ورزش سه نوشت: در شب پیروزی بزرگ و شش امتیازی آبیپوشان پایتخت در دیدار حساس برابر سپاهان با هدایت فرهاد مجیدی، وینفرد شفر سرمربی سابق استقلال در گفتگوی تلویزیونی با یکی از شبکههای خارجی درباره دوران حضورش در فوتبال ایران و باشگاه استقلال صحبتهای مفصلی را انجام داد؛ صحبت های جنجالی درباره مخالفت مدیریت باشگاه با حضور مجتبی جباری به عنوان دستیارش و ادعای شفر درباره اشتباه بزرگی که با آوردن فرهاد مجیدی انجام داد. البته او درباره مشکلات دیگری هم در این تیم صحبت کرده است که در ادامه مصاحبه مفصل او را باهم میخوانیم:
دوستانم از من خواستند که به ایران بروم
خاطرات خوبی از ایران دارم و دوستان خوبی هم توانستم پیدا کنم؛ دستیارانی که با آنها کار کردم و مردم ایران بسیار خوش برخورد بودند. اما مشکلات هم وجود داشت که به مدیریت باشگاه باز میگشت با این حال همه دوستانم در آلمان به من گفتند که به ایران بروم چرا که کشور زیبایی است.
دلیل جدایی من از استقلال مدیریت باشگاه بود
مشکل من برای ترک استقلال با مدیرعامل باشگاه بود؛ ما موفق بودیم، تیم جدید و خوبی را ساخته بودیم و با بازیکنان جوان و ایرانی که باعث پیشرفتشان شدم. با تمام دستیارانم، کادر پزشکی و رسانهها ارتباط خوبی داشتم و تمام اعضا به سختی برای باشگاه کار میکردند.استقلال باشگاه بزرگ و خوبی است که هواداران بیشماری هم دارد ما حتی خارج از زمین خودمان و به هر نقطه که سفر میکردیم، مثلا برای بازی با سپاهان یا دیگر تیمها با استقبال و حمایت هواداران مواجه میشدیم. در فوتبال این مسئله طبیعی است که وقتی باشگاهی مربی را نمیخواهد آن را تغییر میدهد و این مسئله در تمامی کشورها یک امر طبیعی است.
مدیرعامل باشگاه و مدیر تیم به من بیاحترامی کردند
وقتی یک مربی میخواهد تیم را ترک کند، وقتی از نفراتی که با آنها مدتها کار کردهاید (کادرفنی و بازیکنان) خوش و بش دارید و از آنها تشکر میکنید شما در حال احترام گذاشتن به آنها هستید؛ اما غیر قابل قبول است که مدیرعامل باشگاه یا مدیر تیم برای مربی احترام قائل نباشد. من میخواستم با بازیکنانم صحبت کنم و به آنها بگویم که فراموش نکنند که برای طرفداران بازی میکنند؛ آنهم نه فقط در ایران چرا که استقلال بیست میلیون هوادار دارد که فقط در داخل ایران نیستند و در سراسر جهان هستند.
این طرفداران عاشق استقلال هستند و ما برای آنها بازی میکنیم؛ من میخواستم این موضوع را به تیمم بگویم اما مدیرعامل باشگاه و مدیر تیم نمیخواستند که به نظر بیاحترامی بود و نمیتوانستم این موضوع را بپذیرم.
بارها به خطیر برای ارتباط گرفتن با فیفا کمک کردیم!
مدیر تیم جدید بود و با فیفا ارتباطات خوبی نداشت و بارها با من و پسرم تماس گرفت و از ما کمک خواست چون ما در کشورهای مختلفی کار کردیم و با فیفا ارتباطات خوبی داشتیم؛ ما بارها به آقای خطیر کمک کردیم و تمام اطلاعات مورد نیازش را در اختیار وی قرار دادیم اما او به صحبتهای ما گوش نمیداد. این موضوع برای باشگاه مشکلاتی را ایجاد کرد، به هر حال فیفا دستورالعملی دارد که بسیار مهم است و وقتی به شما میگوید کاری را باید انجام دهید، باید آن را انجام بدهید. ما تمام این اطلاعات را به او دادیم اما این موضوع الان دیگر مشکل من نیست.
برای شما توضیح دادم که او مدیر جدید باشگاه بود و از من و پسرم درخواست کمک میکرد و نمیدانست باید چه کار کند؛ بارها با او صحبت کردیم و راهنماییاش کردیم اما خطیر کارهایی که ما به او گفتیم را انجام نداد. بارها وقتی با فیفا به مشکل میخورد، از ما کمک میخواست و ما تجربهمان را در اختیار او گذاشتیم اما او در نهایت کاری که خودش میخواست را انجام داد و نه کارهایی که باید در مراجعه با فیفا انجام میداد!
افتخار میکنم در باشگاه استقلال کار کردم
الان نمیدانم وی (خطیر) چه کار میکند اما قبلا شنیده بودم که گفته بود به مربی جدیدی نیاز داریم و خیلی برای من این آدمها اهمیتی ندارند و تنها مسئلهای که برای من مهم است آن بوده که چه کسی یا کسانی صددرصد در اختیار باشگاه بودند. بازهم میگویم که استقلال یک باشگاه مشهور در جهان با طرفداران بیشمار است و برای من باعث افتخار بود که توانستم برای این باشگاه، بازیکنان و طرفداران کار کنم.
برای ماندن تیام و جپاروف جنگیدم اما باشگاه پولی برای آنها نداشت
مدیرعامل باشگاه و مدیر تیم میخواستند اسم ما را خراب کنند؛ حداقل میخواستند اسم من را خراب کنند! آنها بارها در رسانهها، تلویزیون و حتی در برابر طرفداران دروغ گفتند. زمانی که من به استقلال رفتم، افتخاری مدیرعامل و پندار توفیقی مدیر تیم بود؛ آن زمان با در کنار هم تیم خوبی بودیم و مامه تیام را داشتیم که بازیکن خوبی بود و باید قراردادش برای فصل بعد تمدید میشد. در کمپی در ترکیه بودیم که به آقای افتخاری و پندار توفیقی گفتم که باید قرارداد تیام تمدید شود اما تیام دستمزدش را نگرفته بود و پولش را میخواست.
بارها افتخاری از استانبول با باشگاه تماس گرفت و درخواست کرد که پول تیام را پرداخت کنند اما هیچکس این کار را انجام داد و تیام هم از تیم جدا شد؛ خیلی طبیعی است که بازیکن فوتبال دستمزدش را بخواهد. همچنین درباره سرور جپاروف چرا که من برای هر دو بازیکن جنگیدم که بمانند، بارها تلاش کردم و با سرور جپاروف هم صحبت کردم و گفتم بماند و باشگاه شاید بتواند کاری را انجام بدهد که چنین اتفاقی نیفتاد.
جانشین تیام با یک تماس نیامد
ما باید در لیگ قهرمانان آسیا بدون حضور این بازیکنان ادامه میدادیم که بهترینهای ما بودند و خیلی سخت بود؛ در این شرایط کسی نمیخواست به تیم ما بپیوندد و ما سه مهاجم را زیرنظر داشتیم. یک بازیکن کامرونی را میخواستیم اما یک ایجنت در تهران با او تماس گرفت و گفت که شرایط خیلی بد است و درگیری مسلحانه در حال رخ دادن است !
این موضوع نه برای مردم و نه برای باشگاه خوب نبود؛ ما یک روز حدود 10 ساعت فیلم 20 بازیکن را در دفتر مدیرعامل باشگاه تماشا کردیم تا ببینیم کدامیک به کار ما خواهند آمد؟ چون موفقیت ما میتوانست درب را برای سایر بازیکنان باز کند اما باور کنید که من و پسرم برای موفقیت باشگاه سخت تلاش کردیم. ما به بازیکنان کمک کردیم و باعث پیشرفت آنها شدیم اما وقتی مدیرعامل باشگاه و مدیر تیم ما را بیرون کردند، چه کاری از دستمان بر میآمد؟
مصاحبههای فتحی و خطیر علیه من و پسرم را ترجمه شده به فیفا میدهم!
از روز اول تمام صحبتهای مدیرعامل باشگاه دروغ بود؛ او فقط به دنبال آن بود که ما را بدنام کند اما نتوانست چرا که تمام مردم و طرفداران در ایران میدانند که چه اتفاقی افتاده است. تمام مصاحبههایی که آقای فتحی و آقای خطیر انجام میدهند به زبان انگلیسی ترجمه میشود و به فیفا فرستاده میشود! احترام گذاشتن اهمیت بیشتری از برنده شدن در یک بازی دارد اما کارهایی که آنها علیه ما انجام دادند محترمانه نبود.
ما برای طرفداران و برای باشگاه کار کردیم و تنها هدف ما هم موفقیت باشگاه و موفقیت من که معنای آن دستاورد برای تمامی اعضای باشگه است؛ این هدف اصلی بود و با کار تیمی قابل دسترسی بود. بازهم تکرار میکنم که آنها میخواستند ما را بدنام کنند اما موفق نشدند.
فتحی جواب پیغام من برای نداد اما به سعادتمند اعتقاد دارم
باشگاه با من قطع همکاری کرد یا بهتر است که بگویم من را اخراج کردند و پیش از آن پنج یا شش ماه دستمزد من را نداده بودند؛ یکسال دیگر هم قرارداد داشتم و فیفا با ارسال پیامی به باشگاه، به آنها اطلاع داد که باید دستمزد من را پرداخت کنند. اما پیش از نامه فیفا، من برای آقای فتحی پیغام فرستاده بودم و گفتم اگر میشود لطفا با یکدیگر دیدار داشته باشیم چون به نفع همه ماست که ما مشکلات را برطرف کنیم اما او جواب پیغام من را نداد.
فیفا به باشگاه اعلام کرده است که باید دستمزدم را به صورت کامل پرداخت کنند و میدانم که مدیرعامل کنونی مرد خوبی است و میتواند به باشگاه و فوتبال ایران کمک کند؛ من به او اعتماد دارم و فکر میکنم میتواند مشکلات استقلال را برطرف کند.
احتمال دارد دستمزد من مشکلات زیادی را برای استقلال به وجود آورد
مطمئن نیستم که تا چه زمانی فیفا به باشگاه استقلال برای پرداخت دستمزد من مهلت داده است اما فکر میکنم استقلال حالا باید جریمه هم پرداخت کند؛ البته به من بلکه به فیفا چرا که باشگاه مهلتی که فیفا تعیین کرده بود را پشت سر گذاشته و باید به فیفا جریمه بدهد. حتی ممکن است مشکلات بیشتری هم برای باشگاه به وجود آید.
پیش از پذیرش فرهاد، دستیار مدنظر من مجتبی جباری بود
واقعا نمیدانم که آیا او از اخراج من حمایت کرد یا نه اما مشکل اینجا بود که باشگاه همیشه میگفت ما پولی نداریم؛ اما از فرهاد (مجیدی) که در امارات بازیکن من بودم شنیدم که کسانی در ایران هستند که شاید بتوانند به عنوان اسپانسر به باشگاه کمک کنند اما در نهایت این اتفاق رخ نداد؛ قبل از آنکه فرهاد بیاید، من میخواستم مجتبی جباری را به عنوان یکی از دستیارانم باشد چون خیلی پسر خوبی بود و شخصیت خوبی داشت؛ من به مدیرعامل باشگاه گفتم که جباری را میخواهم اما او گفت که آمدن جباری غیرممکن است، غیر ممکن و غیر ممکن!
من برای داشتن جباری جنگیدم اما به من گفتند غیرممکن است و برای همین مجیدی را به عنوان دستیارم پذیرفتم؛ فرهاد در اسپانیا مربی تیم جوانان بود و میخواستم او در تیم جدید نکات جدیدی را بیاموزد که بتواند در آینده از آن استفاده کند. اما الان شنیدهام که در حال حاضر باشگاه جایگاه مناسبی ندارد، شاید اشتباه کردم که او را پذیرفتم اما الان دیگر گذشته است و مشکلی نیست.
فرهاد را آوردم تا برای تیم پول بیاورد!
آوردن مجیدی به باشگاه اشتباه بود چرا که من مجتبی جباری را میخواستم اما داشتن او غیرممکن بود؛ بارها با جباری در تهران به گفتگو پرداختم اما مدیرعامل باشگاه میگفت که غیرممکن است بتوانم جباری را داشته باشم. جباری نمیتواند به باشگاه بیاید چرا که هیچکس در تیم او را نمیخواهد!
نمیدانم مشکل چه بود اما جباری نفر شماره یک من بود و او را میخواستم و نفر بعدی فرهاد بود. چون فکر میکردم با آوردن اسپانسر به باشگاه بتواند مشکلات اقتصادی تیم را حل کند و بتوانیم دستمزد بازیکنان را بدهیم؛ این دلیل اصلی آوردن فرهاد بود. او تجربه مربیگری در تیمهای زیر 16 سال و زیر 20 سال را داشت اما این موضوع متعلق به گذشته بوده و الان دیگر تمام شده است.
امیدوارم حتی در جایگاه جداگانهای زنها بتوانند در ورزشگاههای ایران حضور یابند
دقیقا مطمئنا نیستم اما فکر میکنم مدت دو سال پیش بود که با آقای افتخاری و وزیر ورزش آقای سلطانی فر جلسهای داشتیم و درباره موضوعات مختلف صحبت کردیم؛ در مورد فوتبال و درباره فوتبال زنان. من به آنها گفتم که خیلی مهم است که زنان بتوانند به ورزشگاهها بروند و بعد هم رئیس فیفا به ایران آمد و تعداد محدودی از زنها به ورزشگاه رفتند.
وقتی به شهرهای دیگر برای مسابقه میرفتیم، دختران و زنان میآمدند و با بازیکنان دیدار میکردند و من به بازیکنان میگفتم که با آنها عکس بگیرند. من امیدوارم دولت ایران به زنها اجازه ورود به استادیومها را بدهد، حتی اگر نیاز باشد جایگاه جداگانهای داشته باشند .
نظر شما