سه مرد مامور نما در تهران از یک پژو 206 با اسلحه پلاستیکی مبلغ 800 هزار تومان اخاذی کردند که یکی از آنها لیسانس بازگیری و کارگردانی دارد و طراح این نقشه به سبک فیلم های سینمایی بود.

به گزارش سلام نو، شامگاه یک‌شنبه اول دی‌ماه امسال مرد جوانی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از سه مرد مأمور نما به اتهام اخاذی و سرقت اموالش شکایت کرد.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: من طراح دکوراسیون هستم. ساعتی قبل دفترم را بستم و با خودروی پژوی خودم به طرف خانه‌ام به راه افتادم که زیر پل ستارخان زن جوانی به عنوان مسافر برای من دست بلند کرد و من هم تصمیم گرفتم او را به مقصد برسانم. پس از اینکه او را سوار کردم به راه افتادم تا اینکه در نزدیکی خیابان شهرآرا پژوی ۲۰۶ نوک مدادی با سه‌سرنشین در حالی که چراغ گردان داشت راه مرا سد کردند و من هم توقف کردم. سه مرد جوان که لباس شخصی به تن داشتند از خودرو پیاده شدند و خودشان را مأمور پلیس معرفی کردند. یکی از آن‌ها اسلحه کمری و بی‌سیم و دستبند همراه داشت که من فکر کردم مأمور پلیس هستند. آن‌ها ابتدا از من مدارک شناسایی خواستند و بعد سوال کردند که با این زن جوان چه نسبتی دارم. وقتی گفتم مسافر است قبول نکردند و از من خواستند با آن‌ها به کلانتری بروم. ابتدا مقاومت کردم و از آن‌ها کارت شناسایی و حکم مأموریت خواستم، اما یکی از آن‌ها با اسلحه مرا تهدید کرد و گفت اگر به خواسته آن‌ها عمل نکنم برای من پرونده‌سازی و مرا گرفتار می‌کنند.

وی ادامه داد: مرد مسلح به من گفت در صورتی که ۲‌میلیون تومان به آن‌ها بدهم مرا آزاد می‌کنند، اما من آنقدر پول نداشتم و در نهایت از کارت بانکی‌ام ۵۰۰‌هزار تومان به کارتی که شماره‌اش را به من دادند، منتقل کردم و ۳۰۰‌هزار تومان هم پول نقد همراه داشتم که به آن‌ها دادم و بعد آزادم کردند.

وی در پایان گفت: من همان لحظه فهمیدم که آن‌ها مأمور پلیس قلابی هستند و به همین دلیل چند شماره پلاک خودروی آن‌ها را که خوانا بود به خاطرم سپردم.

با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت برای بررسی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس‌آگاهی پایتخت قرار گرفت.

نخستین بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد مأمور نماهای مسلح برای اینکه شناسایی نشوند مبلغ واریزی را از کارتی به کارت دیگر منتقل کرده‌اند تا هیچ ردی از خود به‌جای نگذارند. مأموران در تحقیقات بعدی با بررسی فنی چند شماره پلاک خودرویی که شاکی در اختیار آن‌ها قرار داده بود، دریافتند خودروی متهمان متعلق به زن میانسالی است که در ادامه با تحقیق از صاحب خودرو مشخص شد وی شب حادثه خودرواش را در اختیار دو پسر جوانش به نام‌های فردین و فرزین قرار داده است.

بنابراین مأموران، فردین و فرزین‌۳۸ و ۲۳‌ساله را به عنوان مظنونان حادثه دستگیر کردند و دو برادر هم در بازجویی‌ها به جرم خود با همدستی یکی از دوستانشان به نام بهزاد اعتراف کردند. با اعتراف متهمان، مأموران پلیس، بهزاد را هم دستگیر کردند. سه متهم چند روز قبل برای بازجویی به دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند و پس از اعتراف به زورگیری مسلحانه برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.

گفتگو با متهمان

فردین معتادی؟

نه.

سابقه کیفری یا دستگیری قبلی داری؟

نه. من تحصیلکرده دانشگاه هنر هستم و تا الان حتی به کلانتری هم نرفته‌ام.

چه رشته‌ای تحصیل کردی؟

من از دوران کودکی علاقه زیادی به بازیگری و کارگردانی فیلم‌های سینمایی داشتم و به همین خاطر در این رشته ادامه تحصیل دادم و لیسانس بازیگری و کارگردانی گرفتم.

کارگردانی یا بازیگری هم کرده‌ای؟

نه، البته دوستان دوران دانشگاهم همه هنرپیشه و کارگردان‌های معروفی هستند. مثلاً یکی از همکلاسی‌هایم کارگردان فیلم‌های سینمایی معروف (م‌ش‌وار) بود که در پشت صحنه این دو فیلم من همکاری زیادی با او داشتم.

پس بازیگری نکرده‌ای؟

من عاشق بازیگری هستم و چند باری هم تست داده‌ام، اما به قول دوستان من آماتور هستم و نتوانسته‌ام حرفه‌ای بشوم.

شما که تحصیلکرده و بازیگر هستی چرا با همدستی برادرت و دوستت به صورت مأمور نما دست به زورگیری زدید؟

ما زورگیر نیستیم. آن شب می‌خواستم با زنی که سوار خودروی شاکی شده‌بود، تسویه حساب کنم که این اتفاق افتاد.

چرا؟

واقعیتش من مغازه لباس فروشی زنانه دارم. دوماه قبل پس از اینکه مغازه‌ام را بستم با خودروام به طرف خانه‌ام به راه افتادم که این زن برای من دست بلند کرد. همان لحظه شیطان مرا وسوسه کرد که او را سوار خودروام کردم. پس از طی مسافتی زن جوان گفت که برای او بستنی یا آبمیوه بخرم و من هم مقابل آبمیوه فروشی خودروام را نگه داشتم و از خودرو پیاده شدم و برای او آبمیوه خریدم. لحظاتی بعد وقتی با دو لیوان آبمیوه به داخل خودروام برگشتم دیدم آن زن غیبش زده است و پس از بررسی متوجه شدم او دلارها و پول‌های داخل داشبورد خودروام را که ۲۰ میلیون تومان می‌شد سرقت و فرار کرده‌است. پس از این به‌دنبال آن زن بودم تا پولم را از او بگیرم تا اینکه شب حادثه متوجه شدم او زیر پل ستارخان سوار خودروی پژویی شد که راننده‌اش پسر جوانی است. سپس با برادرم و دوستم که در آن نزدیکی مکانیکی دارد تماس گرفتم و سه نفری پژو را تعقیب کردیم که پولم را از زن جوان بگیرم که او فرار کرد و ما مبلغی از راننده گرفتیم.

چرا خودتان را پلیس معرفی کردید؟

من این نقشه را به سبک فیلم‌های سینمایی طراحی کردم و می‌خواستم آن‌ها را بترسانم که زودتر به پولم برسم.

درباره زورگیری توضیح بده؟

وقتی راه آن‌ها را سد کردیم خودمان را مأمور پلیس معرفی کردیم و به پسر جوان گفتیم این زن چه نسبتی با شما دارد که او خیلی ترسید و گفت از بستگانش است. به او گفتیم که این زن بدهکار است و باید ۲۰‌میلیون تومان به ما بدهد تا آزادش کنیم و در همین لحظه زن جوان از فرصت استفاده و فرار کرد و بعد ما راننده را مجبور کردیم به ما پول بدهد که او ۵۰۰‌هزار تومان به کارت ما واریز کرد و گفت بیشتر از این ندارد.

اسلحه را از کجا آورده بودی؟

اسلحه پلاستیکی بود که چند روز قبل هنگام اسباب کشی به منزل جدیدمان در داخل خودروام مانده بود و از آنجایی که نقشه مأمور پلیس قلابی را طراحی کرده بودم از آن استفاده کردم.

چرا وقتی زن جوان اموالت را سرقت کرد شکایت نکردی و تصمیم گرفتی به این سبک پولت را بگیری؟

کار من خلاف بود و از ترس آبرویم به کلانتری نرفتم و شکایت نکردم.

فکر نمی‌کنی حرف‌ها و ادعاهای شما الان هم شبیه یک سناریو ساختگی است؟

[سکوت می‌کند.]

روزنامه جوان

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***