به گزارش سلام نو به نقل از تابناک ، سارق سابقه دار که هنگام دزدیدن خودرو متوجه حضور زن جوان روی صندلی عقب نشده بود با دیدن او از ترس تصادف کرد و با کمک مردم به دام افتاد.، صبح دیروز این مرد جوان که به اتهام سرقت خودرو و آدمربایی بازداشت شده در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و در دفاع از خود گفت: من اتهام سرقت را قبول دارم.
اما نمیدانستم این خانم روی صندلی عقب خوابیده است. من وقتی از کنار خودرو در یکی از خیابانهای ورامین رد میشدم با دیدن درهای باز خودرو و سوئیچ که روی آن بود فکر کردم راننده به اشتباه یا به خاطر فراموشی خودرو را رها کرده و برای خرید رفته است خواستم زرنگی کنم که بدجوری گرفتار شدم.
متهم در ادامه گفت: وقتی خودرو را سرقت کردم و با سرعت در حال فرار بودم ناگهان صدای جیغ یک زن را پشت سرم شنیدم خیلی ترسیدم وحشت کرده بودم زن جوان مدام فریاد میکشید و به من حمله کرد. از ترسم نمیتوانستم ماشین را کنترل کنم و هرچه به زن جوان میگفتم صبرکن تو را پیاده میکنم توجه نمیکرد و فقط جیغ میکشید. من حواسم پرت شد و ماشین را به گاردریل کوبیدم. حالا هم حاضرم خسارت ماشین را بدهم. اما اتهام آدمربایی را قبول ندارم. از دادگاه درخواست دارم در این خصوص من را تبرئه کند.
در جلسه دادگاه وقتی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت به قضات گفت: متهم هنگام سرقت این خانم جوان را هم ربوده است و با توجه به بررسی سوابق او مشخص شدهاست که متهم سوابق متعدد دیگری هم دارد. با توجه به سوابق متهم درخواست صدور حکم قانونی برای وی را دارم.
در ادامه زن جوان و شوهرش در جایگاه قرار گرفته و درخواست مجازات متهم را کردند. زن جوان در تشریح ماجرا به قضات گفت: در زمان حادثه من به خاطر فوت مادرم که فقط چند روز از آن میگذشت حال خوبی نداشتم در واقع وضعیت روحی بسیار بدی داشتم. شوهرم از من مراقبت میکرد.
روز حادثه برای تهیه لوازم مراسم سوگواری مادرم با همسرم بیرون رفتیم او از ماشین پیاده شد که از مغازه خرید کند من هم بهدلیل اینکه خیلی حالم بد بود روی صندلی عقب دراز کشیدم، اما یکدفعه احساس کردم ماشین حرکت کرد. از آنجا که معمولاً وقتی شوهرم سوار خودرو میشد مرا صدا میزد و حالم را میپرسید وقتی دیدم صدایی نیامد چشمانم را باز کردم که ناگهان شوکه شدم مرد غریبهای پشت فرمان بود و با سرعت حرکت میکرد.
همان موقع بلند شدم و فریاد کشیدم واز مردم کمک خواستم، اما مرد راننده با دیدن من شروع به فحاشی کرد و دائم میگفت ساکت باش. بعد سعی کردم فرمان را از دست او بگیرم که در این کشمکش ماشین به گاردریل خورد و متوقف شد. اگر من با متهم گلاویز نمیشدم و فرمان ماشین را نمیچرخاندم او توقف نمیکرد معلوم نبود که میخواست من را به کجا ببرد. من صدمه روحی شدیدی به خاطر این حادثه دیدهام و مدتهاست حالم خوب نیست به همین خاطر درخواست مجازات او را دارم.
سپس وکیل مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و در حالی که خواستار برائت متهم از اتهام آدمربایی بود گفت: موکل من قصدی برای آدمربایی نداشته او حتی نمیدانسته این خانم در خودرو بوده است؛ بنابراین عمل او مصداق آدمربایی نیست. اما اتهام سرقت را قبول دارد و من درخواست دارم شاکی پرونده با دریافت خسارت و انجام مصالحه رضایت دهد. بدین ترتیب قضات بعد از پایان جلسه برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
نظر شما