سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر | افروز محرابی : شانزدهم خرداد ماه مصادف با سالروز درگذشت هوشنگ گلشیری نویسنده فرهیخته فقید ایرانی است و به همین مناسبت به بررسی زندگی این هنرمند فقید پرداخته شده است.
طلوع:
هوشنگ گلشیری نویسنده ۶۲ ساله فقید ایرانی در ۲۵ اسفند سال ۱۳۱۶ در خانواده ای سنتی و پر جمعیت در شهر اصفهان چشم به جهان گشود، وی زمانی که تنها ۵ سال داشت در سال ۱۳۲۱ به همراه خانواده خود و به خاطر شغل پدرش که کارگر بنا منارههای شرکت نفت آبادان بود و در آنجا مشغول به کار بود، به سوی شهر آبادان کوچ کردند که این سفر در سرنوشت وی بسیار تاثیرگذار بوده است.
گلشیری در ادامه و پس از مشهور شدن نیز از دوران کودکی خود، با عنوان «بهشت گمشده» یاد میکند و در بسیار از داستان هایش نیز به دوران کودکی خود نیم نگاهی داشته و حتی اولین داستانی که از وی با عنوان «چنار» به چاپ رسید، هم براساس یکی از خاطرات کودکی اوست که در آن عدهای میتوانند با بالارفتن از درخت چنار بر روی پردهٔ سینما، فیلم تماشا کنند.
وی به همراه خانواده خود به مدت ۱۲ سال در آبادان زندگی کردند و او مدارج تحصیلی را در همان شهر طی کرد و در سال ۱۳۳۳ پس از بازنشستگی پدر، به همراه کل خانواده مجدد به زادگاه خود یعنی اصفهان بازگشت.
هوشنگ گلشیری پس از بازگشت به دیار خود مجدد به ادامه تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۶ موفق به اخذ مدرک دیپلم ریاضی شد و همان سال در دفتر اسناد رسمی مشغول به کار شد و اولین داستانش را هم در سال ۱۳۳۷، درست زمانی که در دفتر اسناد رسمی کار میکرد به نگارش درآورد.
وی که از بچگی علاوه بر تحصیل، کار در شغل های مختلف نظیر کارگری در کارخانه، بازار، دکان رنگرزی، خرازی، قنادی و ... را تجربه کرده بود، یکسال پس از دریافت مدرک خود به عنوان معلم در دهی دورافتاده در دبستان تودشک و دبیر دبیرستان قهپایه، در راه اصفهان به یزد به استخدام آموزشوپرورش و تا ۲۵آبان ۱۳۳۸ نیز به فعالیت پرداخت.
وی پس از آن برای ادامه تحصیل در سال ۱۳۳۸ راهی دانشگاه اصفهان شد و در رشتهٔ ادبیات فارسی به ادامه تحصیل پرداخت، وی در بهمن ماه سال ۱۳۴۰ به اتهام عضویت در حزب توده روانهٔ زندان ساواک اصفهان و قزل قلعه تهران شد و یک سال از عمر خود را پشت میله های زندان گذراند و پس از ۱۲ سال مجدد در سال۵۲ دادگاهی و محاکمه شد که با شروع انقلاب اسلامی حکم وی به حالت تعلیق درآمد.
این نویسنده سرشناس ایرانی معروف ترین اثر خود با عنوان «شازده احتجاب» را در سال ۱۳۴۸ در اصفهان، پیرامون فروپاشی نظام شاهی و خانی در سنت فرهنگی ایران منتشر کرد، که بعدها این اثر به زبان های انگلیسی، فرانسوی و ... ترجمه شدند و حتی «بهمن فرمان آرا» کارگردان مطرح ایرانی فیلمی به همین نام را با اقتباسی از این رمان گلشیری تولید کرد.
وی در سال ۱۳۵۳ عازم تهران شد و از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به مدت چهار سال به دعوت بهرام بیضایی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد.
هوشنگ گلشیری در طول نیم قرن فعالیت نویسندگی، تعداد زیادی اثر در زمینه های داستان کوتاه، بلند، رمان و ... را به نگارش درآورده است، وی نگارش کتاب های مطرحی نظیر: «شازده احتجاب»، «نمازخانه کوچک من»، «بره گمشده راعی»، «کریستین و کید»، «نیمهٔ تاریک ماه» و ... را در کارنامه نویسندگی خود دارد، لازم به ذکر است که این نویسنده فقید ایرانی علاوه بر نویسندگی در حوزه داستان نویسی، نگارش فیلمنامه «دوازده رخ» را نیز بر عهده داشته است.
زندگی خصوصی:
هوشنگ گلشیری در سال ۱۳۵۶ در حالی که ۴۰ سال داشت با فرزانه طاهری که در آن زمان ۱۹ سال بیشتر نداشت در جلسات شب شعر آشنا می شود، دو سال بعد این آشنایی منجر به ازدواج این زوج فرهیخته با یکدیگر می شود و حاصل آن دو فرزند به نام های غزل و باربد است، لازم به ذکر است احمد گلشیری مترجم و نویسنده نیز برادر هوشنگ گلشیری می باشد و دو برادر زاده او نیز سیامک و سیاوش گلشیری نیز به فعالیت نویسندگی مشغول هستند.
فعالیت روزنامه نگاری:
هوشنگ گلشیری از دوران جوانی به مطبوعات علاقمند شد و اولین آثار خود را در نشریات به چاپ رساند، وی در طول عمر هنری کوتاه خود، با نشریاتی نظیر: پیام نوین، کیهان هفته و فردوسی، مفید، ارغوان و ... همکاری داشت، تا در نهایت در سال ۱۳۷۷ به عنوان سردبیر ماهنامهٔ ادبی کارنامه انتخاب شد.
غروب:
هوشنگ گلشیری پس از نزدیک به نیم قرن فعالیت فرهنگی و هنری سرانجام پس از چندین ماه مبارزه با بیماری مننژیت، در ساعات اولیه صبح دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ در سن ۶۲ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری مننژیت و پس از سه روز در کما بودن، در بیمارستان ایران مهر به دیار باقی شتافت و در امامزاده طاهر شهر کرج به خاک سپرده شد.