به گزارش سلام نو، جلال میرزایی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی گفت: در سال آتی شمسی دونالد ترامپ تمرکز خود را روی سناریوهای دیگری غیر از کاهش فروش نفت ایران خواهد گذاشت. لذا در این راستا امکان دارد که وزارت خزانهداری آمریکا در سناریوی جدیدی تمرکز جدی روی محدود کردن بیشتر و یا حتی عدم دسترسی ایران به منابع مالی حاصل از فروش نفت با این ۸ کشور شکل دهد.
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – در خصوص میزان و نیز قیمت فروش نفت ایران در بازارهای جهانی در سال آتی گمانه زنی های مختلفی ارائه می شود که برخی از آنها می تواند تا اندازه ای دلگرم گننده باشد و در مقابل برخی از خبرها نیز حکایت از سال سختی برای اقتصاد کشور در سایه کاهش شدید فروش نفت ایران به واسطه تاثیر تحریم و فشارهای ایالات متحده دارد. دیپلماسی ایرانی برای تحلیل آینده بازار فروش نفت ایران در سال آتی، گفت وگویی را با جلال میرزایی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
برای آینده فروش نفت ایران در سال بعد سناریوهای متعددی مطرح شده است؛ اولین سناریوی به فروش یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه ای مد نظر دولت در بودجه سال بعد تاکید دارد. سناریوی دوم به میزان و سقف فروش نفت ایران در سایه معافیت تحریم ۸ کشور اشاره دارد که در این صورت میزان فروش زیر یک میلیون 200 هزار بشکه خواهد بود. اما سناریوی سوم به پایان یافتن معافیت های مد نظر وزارت خزانه داری آمریکا تاکید دارد و در این راستا برخی معتقدند که امکان دارد کاخ سفید معافیت ها را برای 8 کشور به طور کامل لغو کند و در غیر این صورت طبق قوانین دولت ایالات متحده در پایان فرصت ۱۸۰ روزه این معافیت ها این ۸ کشور باید تا ۲۰ درصد از خرید نفت ایران بکاهند. از نگاه شما کدام یک از سناریوهای اشاره شده امکان وقوع دارد؟
در رابطه با مسئله فروش نفت ایران در شرایط کنونی و با توجه به حضور بازیگران متعدد و نیز وجود عوامل و پارامترهای بی شمار نمیتوان برای آینده فروش نفت ایران در سال آتی یک سناریو دقیق و در عین حال قطعی را عنوان کرد، اگرچه اکنون شرایط فروش نفت ایران چندان مثبت ارزیابی نمیشود، اما امکان دارد با تغییر هر کدام از این پارامترها، شرایط ما تغییرات چشمگیری پیدا کند. ولی در مجموع جمهوری اسلامی ایران و مسئولین نظام خود را برای همه شرایط و سناریوها آماده کرده اند. در این راستا ما تجربه تقابل و مبارزه با تحریمهای پیشین را داریم که به مراتب سختتر و پیشتر از تحریمهای کنونی است. لذا ایران با کسب تجربه و دانش جنگ با فشارهای آمریکا میتواند خود را برای هر شرایطی آماده کند. از این رو هر کدام از این سناریوها که روی دهد، تهران توانایی تطابق با شرایط آن را در کوتاه مدت خواهد داشت. پس باید زمان بگذرد تا ببینیم شرایط به چه سمت و سویی خواهد رفت.
آیا شما به سناریویی غیر از سه سناریوی مطرح شده اعتقاد دارید، اگر چنین است آن سناریو چیست؟
من معتقدم که ایالات متحده آمریکا در سایه همین معافیت ۸ کشور، فشارهای خود را برای کاهش فروش نفت ایران داشته است. لذا کاخ سفید هم احتملا همین روند را ادامه دهد. با توجه به این نکته احتمال دارد سال بعدی (1398) دونالد ترامپ تمرکز خود را روی سناریوهای دیگری غیر از کاهش فروش نفت ایران داشته باشد. در این راستا امکان دارد که وزارت خزانهداری آمریکا در سناریوی جدیدی تمرکز جدی روی محدود کردن بیشتر و یا حتی عدم دسترسی ایران به منابع مالی حاصل از فروش نفت با این ۸ کشور شکل دهد. با این توصیف آمریکا دو هدف را دنبال می کند. هم کشورهای متقاضی خرید نفت ایران را به واسطه معافیت تحریمی از خود راضی نگه می دارد و هم این که توامان فشار بیشتری بر اقتصاد کشور وارد کرده است.
بعد از اعمال تحریمهای ثانویه آمریکا با محوریت به صفر رساندن فروش نفت ایران اکنون برخی از منابع خبری کاهش سقف تولید و فروش ایران را تا نزدیک به یک میلیون و 225 هزار بشکه عنوان کردند، اما از آن سو اوپک و عربستان سعودی نیز دست به کاهش سقف تولید که بیشترین میزان کاهش تولید در دو سال گذشته بوده است، زده اند. به گونه ای که در آخرین ماه میلادی سال 2018 اوپک با کاهش 530 هزار بشکهای در روز، میزان تولید خود را به روزانه 32 میلیون و 600 هزار بشکه رساند و به تبعش نیز عربستان سعودی در مدت مشابه با کاهش روزانه 420 هزار بشکه، تولید خود را به 10 میلیون و 650 هزار بشکه در روز تقلیل داد. در این شرایط متشتت و گاه متناقض، آیا رفتار ریاض در تقابل با سیاست ها کاخ سفید قرار ندارد؟
اکنون عربستان سعودی به واسطه هزینههای بسیار بالای سیاست های محمد بن سلمان به خصوص در تجاوز به یمن با مشکلات بسیار زیادی در تامین بودجه خود مواجه شده است. لذا اگرچه عربستان سعودی در چند ماه گذشته خود را مجری بازی دونالد ترامپ و سیاستهای تحریمی ظالمانه کاخ سفید نشان داد، اما اکنون به واسطه شرایط داخلی نامناسب اقتصادی عربستان سعودی، این کشور دیگر توان همراهی با سیاست های تحریمی دونالد ترامپ را در میانمدت و بلندمدت نخواهد داشت. از این رو در ماه میلادی دسامبر و همزمان برای ورود به سال ۲۰۱۹، عربستان در یک پوست اندازی سیاسی و دیپلماتیک با روی کار آوردن ابراهیم عساف به عنوان وزیر امور خارجه جدید سعودی که شخصیتی اقتصادی خود را برای شرایط جدید آماده کرده است. ضمن این که روسیه هم در سایه تحریم های ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی برنامه جدی برای افزایش قیمت جهانی نفت دارد، چرا که مسکو نیز بخش اعظمی از بودجه خود را به واسطه فروش نفت به دست می آورد. لذا روسیه هم به عنوان یکی از مهمترین بازیگران حوزه انرژی، نقش به سزایی را در عدم کاهش قیمت نفت با پایین آوردن سقف تولید خود ایفا کرده است. در نتیجه شرایط و اقتضائات کشورهای عضو اوپک و غیر اوپک سبب شده است تا این بازیگران درصدد کاهش تولید برای مدیریت قیمت جهانی نفت برآیند. در این راستا ریاض و مسکو به عنوان دو بازیگر تعیینکننده قیمت جهانی نفت اکنون به دنبال کاهش سقف تولید برای افزایش قیمت جهانی نفت خام هستند، چون افت قیمت ها در این شرایط، نه به عربستان سعودی است و نه به نفع روسیه. حال این که منافع دو کشور اقتضا می کند که قیمت جهانی نفت افزایش پیدا کند و رقمی بالای 60 دلار در هر بشکه باشد، در تقابل با سیاست های دونالد ترامپ قرار می گیرد، مسئله ای است که خود ریاض هم بر آن واقف است اما سعودی ها ناگزیر از پیگیری کاهش تولید و افزایش قمیت جهانی نفت هستند.
با این تفاسیر دلایل افت قیمت اخیر نفت خام در بازار جهانی را ناشی از چه عاملی می دانید؟
این مسئله به فشارهای دونالد ترامپ و کاخ سفید بر کشورهای تولید کننده نفت برای پیروزی در انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا بود. ولی اکنون دیگر این کشورها توانایی و شرایط لازم برای همراهی با سیاست های کاخ سفید را ندارند.
اما در خصوص قیمت جهانی نفت در شرایطی که به آن اشاره داشتید، میتوان روی چه عدد و رقمی برای سال آتی امید داشت؟
در سایه نکاتی که مطرح شد اکنون بستر برای افزایش قیمت جهانی نفت وجود دارد. لذا می توان به همان قیمت ۵۴ دلار برای هر بشکه نفت که دولت برای بودجه سال ۹۸ مصوب کرده است، امید داشت. البته به نظر می رسد که با تحلیل شرایط و واقعیت های بازار مجلس محترم شورای اسلامی نیز با این قیمت برای بودجه سال 98 موافق باشد. هرچند که امکان دارد که بستر برای شکلگیری قیمت های بالاتر هم وجود داشته باشد. البته این نکته را باید ذکر کرد که اکنون ایالات متحده و شخص دونالد ترامپ به واسطه تاثیر منفی سیاست هایش بر شرکت های بزرگ نفتی آمریکایی، امکان دارد در آینده تمرکز خود را از روی کاهش قیمت جهانی نفت برداشته و به موازاتش تنها بر مدیریت فشار در خصوص کاهش شدید فروش نفت ایران و نیز ایجاد محدودیت بیشتر برای دسترسی تهران به منابع مالی حاصل از فروش نفت تمرکز کند. به عبارت دیگر ترامپ سعی خواهد کرد شرایط طوری مدیریت کند تا هم فشارها به واسطه کاهش فروش نفت ایران بر تهران شدت پیدا کند و هم از آن سو بازار جهانی نفت و به تبعش بازار جهانی انرژی آمریکا دچار جهش قیمت نشود. چون از یک سو افزایش بی رویه قیمت جهانی نفت باعث افزایش حامل های انرژی و نارضایتی مردم ایالات متحده آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ خواهد شد که یک نکته منفی برای دونالد ترامپ خواهد بود. از آن سو نیز افت شدید قیمت هم باعث نارضایتی شرکت های نفتی آمریکایی خواهد شد. لذا امکان دارد ترامپ مدیریت سیاست های خود در خصوص قیمت جهانی نفت را در بازه قیمتی بین ۶۰ تا ۶۵ دلار برای آینده نگه دارد. مضافاً این که اگر دونالد ترامپ تمرکز خود را روی کاهش شدید فروش نفت ایران بگذارد، همان گونه که آقای حسن روحانی، رئیس جمهوری عنوان داشتند اگر تهران نتواند در منطقه نفت خود را بفروشد، یقیناً هیچ کشور دیگری هم نخواهد توانست. لذا امکان دارد شرایط در آینده دچار تغییر و تحولات جدی شود.
اما برخی معتقدند که ابهام در میزان فروش واقعی نفت و عدم انتشار آمار دقیق آن از سوی وزارت متبوع برای افکار عمومی، شرایط را برای ایجاد نگرانی های بیشتر شکل داده است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
اتفاقا من معتقدم که در پشت اصرار برخی از افراد، شخصیت ها، رسانه ها و دیگر ارگان ها و نهادها برای شفاف کردن آمار فروش از سوی وزارت نفت باید قدری تردید کرد. اکنون جمهوری اسلامی در شرایطی عادی قرار ندارد، پس باید از ارائه این آمارها که در حکم اسرار محرمانه می ماند، خودداری کند. از این رو نیاز به قدری ابهام است. باید در نظر داشت که احتمال تداوم شرایط کنونی برای چند ماه و یا یک سال آینده در کشور بسیار زیاد است. البته به موازاتش احتمال تداوم معافیت های 8 کشور برای خرید نفت از ایران برای بعد از اردیبهشت ماه سال 98 (پایان دوره معافیت 6 ماهه آمریکا برای 8 کشور) بسیار زیاد است. اما چنان که پیشتر گفتم امکان دارد که وزارت خزانهداری آمریکا همزمان با تدوام این معافیت ها، تمرکز جدی روی محدود کردن و یا عدم دسترسی ایران به منابع مالی حاصل از فروش نفت با این ۸ کشور را در پیش گیرد، لذا ارائه آمارهای دقیق فروش و نیز میزان و قیمت آن از سوی وزارت نفت، کدهایی را برای تقابل آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به کاخ سفید خواهد داد. پس باید نوعی از ابهام در وزارت نفت در آمارهای وزارت نفت وجود داشته باشد.
علاوه بر فعالیت های جدی وزارت نفت و وزارت امورخارجه، آیا شما بر حضور و مشارکت دیگر نهادها، ارگان ها و دستگاه ها مانند مجلس شورای اسلامی و کمیسیون متبوعتان یعنی کمیسیون انرژی برای همکاری و همراهی بیشتر با این دو وزارتخانه معتقدید؟
خیر. من معتقدم که نباید با کلمات جدید و آب و تاب دادن به شرایط بستر را برای فعالیت وزارت امور خارجه و وزارت نفت سخت کرد. اکنون همه کشور به شرایط سخت جمهوری اسلامی در سایه تحریم های ظالمانه ایالات متحده آمریکا واقف هستند. لذا حتی المقدور باید فضا را برای فعالیت بیشتر وزارت امور خارجه و وزارت نفت شکل داد، نه این که با دیپلماسی های موازی و یا مواضعی که دخالت در کار وزارتخانه های مربوطه می شود، راه عبور از تحریم ها را پر پیچ وخم کنیم. اکنون نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و این همکاران محترم من در کمیسیون انرژی، شرایط را برای فعالیت بیشتر و بهتر وزارت نفت شکل داده است و در این راستا همراهی، حمایت و نکات مدنظر خود را هم خواهد داشت. اما این مسئله به معنای دخالت دیگر ارگان ها و نهادها در کار وزارت امور خارجه و یا وزارت نفت نیست. باید هر ارگان، نهاد و شخصیتی در سایه قانون اساسی و در چارچوب حوزه تعیین شده خود به وظایفش عمل کند و شرایط را با دخالت در کار دیگر نهادها و ارگان ها برای کشور سخت نکنید. اگر این دخالت شکل گیرد، یقیناً انتظارات از مسئولین بیشتر می شود و اگر در آینده خدای ناکرده این دخالت ها باعث عدم دستیابی به اهداف تعیین شده نشود، لطمات و خسارتهای جدی آن به جمهوری اسلامی ایران وارد خواهد شد. پس نیازی نیست که هر نهاد و ارگانی بیش از حوزه تعیین شده خود در کار وزارتخانه ها دخالت کنند. البته من به وحدت، حمایت و نیز هم فکری همه مسئولین برای تقابل با تحریم های ظالمانه و یکجانبه ایالات متحده آمریکا معتقدم و بر این نکته تاکید دارم که یگانه راه خروج ما از بحران و شرایط شکل گرفته، اتحاد، انسجام و یکپارچگی در مسئولین و آحاد ملت است./ایران دیپلماسی