سلام نو – سرویس سیاسی: این روزها رقابت برای کرسی ریاست مجلس شورای اسلامی لحظه به لحظه جدی‌تر می‌شود و لابی‌ها و یارکشی‌ها رنگی دیگر به خود می‌گیرد.
به گزارش سلام نو، از یک طرف سردار احمد خورشیدی، پدر داماد احمدی‌نژاد، به نمایندگان پیامک می‌دهد که به علی نیکزاد رای دهند و از طرف دیگر صادق محصولی سخنران همایش وفاق می‌شود، همایشی که به گفته علی خضریان به پیشنهاد جبهه پایداری شکل گرفته بود و طبیعی بود که صادق محصولی به عنوان قائم مقام جبهه پایداری تشریح بحث کند و کار را به منتخبان بسپرد.
در طرف مقابل یاران قالیباف همایش وفاق را جلسه وحدت شکن نامیدند و گفتند که "اجازه فتنه‌انگیزی و دخالت بیجا به پدرخوانده‌ها نخواهند داد" و صاق محصولی به زودی خواهد فهمید که مجلس جبهه پایداری نیست که برایش پدرخواندگی کند.
در میان تمام این دعواها اما جالب‌ترین اظهار نظر متعلق به اسدالله بادامچیان، نماینده سابق مجلس و دبیرکل حزب موتلفه بود که به طور غیر رسمی به قالیباف حمله کرد و گفت که "در کارنامه خدمتی نامزدهای رئیس و هیئت رئیسه ی مجلس ، نباید حرف و حدیث و حاشیه و شائبه باشد."
هر چند بادامچیان نامی از قالیباف نبرد و اشاره‌ای نیز به او نداشت ولی همه به خوبی می‌دانند حاشیه و حرف و حدیثِ فساد اقتصادی، امروز بیش از همه در اطراف محمد باقر قالیبافی است که قائم مقامش در شهرداری غرق فساد بوده و اکنون درگیر زندان و دادگاه است و پرونده‌های غیرشفاف بسیاری در شهرداری دارد.
احتمالا اسدالله بادامچیان این حرف‌ها را زده تا به طور غیرمستقیم از میرسلیم حمایت کند و بگوید به جای گزینه شائبه‌دار سراغ گزینه‌های بی شائبه برویم که میرسلیم در میان آن‌ها اصلح است، اما دبیرکل موتلفه ناخودآگاه گل به خودی زده و با این حرف، خودش، حزبش و حتی جریان اصولگرایی را زیر سوال برده.
حرف و حدیث و شائبه پشت سر محمد باقر قالیباف برای امروز و دیروز نیست. حداقل از زمان مطرح شدن پرونده‌های دوران شهرداری او و دستگیری عیسی شریفی این حرف‌ها دور و اطراف او می‌چرخید و اصولگرایان و به ویژه مصطفی میرسلیم به خوبی از آن‌ها آگاه بودند و حتی خود میرسلیم در رقابت انتخابات ریاست جمهوری اشاره‌ای به آن پرونده‌ها داشت.
حالا چه شده که دبیرکل حزب موتلفه بعد از مدت‌ها یاد چنین حرف و حدیث‌هایی افتاده؟ آیا حاشیه و شائبه فساد اقتصادی تنها برای رئیس و هیئت رئیسه مجلس بد است و مشکل دارد و برای دیگر نمایندگان بی‌ایراد است؟
اگر چنین شائبه‌ای درباره محمد باقر قالیباف مطرح بود چرا موتلفه حاضر شد در لیستی باشد که قالیباف نه تنها در آن حضور داشت بلکه سرلیستش هم بود و در آن نامزد هم مشخص کرد!
این که حزب موتلفه برای پیروزی نامزد مطلوب خود تلاش کند امری پسندیده است، به ویژه اینکه آن نامزد رئیس شورای مرکزی حزب است، اما این که برای رسیدن به این هدف این چنین به در و دیوار بکوبد هیچ سودی ندارد.
شورای نگهبان حدود سه ماه پیش نزدیک به 90 نماینده مجلس را رد صلاحیت کرد و دلیل عموم این رد صلاحیت‌ها را مسائل مالی دانست. هم بر اساس قانون و هم بر اساس مشی شورای نگهبان، اگر قالیباف شائبه اقتصادی دارد نه تنها لیاقت تکیه بر کرسی ریاست بلکه لیاقت حضور در بهارستان را هم ندارد و باید هرچه زودتر جلوی حضور او در مجلس را گرفت.
نمی‌شود مجلسی که شعارش مبارزه با فساد است رئیسی داشته باشد که حتی دوستانش باور به شائبه دار بودنش دارند. چنین مجلسی با چنین رئیسی چطور می‌تواند علم‌دارِ مبارزه با فساد باشد و دم از شفافیت بزند؟
بهتر است اسدالله بادامچیان و دیگرانی که چنین ادعاهایی می‌کنند با صراحت و شفافیت سخنان خود را بیان کنند و مدرک و ادله بیاورند تا حاشیه‌دارها رسوا شوند وگرنه چنین سخنانی بیشتر این شائبه را ایجاد می‌کند که مشکل اصلی با شائبه و حاشیه و فساد نیست و دعوا بر سر چیزهایی دیگر از جمله قدرت است.
