سلام نو – سرویس بین الملل: مناقشه بین آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ که به نظر میرسید مثل سالهای گذشته پس از چند روز تنش کم یا زیاد به پایان برسد نه تنها حالا به پایان نرسیده بلکه در حال تبدیل شدن به جنگی تمام عیار پس از جنگی است که بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۶ رخ داد.
مناقشه بین آذربایجان و ارمنستان این بار تاثیراتی جدی بر فضای داخلی ایران به ویژه استانهای ترک نشین ایران داشته است و حتی باعث تحرکاتی در برخی نقاط کشور به نفع آذربایجان شده است.
اما این تاثیر تنها به همین نقطه خلاصه نشده. برخی ائمه جمعه مثل ائمه جمعه آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل به حمایت از آذربایجان و باز پسگیری قره باغ به عنوان پاره تن اسلام پرداختند، همچون برخی نمایندگان مجلس و مداحان و چهرههای دیگر که با همین ادبیات از آذربایجان حمایت کردند، آن هم در حالی که موضع رسمی ایران بیطرفی در این جنگ است.
ایران ضمن اعلام بیطرفی و آمادگی برای مذاکرات آتش بس و صلح به تازگی در تازهترین موضع خود به هر دو طرف مناقشه هشدار داده است.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران گفته که "ضمن اعلام غیر قابل تحمل بودن هرگونه تعرض از سوی هر یک از طرفهای درگیر در منطقه به خاک کشورمان، به همه طرف ها در زمینه مراقبت لازم در این خصوص هشدار جدی میدهیم".
در این میان توجه به چند نکته درباره مواضع ایران، مواضع برخی اهالی سیاست و وضعیت نبرد در قره باغ ضروری به نظر میرسد.
۱- این که چند مداح یا چهره فرهنگی و فعال سیاسی مواضعی در حمایت از یکی طرفهای درگیر داشته باشند مسئله خاصی ندارد و بر اساس قاعده آزاد بیان ایرادی به آن نیست، اما این که نمایندهگان مجلس یا حتی نمایندگان ولی فقیه مواضعی خلاف مواضع رسمی نظام بگیرند، آن هم بدون آگاهی دقیق از شرایط مناقشه، میتواند هزینههایی را متوجه کشور کند.
۲- نبرد بین آذربایجان و ارمنستان آن چنان که برخی گمان میکنند نبرد بین اسلام و مسیحیت نیست و مسلمان بودن و شیعه بودن آذربایجانیها باعث نمیشود که حق به شکل تمام و کمال با آنها باشد.
آنان که امروز به طور چشم بسته سنگ آذربایجان را به سینه میزنند سابقه روابط این کشور با اسرائیل را به خاطر بیاورند و گفتوگوی سفیر آذربایجان در تهران با تسنیم را ببینند که به صراحت این همکاریها را تایید میکند و میگوید ارمنستان نتیجه این همکاری را میبیند.
۳- به جز همکاری با اسرائیل، حمایت مطلق از آذربایجان یک معنای دیگر هم دارد و آن حمایت از نیروهای تکفیری سوری است که به گفته منابع مختلف با حمایت ترکیه به آذربایجان منتقل شده و پشت مرزهای ایران با ارمنستان میجنگند.
ایران شهدای بسیاری در سوریه و عراق داد تا تکفیریها به مرز ایران نرسند، آیا امروز با حمایت چشم بسته از آذربایجان میخواهیم سیاست یک دهه گذشته خود را به کلی بیاثر کنیم؟
۴- این البته به معنای حمایت از ارمنستان هم نیست. آن چنان که موضع رسمی نظام تا این لحظه حمایت از آتش بس و البته تمامیت ارضی دو طرف است. این به آن معناست که ارمنستان هم باید از مناطقی که اشغال کرده عقب نشینی کند.
۵- مسئله دیگر ضرورت دقت نظر در موضع گیریهای این چنینی و تاثیر آن بر فضای داخل کشور است. از شهید هراچ هاکوپیان که به تازگی در اصفهان به خاک سپرده شد تا باکریها که مفقود الاثر شدند، ارامنه و ترکها همه و همه برای ایران جان فشانی کردند و نباید گذاشت رخدادهای این چنینی به شکاف در جامعه ایران منجر شود.
۶- این بار نبرد بین آذربایجان و ارمنستان چیزی بیش از مناقشات دفعات قبل است. به نظر میرسد ترکیه با حمایت از آذربایجان نه تنها میل دارد تکفیریها را به پشت مرز ایران برساند بلکه میخواهد درگیری با فرانسه و روسیه را در جبههای جدید نیز آغاز کند تا پس از شکستهای جسته و گریخته این بار یک پیروزی مهم به دست بیاورد.
۷- نقش اسرائیل در این مناقشه نیز قابل توجه است.اسرائیل به ایران به عنوان رقیب منطقهای مهم و دشمنی درجه یک نگاه میکند و میداند با حمایت از آذربایجان نه تنها مرزهای ایران را ناامن میکند بلکه یک قدم به دشمن خود نزدیکتر میشود. البته سوال اینجاست که ایران اجازه چنین زیادهخواهیای را خواهد داد یا نه؟
نظرات