سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر : رفتن سراغ چهرههایی که به قهرمانان ملی تبدیل شدند و یا مسیر زندگیشان جذابیت دارد، برای تولید محصولات فرهنگی و بیشتر فیلمسازی کار سختی است، فقر تولیدات بصری در این حوزه خود نشانی بر ضعف در بررسی و روایت این چهرهها دارد.
به گزارش سلام نو، حاصل تولیدات محدود در گذشته بیشتر با نگاه تأیید یا تکذیب صرف اتفاق افتاده است،اما خوشبختانه در چند سال اخیر، ساخت مستندهای پرتره از چهرههای تأثیرگذار، سرعت بیشتری گرفته و آثار قابل توجهی تولید شده است، اگرچه این مسیر هنوز هم جای کار زیادی دارد، از طرفی فراهم نبودن امکان ورود طیفهای مختلف برای روایتگری در این حوزه و مهمتر تابو سازیهایی که گاهی نزدیک شدن به یک سوژه را سخت یا ناممکن میسازد از موانع تولید چنین آثاری است.
یکی از شخصیتهایی که فراز و فرودهای حیاتش تا شهادت مورد توجه قرار داشته، شهید سید مرتضی آوینی است، چهرهای که دربارهاش روایتهای گوناگونی شنیدهایم، بیستم فروردین سالگرد شهادت اوست و امسال که بیست و هفت سال از شهادتش میگذرد، همچنان میل به شناخت و دانستن درباره او تازگی دارد.
در معرفی آوینی تفاوت روایتها بسیار است و هرکس از ظن خود تعریفی متفاوت از او دارد که این تفاوت در روایت هم به نوعی تأییدی بر شخصیت قابل اعتنای این شهید بزرگوار است، برخی روایتها از آوینی که بعد از شهادتش شکل گرفت و به مرور پررنگ شد، نگاه آرمانی و دور از واقعیتی است که درباره او مطرح میشود، و در مقابل روایت شبه روشنفکرانهای که سعی دارد او را طوری دیگر معرفی کند.
شهید آوینی از نگاه مریم امینی (همسر شهید آوینی)
در میان گوناگونی روایتها، بیراه نیست مریم امینی (همسر شهید آوینی) را معتبرترین منبع برای شناخت آوینی بدانیم، امینی سال ۹۸ همزمان با سالگرد شهادت آوینی مهمان برنامه هفت بود و در بخشی از صحبتهایش آوینی را اینطور معرفی کرد: «شهیدآوینی هیچ گونه فعالیت سیاسی در قبل از انقلاب نداشت و در تظاهرات یا اعتصابات دانشجویی شرکت نمیکرد و زیاد درگیر موضوعات نشده بود تا اینکه در تابستان سال ۵۸ دیدن امام خمینی (ره) از طریق تلویزیون، به نقطه عطف زندگی او برای رسیدن به جواب سئوالهایش بدل شد.
ترکیب جوشش درونی شهیدآوینی، سفارشی نبود، او اعتقاد پیدا کرده بود که باید به آن صورت خودش را وقف کند، تنها چیزی که به زندگیاش معنا میداد، واژههای شهادت و شهادت طلبی، بیان از خودگذشتگی و حضور خالصانه در جبههها و طراحی چگونگی بیان این واژهها و کارها بود...»
مریم امینی در این گفتگو درباره ماههای آخر زندگی شهیدآوینی گفت: «آقای آوینی در ماههای آخر زندگی واقعا محزون و غمگین بود به طوری که ایشان را تا آن لحظه، هیچگاه آن گونه ندیده بودم، برخوردهای سیاسی با ایشان شده بود در حالی که شهید آوینی دارای شخصیت فرهنگی بود و این برخوردها همچنان نیز ادامه دارد...»
شهید آوینی به روایت دیگران
بیست و هفت سال از شهادت آوینی گذشته و تا امروز روایتهای گوناگونی از او شنیدهایم؛ برخی کلیشهها تکراری بوده و اندکی هم تلاش برای شناخت حقیقی او؛ و کم نبوده جملاتی خلاف واقع که به او نسبت دادند، شهید آوینی بیشتر یک شخصیت آرمانی معرفی شده و این دور از دسترس بودن جسارت و امکان پرداختن به زوایای مختلف زندگی پر فراز و نشیب او را محدود کرده است، رفتاری که در مواجهه با سایر چهرهها هم کم و بیش وجود دارد.
محمدعلی شعبانی سال ۹۵ این جسارت را به خرج داد و در مستندی تحت عنوان «انحصار ورثه» سید مرتضی آوینی را از نمایی نزدیکتر از آنچه تا قبل از او میدانستیم روایت کرد. ابراهیم حاتمیکیا، کیومرث پوراحمد، بهروز افخمی، مسعود فراستی، سید محمدسجاد آوینی، محمدعلی زم، مهدی نصیری، محمد هاشمی رفسنجانی، مرتضی شعبانی، علیرضا داودنژاد، ابراهیم کیهانی، مهدی نصیری، محمد علی حسیننژاد، محمدعلی فارسی و امید روحانی از چهرههای هستند که جلوی دوربین این مستند حاضر شدند.
مستند «انحصار ورثه» در دهمین جشنواره سینما حقیقت حضور داشت و مورد توجه قرار گرفت، اما بعد از جشنواره به اکران عمومی نرسید و باوجود وعدههای چندباره برای پخش در شبکه خانگی، این اتفاق نیفتاد. روایتهای گوناگون از شهید آوینی در کنار علاقهمندی برای شناخت و دانستن از او بعد از گذشت ۲۷ سال از شهادتش همچنان ادامه دارد و در مقابل، دست خالی تولیدات بصری برای پرداختن به زندگی و زمانه اوست.
با اینکه «انحصار ورثه» میتوانست مقدمهای برای تولید آثار بهتر و جسور باشد، نه تنها در مورد آوینی بلکه درباره تمام چهرههای ملی و قهرمان، اما تا امروز اکران عمومیاش میسر نشده است، درحالیکه مستندسازی و بیان روایتهای ناگفته از چهرهها و قهرمانان ملی، فرصتیست برای روایت تاریخ تا ماندگار بماند. کاش این فرصتها هدر نرود.