بورس یا بانک؛ دلار یا طلا یا ملک؟ در کدام یک در این بازار پر نوسان سودآور است؛ آن هم تضمینی؟ همه یا هیچ کدام. سمت هر کدام که میروی یکباره تکانها شروع میشود، آن هم نزولی، به محض فروش هم باز بالا میکشد و ریالهایت جلوی چشم پله پله سقوط میکند. هر چقدر عدهای برای اولیههای زندگی گیر و گرفتار هستند، آن طرف هم هر که پول نقد دارد، دنبال بازار سودآور است تا یک قران را دو زار کند، بلکه هم بیشتر. بین این دو گروه، نوآوران بازارهای جدید پیدا میکنند و سود خوبی هم میبرند. بازار مسکن، ضرر ندارد، به خصوص در تهران که بیهیچ نوسانی، مدام ارزشدارتر میشود. امروز میخری، دو سه هفتهای میفروشی و سود میبری. فقط این میان باید همدست کسانی شوی که مفتخری میکنند.
به گزارش سلام نو به نقل از دیدار نیوز در آگهی نوشته شده: «از چه راههایی برای سرمایهگذاری استفاده کردهاید؟ مفتخریم به معرفی بهترین راه برای سوددهی سرمایه شما در بزرگترین مجموعه منطقه... کافیست یکبار امتحان کنید (بازدهی ۱۰ الی ۲۰ روزه با حداقل سرمایه شما... (کاملا شرعی و قانونی).
سرمایهای که آنها میخواهند معادل خرید یک ملک در منطقه ۱۰ تهران است. یعنی محدوده خیابانهای جیحون، خوش و سرسبیل. البته این شیوه، تنها معطوف به این منطقه نیست و آگهیهای مشابه شرایط یکسانی دارد.
خانم جعفری حسابی بازار گرمی میکند تا اطمینان مشتری جلب شود، پیشتر در همان محدوده چند بنگاه املاک ملکی بوده که حالا تجمیع شده و در قالب یک ساختمان سه طبقه در حال سرمایهگذاری هستند. خانم جعفری پیشنهاد میکند یک واحد ۶۵ متری است که قیمت آن ۴۵۰ تومان است. میگوید: «امروز معامله میکنید، ظرف یک هفته تا ۱۰ روز میفروشی و حداقل ۷۷ میلیون سود پول شماست.» این عدد را از آن جهت میدهد که در فایلهایی که در دست دارد، میزان سود از قبل محاسبه شده است.
سود او از این معامله ۱۵ درصد از اصل سود به اضافه کمیسیونی است که از فروشنده دریافت میکند. حسابی زبان میریزد که بهترین بازار، همین مسکن است و سایر بازارها به خصوص بورس و خودرو، ریسک بالایی دارد.
آقا مهیا، مدیر مجموعه است که زبان چربتری دارد و تمام تلاشش برای جذب مشتری است. او برای جلب اطمینان بخشی از فوت و فن کار را نیز میگوید: «شما سرمایهات را میاری و میشی شریک من. یکی که میخواهد ملک بفروشه و ارزش ملک مثلا ۳۵۰ میلیون است، توی سر مال میزنم و میگم بیشتر از ۳۰۰ نمیارزه، شما همان خریدار دست به نقد هستی که ملک را میخری. همان وقت، آگهی فروش منتشر میکنیم و ظرف کمتر از ۲۰ روز خانه را با قیمت اصلی و یا بالاتر میفروشیم.» سود او از این معامله ۱۵ درصد از سود است به علاوه پورسانتی که از فروشنده میگیرد. البته این درصد با توجه به میزان سود و سرمایه تغییر میکند و تا ۲۰ درصد هم افزایش پیدا میکند، اما حاضر است برای شروع، سود خودش را ۱۰ درصد محاشبه کند تا شراکت خوب جفت و جور شود و اطمینان لازم کسب شود، به نحوی که فردا روزی، تنها با یک تماس تلفنی معامله را جوش دهد.
اقا مهیا میگوید اگر پول داشته باشی، در سال ۲۴ معامله با این روش انجام میدهیم، چنان که ۳۰۰ نفر با او در حال کار هستند و مدام افرادی هستند که نیاز به فروش فوری و مشتری دست به نقد دارند.
این حجم معاملات، همیشه نمیتواند سود خالص داشته باشد، به خصوص که موضوع مالیات نیز مطرح است. راه میانبر را آقا مهیا از قبل پیش بینی کرده است: «سند قطعی نمیزنیم که کد رهگیری صادر شود و در لیست مالیاتی قرار بگیرید. معامله به صورت وکالتی در محضر انجام میشود و من به عنوان شریک، هزینه محضر را هم میپردازم.»
معامله وکالتی، ماجرا را ترسناکتر میکند و احتمال ضرر و زیان را بالاتر میبرد. برای آن هم پیشتر مشاورههای لازم را گرفته است. «تنها نگرانی از بابت معامله وکالتی، در شرایطی است که فروشنده فوت کند، برای آن که مشکلی پیش نیاید، یک اقرار نامه از فروشنده میگیریم که این ملک فروخته شده و وراث هیچ حقی ندارند. برای انجام این کار دو بند به وکالتنامه اضافه میکنیم اول، توکیل به غیر و دوم عزل وراث، این شرایط کاملا ایمن است.»
این سود مداوم در شرایطی حاصل میشود که سرمایهگذار از این دست بخرد و از آن دست بفروشد. اما مواردی نیز پیدا میشود که سرمایهگذار، پس از آن که خانه را به قیمت زیربازار و در اصل تو سری خورده خریده، اما تن به فروش به مشتری که آقا مهیا معرفی کرده نداده و در جای دیگری و با قیمت بالاتری معامله کرده است. این جا همان وقت است که آقا مهیا حرف از وجدان میزند، هم او که چندین بار تاکید میکند که مشتریان را با زبان ویژهای راضی به فروش زیر قیمت میکند و از در و دیوار و پنجره و محله ایراد میگیرد و هزار ایراد نداشته را بر روی خانه میگذارد تا آنجا که تیغاش میبرد خانه را ارزانتر بخرد. این ارزانتر بودن از ۵۰ تا ۱۵۰ میلیون است. در این قسم معاملات، او تنها سود خود را از دست داده که به میزان هزینه محضری که پرداخته نیز متضرر میشود، اما جز اعتماد، تضمین دیگری وجود ندارد.
آقا مهیا بازار طلایی را بازار مسکن میداند و تضمین میکند تا قبل از عید، این بازار منفجر شود و دیگر کسی نتواند در تهران خانه بخرد. «با این سنی که از خدا گرفتم حالیام شده که شاید بازار مسکن دچار رکود بشه، اما هیچ وقت قیمتها پایین نمیآید.» آقا مهیا جوانی حدودا ۳۰ – ۳۲ ساله است و احتمالا تجربهاش در این حوزه حدود ۱۰ سال یا کمتر.
نظر شما