سلام نو – سرویس بین الملل: ایران در حال حراج شدن است! ظریف قرارداد پنهانی بسته! دولت قشم و کیش را همین حالا هم به چین فروخته است! اینها تنها بخشی از جملاتی است که در برابر توافق 25 سال ایران و چین گفته میشود، توافقی که تنها بخشی از کلیاتش به شکل غیررسمی منتشر شده و هیچ خبری از جزئیات و کلیاتش به شکل رسمی نیست و هنوز منتظر تصویب مجلس دو کشور است.
آمریکا، براندازان و بخشی از مخالفان داخلی قرارداد آن را ترکمانچای دوم میخوانند. اصولگرایان دولت را به پنهان کاری متهم میکنند و اصلاحطلبانی که تا امروز حامی سیاست خارجی روحانی بودند این قرارداد و اعتماد به چین را نه تنها اشتباهی مُهلک بلکه نافی شعار بنیادین انقلاب یعنی نه شرقی و نه غربی میدانند.
ماجرای قرارداد 25 ساله ایران و چین چیست؟
در سال ۱۳۹۴ و ۱۱ روز پیش از انعقاد برجام، شی جین پینگ رئیسجمهور جمهوری خلق چین در سفر به تهران اعلام کرد که برای یک همکاری راهبردی ۲۵ در ابعاد مختلف توافقی بین رهبران دو کشور حاصل شده است. در سوم بهمنماه ۱۳۹۴، متن پیش نویس اولیه توافقنامه جامع همکاری بین ایران و چین در حوزههای «سیاسی»، «اجرایی»، «انسانی و فرهنگی»، «قضایی، امنیتی و دفاعی» و «منطقهای و بینالمللی» به زبان انگلیسی منتشر شد. البته این سند فاقد اعداد و ارقام بود.
این تنها آغاز گسترش همکاریهای ایران و چین بود. روابط دو کشور در پنج سال بعد با سفر وزرای خارجه دو کشور، وزیر اقتصاد و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به چین روز به روز گسترش یافت.
سرلشگر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح که از زمان ریاستش در ستاد کل نیروهای مسلح، دیپلماسی نظامی ایران را به شکل روشنی گسترش داده است سال گذشته در دیدار با همتای چینی خود وعده "توسعه چشمگیری" در رابطه با "روابط دفاعی و نظامی دو کشور" را داد، وعدهای که بسیاری آن را مرتبط به روزهای پس از لغو تحریم تسلیحاتی ایران و خرید تجهیزات نظامی ایران از چین میدانند.
قرارداد 25 ساله ایران و چین؛ خوب یا بد؟
اما اعتراض به قرارداد ایران و چین از کجا شروع شد؟ ریشه اعتراض به حضور چینیها در خلیج فارس و صید ترال باز میگردد. صیدی که باعث اختلال در زندگی ماهیگیران محلی و تهدید محیط زیست خلیج فارس شده. از سوی دیگر گزارشی که از سوی یک رسانه حوزه انرژی منتشر شده حساسیتها به این قرارداد را افزایش داد.
پترولیوم اکونومیست که رسانهای تحلیلی در حوزه انرژی است ۱۲ شهریور پارسال نوشت که قرار است چین ۲۸۰ میلیارد دلار در صنایع نفت و گاز و ۱۲۰ میلیارد دلار در صنعت حمل و نقل ایران سرمایهگذاری کند. به نوشته این نشریه، این سرمایهگذاری همراه با تخفیف در خرید نفت بود، در اجرای طرحهای توسعه به چین اولویت میداد و امکان حضور پنج هزار نیروی امنیتی چین در خاک ایران را فراهم میکرد.
چین علاوه بر توسعه میادین نفتی و گازی ایران، آن 120 میلیارد را به طور ویژه در توسعه صنعت ریلی ایران سرمایهگذاری میکند، صنعتی که سالها است فرسوده شده.
اما این گزارش که مدعی تخفیف 32 درصدی چین با مهلت پرداخت دو ساله بعد از هر خرید بود توسط جواد ظریف تکذیب شد و او گفت که جزئیات قرارداد هنوز مشخص نشده است.
غلامرضا انصاری، معاون اقتصادی وزیر خارجه برخی حرفها مانند واگذاری جزیره کیش و قشم به چینیها در قالب چنین سندی را بسیار مسخره دانست چون در دنیا هیچکس با جمهوری اسلامی ایران درباره واگذاری سرزمینش صحبتی نمیکند.
انصاری که با ایران گفتوگو میکرد با بیان اینکه تنوع روابط تجاری دو طرف قابل توجه است گفت: در سال ۲۰۱۹ و اوج تحریمها مبادلات تجاری ایران و چین به ۲۴ میلیارد دلار رسید و روابط دو طرفه در زمینههای کشاورزی، دانش بنیان، جهانگردی و... بسیار خوب و قابل توجه است.
اما موج جدید اعتراضات مردم و البته اعتراضات آمریکاییها به این قرارداد پس از سخنان رئیس جمهور سابق به راه افتاد. در هفتههای گذشته محمود احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین ایران و از اعضای فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به مخفیانه بودن مفاد قرارداد ایران با چین انتقاد کرد و آن را خلاف منافع ملی دانست.
او به این مسئله اشاره کرد که قرار است قراردادی 25 ساله با یک کشور دیگر بسته شود و بیآنکه از کسی نامی ببرد مخفی نگهداشتن "حقایق" از ملت ایران را نادرست دانست و گفت: مگر شما مالک کشور هستید که بدون اطلاع ملت و از کیسه ملت به دیگران میبخشید. احمدینژاد در حالی چنین حرفی را میزند که یکی از بدترین قراردادهای ممکن در زمان او با چین بسته شد و هنوز هم میلیاردها دلار از پول کشور به واسطه همان قرارداد در چین بلوکه شده.
قرارداد 25 ساله ایران و چین؛ فرصتها و تهدیدها
قرارداد با چین الزاما خوب یا بد نیست و مزایا و معایب خود را دارد. این قرارداد از چند منظر مثبت است و تغییر مثبت در گرایشهای سیاسی و اقتصادی کشور حساب میشود و چند تهدید نیز دارد.
نخست این که این اولین قرارداد جامع ایران با یک کشور دیگر است و پیش از این در چهل سال گذشته چنین قراردادی با کشوری دیگر سابقه نداشته، به ویژه که جنبههای اقتصادی-نظامی نیز دارد. دیگر آن که میتواند برای نخستین بار همکاری ایران با یک کشور را به سطح استراتژیک برساند. بعد هم در شرایط فعلی این قرارداد میتواند باعث تحریک آمریکا به یک مذاکره بهتر شود.
اما تهدیدها کجاست؟ ما سابقه قرارداد بد بستن کم نداریم. نمونه آن قرارداد قبلی با چین است. خطر بعدی رقابتهای داخلی است که میتواند بهترین قرارداد را نیز به ضرری کشنده تبدیل کند، درست مثل کرسنت که قرارداد بدی نبود ولی در حوزه رقابت هاشمی-ضد هاشمی افتاد و به یک ضرر محض تبدیل شد. نگرانی دیگر این است که قرارداد با چین در شرایط فعلی که تحریم هستیم، چین از موضع برتر وارد مذاکره شود و آن حد از مزایای لازم را نداشته باشد. از طرف دیگر باید مسیری طی شود که بلای برجام بر سر این قرارداد نیاید و رقابتهای داخلی جلوی بهره بردن از این قرارداد را نگیرد.
نکته آخر که به نظر مهم میرسد این است که مسئولان کشور به خصوص مسئولان رسانهای و سیاست خارجی به فکر روشن ساختن این قرارداد برای مردم باشند تا پروپاگاندای رسانهای آمریکا نتواند خط مشی سیاست داخلی و خارجی ایران را به سادگی تحت تاثیر قرار دهد.