سلام نو – سرویس ورزشی: محمود فکری بالاخره وارد ساختمان باشگاه استقلال شد تا آبیپوشان پایتخت هم با فرمول مشابه پرسپولیس صاحب مربی شوند.
محمود فکری، پیشکسوت محبوب و متعصب و خوشنام استقلالیها است که با نساجی قرارداد داشت ولی قراردادش با این تیم را فسخ کرد تا به استقلال برود، درست مثل یحیی که وسط فصل شهر خودرو را ول کرد تا به پرسپولیس برود.
آمدن یحیی به پرسپولیس ۹ میلیارد برای پرسپولیس هزینه مالی داشت و باعث شد شهر خودرویی که وضعیت خوبی داشت تا انتهای فصل دیگر سرپا نشود.
حالا نساجی هم نگران است به سرنوشت پدیده دچار شود و برای همین اصلا نسبت به این انتقال راضی نیست و به مدیران استقلال پیام داده بودند که برای جذب فکری باید مستقیم با آنها مذاکره کنند، اما از نامه فکری به مدیران نساجی اینطور بر میآید که استقلال مستقیم با این مربی وارد مذاکره شده و از مذاکره با نساجی ناامید شدهاند و شیوه برخورد با نساجی را به او واگذار کردهاند.
بر اساس برخی شنیدهها نساجی ۴ یا ۷ میلیارد تومان بابت رضایت نامه فکری طلب کرده، رقمی که برای آبیها مقدور نبود. حالا هم نساجی اعلام کرده در صورتی که محمود فکری امروز در بازی با ذوب آهن روی نیمکت نساجی ننشیند از او به کمیته تعیین وضعیت شکایت خواهد کرد.
صبح امروز روابط عمومی باشگاه نساجی اعلام کرد طی حکمی از سوی رضا حدادیان، رئیس مجمع (مالک) این باشگاه، حبیب حسینزادگان به جای علی نظری جویباری، باجناق محمود فکری عضو هیئت مدیره این تیم شده است. نظری جویباری پیش از این گفته بود در صورت تمایل استقلال به جذب فکری باید به استقلال و فکری کمک کرد.
نکته جالب توجه دیگر این است که مالک باشگاه خوشه طلایی هم مدعی شده باشگاه نساجی در شرایطی اقدام به جذب محمود فکری کرد که این مربی با باشگاهش قرارداد داشت و این باشگاه هیچ شکایتی از نساجی نکرده و حالا هم اگر قرار به پرداخت هزینه رضایتنامه باشد این پول باید به حساب خوشه طلایی واگذار شود.
با تمام این حاشیهها به نظر میرسد محمود فکری هم مثل یحیی گل محمدی با باشگاه تهرانی به نتیجه برسد و شروع فصل جدید را روی نیمکت آبیها آغاز کند، آغازی که البته مثل آغاز یحیی گل محمدی چندان خوشایند نیست.
این که وزارت ورزش به عنوان متولی پرسپولیس و استقلال برای نجات این دو تیم ورود کند اقدامی درست و به جا است که وظیفه این وزارت خانه است ولی این که به جای نجات در وقت درست اجازه بحرانی شدن وضعیت را میدهد و بعد از راه غلط اقدام به کمک به این دو باشگاه میکند رویهای اشتباه و سوال برانگیز است که درباره هر دو تیم رخ داده.
اگر هر تیم دیگری به جای استقلال و پرسپولیس بودند و هر کس دیگری به جز وزارت پشت آن تیم بود میشد وسط فصل یک مربی به همین سادگی تیم خود را ول کند و به آن تیم برود و نگران حواشی و مسئله هم نباشد؟ آیا میشد در فاصله کمتر از سه هفته تا آغاز فصل جدید مربی تازه نفس یک تیم را بدون مذاکره با آن تیم جذب کرد و نگران آن نبود؟
پاسخ تمام این پرسشها منفی است. این که استقلال و پرسپولیس هواداران میلیونی و جنبه ملی دارند، توجیه قانونی، اخلاقی و عرفی چنین اقدامات نادرستی نیست. وزارت ورزش اگر نگران هواداران پرسپولیس و استقلال بود به جای مربی پیدا کردن برای دو تیم پر پتانسیل کشور، زمینه حفظ کالدرون و استراماچونی را برای آنها فراهم میکرد.
یا در اقدام مهمتر مدیر عاملهایی مرتبط با دو تیم را برای هدایت آنان پیشنهاد میکرد نه اینکه یک دندان پزشک را برای پرسپولیس معرفی کند و استقلال را نیز در یک سال با چهار مدیر عامل اداره کند.
این اقدامات وزارت ورزش باعث آسیب به فوتبال نحیف باشگاهی ایران، خشم هواداران تیمهای رقیب و حتی تزلزل جایگاه پیشکسوتان خوشنام این دو باشگاه نزد هوادارانشان میشود. به سرنوشت فرهاد مجیدی نگاه کنید. همین حالا هم یحیی و محمود به خاطر شیوه حضور بر روی نیمکت تیم محبوبشان از سوی برخی هواداران سرزنش میشوند.
نظر شما