسط پدافند سپاه داغی بود بر روی داغ دیگر بود و دروغگویی درباره آن تیر به قلب داغ دیدگانی که هر لحظه آرزو میکردند چنین نشده باشد.
داغ ساقط شدن هواپیما به دست خودی یک سو و خشم و داغ پنهانکاری و دروغ از سوی دیگر باعث به خشم آمدن دوباره مردمی شد که بار دیگر خود را نامحرمانی یافتند که در نظرشان جانشان به اندازه سربازان خارجیای که هشدار حمله سپاه را دریافت کرده بودند هم برای مسئولان ارزش نداشت.
این داغهای پی در پی در نهایت باعث شد تا شب گذشته مردم برای سوگواری به خیابان بیایند و شعارهایی به نسبت تند و جدی سر بدهند، شعارها و اعتراضاتی که این سوال را به ذهن متبادر کرد که آیا آتش زیر خاکستر نارضایتی بار دیگر شعلهور میشود؟ به خصوص این که نارضایتی این بار با حمایت هنرمندان، روشنفکران و چهرههای شناخته شده جامعه مدنی همراه شد.
سعید معیدفر، جامعهشناس و استاد دانشگاه در گفتوگویی با سلام نو تاکید میکند که طبقه متوسط و جامعه مدنی تنها زمانی وارد میدان میشود که مطمئن باشد حضورش موثر است. او تاکید میکند که بعد از برخوردی که در سال هشتاد و هشت با طبقه متوسط شد این قشر عقب نشینی کردند و فعلا به این نتیجه نرسیدن که در مسئلهای به طور جدی مداخله کنند.
اگر فضا خشن شود طبقه متوسط عقب نشینی میکند
معیدفر که در روزهای اول دی ماه و پیش از شهادت قاسم سلیمانی و کشته شدن سرنشینان هواپیمای بوئینگ با سلام نو گفتوگو میکرد با اشاره به عدم حضور طبقه متوسط در مراسم چهلم کشته شدگان آبان گفت: من پیش بینی میکردم در این مورد اتفاق به خصوصی نیافتد. واقعیت این است ما از سال هشتاد و هشت به این سو وارد فازی شدیم که تحرک هر طبقهای و به خصوص طبقه متوسط و جامعه مدنی به شدت سرکوب میشود.
او در ادامه با اشاره به ویژگی جامعه مدنی گفت: جامعه مدنی و طبقه متوسط دنبال خشونت نیستند و اگر احساس کند شرایط به شدت خشن است و برخورد شدید شود به میدان نمیآیند. طبقه متوسط در شرایط سال 88 وقتی دید فرصتی وجود دارد به میدان آمدند، اما بعد از سرکوبهای شدید که شد عقب نشینی کردند.
تحلیل واکنش طبقه متوسط به اعتراضات آبان
این استاد دانشگاه با بازخوانی اعتراضات آبان ماه گفت: درباره حوادث آبان ماه ما بارها گفتیم حوادثی که رخ داد واکنشی بود و برنامهای پشت آن نبود. اعتراضاتی که رخ داد به خاطر بحران ناکارآمدی نظام، مشکلات اقتصادی، فساد و تبعیض اقشار حاشیه نشین با جرقه گران شدن بنزین که درآمد آنها را تحت تاثیر قرار میداد به سرحد تحمل رسیدیند و به نوعی منفجر شدند. این اتفاق در شهرهای دیگر هم که اقشار محرومی بودند که اقتصاد وابسته به بنزین داشتند به صورت واکنشی اعتراضاتی را انجام دادند.
او با اشاره به واکنش طبقه متوسط به اعتراضات آبان گفت: بعد از آن قرار بود خود را ارزیابی کند و ببیند آیا این اتفاقات فرصتی است که دوباره به عرصه بیاید؟ به صورت ضعیف واکنشهایی از سوی هنرمندان و حقوقدانان و برخی گروهها رخ داد. در سوی دیگر برخی منتظر بودند که با دعوت خانوادهها اتفاقی بیافتند که چنین نشد و ما دیدیم هنوز توان سرکوب وجود دارد.
معیدفر با اشاره به توان سیستم برای مقابله با اعتراضات گفت: طبقه متوسط تا پلیس میبینید عقب مینشیند و نمیخواهد وارد درگیری شود. آن مانوری هم که در چهلم کشتههای آبان رخ داد بیشتر عرض اندامی بود برای گذر از مشکلات پیشین چون میدانست طبقه متوسط به میدان نخواهد آمد و طبقه متوسط هنوز زمینه را برای حضور بدون خشونت خود مهیا نمیبیند.
هنوز شرایط برای حضور جامعه مدنی موثر نیست
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که آیا امکان مشارکت طبقه متوسط در اعتراضات خشونت آمیز وجود دارد یا خیر گفت: نه. طبقه متوسط و جامعه مدنی ایران تجربه طولانی و وسیعی در صد سال گذشته دارد و به بلوغی رسیده که بداند بعد از حوادث آبان هنوز فرصتی برای ورود نیست. به جز این قوای سرکوب با وجود خسارت جدی هنوز در اوج است ولی برای از دست دادن انرژی به چند حادثه دیگر از آن نوع نیاز دارد.
او افزود: به نظر من طبقه متوسط زمانی میتواند وارد عرصه شود که قوای سرکوب بعد از چند مواجه ناکام با طبقات محروم، که آماده مقابله به مثل هستند، تضعیف شود وگرنه هنوز شرایط برای حضور جامعه مدنی موثر نیست.
این جامعه شناس با اشاره به ضعفهای موجود گفت: متاسفانه به علت ناکارآمدی سیستم ما شاهد حوادثی از جنس حوادث آبان ماه از سوی قشر محرومی که هر روز هستی خود را از دست میدهد خواهیم بود که به مرور باعث زوال قوای سرکوب خواهد شد.
میتوان به طبقه متوسط و نخبگانش امیدوار بود
معیدفر درباره افقهای تیره و روشن پیش روی جامعه ایرانی گفت: نمیشود درباره آینده صد در صد صحبت کرد ولی یک آینده این است که سیستم اندک اندک نیروهای اصلاحطلب و امیدوار به اصلاح را از خود تخلیه کند و همچنان به چرخه ناکارآمدی، فساد و تبعیض ادامه دهد که خب این راه کشور را در شرایط بسیار خطرناکی قرار میدهد که خود دو راه در پیش روی ما میگذارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به این راهها گفت: یکی از این راهها این است که جامعه مدتی پر از خشونت خواهد شد و ما برای مدتی خشونت را در اوجش تجربه خواهیم کرد. چرا؟ چون نیروی سرکوب با کسانی درگیر میشود که چیزی برای از دست دادن ندارد و میایستد. این میتوان به جایی برسد که قوای سرکوب مضمحل شود و سیستم سیاسی فروبپاشد و کشور در آستانه تجزیه را قرار بگیرد.
او افزود: راه دیگر این است که پس از چند مرحله ناکامی قوای سرکوب، در یک فاصلهی قبل از ناکامی صد در صد طبقه متوسط و نخبگان با حجم عظیم وارد شوند و برای حل مسائل اقدام کنند و ما شاهد شکل گیری جایگزین مناسبی برای تغییر اوضاع باشیم.
معیدفر در انتها تاکید کرد: در نتیجه در یک سو با وجود این طبقه متوسط و نخبگانش امیدی وجود دارد که در مرحلهای آرایشی را برای تغییر اوضاع شکل بدهند، اما ما نمیدانیم شرایط بین الملل و مداخله عوامل خارجه چگونه خواهد شد چون همین حالا شاهد تحریک آمریکا در منطقه هستیم و مشخص نمیشود که میشود از این مراحل سر سلامت به در ببریم یا خیر.