سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر : ایرج قادری یکی از مطرحترین کارگردانها و بازیگران تاریخ سینمای ایران است که کارنامه هنری قابل قبولی از خود به یادگار گذاشته است، هشت سال از عروج ایرج قادری می گذرد، اما گویی همین دیروز بود که تعداد زیادی از دوستان و هوادارانش در میدان هفت تیر با عکسهایش در دست، ترانه «دوستی» فیلم جاودانه «کوچه مردها» را زمزمه میکردند و در عزای او به سوگ نشسته بودند.
ایرج قادری در ۲۸ فروردین ۱۳۱۳ در تهران به دنیا آمد، تحصیل در رشته داروسازی را نیمهکاره رها کرد و به حرفه مورد علاقهاش یعنی بازیگری سینما پرداخت.
اولین حضورش جلوی دوربین در کنار محمدعلی فردین و ایرن با فیلم «چشمه آب حیات» ساخته سیامک یاسمی و به تهیهکنندگی دکتر اسماعیل کوشان در سال ۱۳۳۸ شکل گرفت، قادری در سال ۱۳۴۱ به همراه موسی افشار شرکت فیلمسازی «پانوراما» را تاسیس کرد و به دنیای کارگردانی و تولید فیلم نیز علاوه بر بازیگری ورود کرد.
ایرج قادری را باید اولین کارگردانی بدانیم که در مورد جنگ ایران و عراق فیلم ساخت، «برزخیها» داستان تعدادی مجرم بود که بعد از فرار از زندان به دهکدهای مرزی پناه میبرند اما با ورود نیروهای عراقی به خاک ایران آنها هم به همراه مردم روستا تا آخرین قطره های خونشان با عراقیها میجنگند و همگی در راه دفاع از ایران جانشان را از دست میدهند.
بیشتر بخوانید :
از طلوع تا غروب با عارف لرستانی / آمپولی که منجر به مرگ بازیگر شد
از طلوع تا غروب با حمید سمندریان / از تدریس در دانشگاه تا تاسیس رستوران
فیلم پرستاره «برزخیها» درتاریخ سینمای ایران اثری جریانساز محسوب میشود و میتوان ایرج قادری را پایهگذار سینمای جنگ در ایران دانست. با فشار تندروهای آن زمان و لیبرالهای امروز مانند محسن مخملباف و سید محمد خاتمی؛ فیلم از پرده پایین کشیده شد و فردین، ناصر ملکمطیعی، سعید راد و ایرج قادری ممنوع از فعالیت در سینما و محکوم به خانهنشینی شدند، «برزخیها» با فروشی بالغ بر هشت میلیون تومان در چند روز اکران و علیرغم توقیف، در سال ۱۳۶۱ به عنوان پرفروشترین فیلم سینمای ایران شناخته شد.
یکی دیگر از فیلمهای دیدنی و پرفروش قادری در بعد از انقلاب، «تاراج» است که این روزها از آن بعنوان یک فیلم «کالت» ایرانی یاد میشود، جمشید هاشمپور (جمشید آریا) با آن اندام ورزیده و سر تراشیدهاش در نقش زینال بندری تبدیل به ستاره پولسازی شد که سالها عاشقانش به سالنهای سینما میآمدند تا او را در هیبت جدیدی تماشا کنند.
ایرج قادری در معرفی بازیگران جدید و چهره به سینمای ایران نقش ماندگاری از خود به جای گذاشت، جدا از جمشید هاشمپور که تبدیل به انتخاب اول تمام کارگردانها شد و سالها درخشید و تهیهکنندگان زیادی از کنار او پول پارو کردند، محمدرضا گلزار هم یکی از چهرههایی است که با هوش و ذکاوت ایرج قادری انتخاب و به سینمای ایران معرفی شد.
ایرج قادری سینمای مخاطب پسند را به خوبی میشناخت و خوب میدانست با چه ترفندی بیننده را تا انتهای فیلم در سالن نگه دارد. فیلم زیبای «میخواهم زنده بمانم» که بعد از کنار رفتن خاتمی از وزارت ارشاد و آمدن میرسلیم و رفع ممنوعیت کار ایرج قادری ساخته شد، گواهی بر این ادعاست. قادری با کارگردانی روان و حساب شدهاش بر اساس یک پرونده واقعی که توسط رسول صدرعاملی نوشته شده بود، یکی از پرمخاطبترین فیلمهای سینمای ایران را ساخت.
ایرج قادری بعد از بیست سال ممنوعیت از بازیگری، با فیلم «آکواریوم» به تهیهکنندگی علی سرتیپی و درحالیکه گرد پیری بر چهرهاش نشسته بود، علاوه بر کارگردانی اجازه بازیگری نیز یافت.
در تمام این سالهای ممنوعیت از بازیگری، بهزاد جوانبخش با گریمی شبیه به ایرج قادری در فیلمهای او ایفای نقش میکرد.
ایرج قادری در ساعت چهار صبح ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ به دلیل سرطان در ۷۷ سالگی بیمارستان مهراد تهران چشم از جهان فرو بست و ساعاتی بعد غریبانه به خاک سپرده شد و یک هفته بعد در مراسم یادبودش در میدان هفتتیر تهران مردم به یادش سنگ تمام گذاشتند.
ایرج قادری در بیش از هفتاد فیلم بازی و بیش از چهل فیلم را کارگردانی کرد، چه با فیلمهایی مانند «بیقرار»، «بت»، «پشت و خنجر»، «حکم تیر»، «برادرکشی» و... که قبل از انقلاب ساخت و چه با فیلمهایی مانند «برزخیها»، «دادا»، «تاراج»، «میخواهم زنده بمانم»، «سام و نرگس»، «آکواریوم» و... که بعد از انقلاب ساخت و فیلمهای بسیاری که در تاریخ سینمای ایران برای خود و سایر کارگردانها بازی کرد، تا ابد در یاد و خاطره سینمای ایران و سینمادوستان میماند.